در جنگ جهانی دوم، و در اولین درگیری عظیم نظامی امریکا در جزیره گوادالکانال با ارتش ژاپن، برای پایان بخشیدن به این نبرد ارتش امریکا تصمیم می گیرد با تمام قوا و تجهیزات آخرین مقاومت ژاپنی ها را در هم بشکند. در این بین یک گروه از سربازان به اسم گروه چارلی به رهبری کلنل «گوردون تال» با شجاعت بسیاری مبارزه می کنند.
طی جنگ جهانی دوم، یک سرباز نیروی زمینی آمریکا که به جزیرهی کوچکی در جنوی اقیانوس آرام فرار کرده توسط فرماندهاش پیدا و مجبور به ادامهی خدمتش برای نبرد گوادالکانال میشود…
در جریان جنگ جهانی دوم، زمانیکه اولین درگیری عظیم نظامی امریکا در جزیره گوادالکانال در اقیانوس آرام با ارتش ژاپن در حال انجام شدن است، برای پایان بخشیدن به این نبرد ارتش امریکا تصمیم می گیرد با تمام قوا و تجهیزات آخرین مقاومت ژاپنی ها را در هم بشکند زیرا این جزیره تاثیر زیادی بر روی پیشرفت ارتش امریکا دارد. در این بین یک گروه از سربازان به اسم گروه چارلی به رهبری کلنل «گوردون تال» با شجاعت بسیاری مبارزه می کنند. این سربازان هر یک برای هدف خاصی می جنگند: برخی برای کسب افتخار ، برخی برای دموکراسی و بعضی نیز تنها برای زنده ماندن...
جنگ جهانی دوم. «سرباز ویت» (کاویزل) و یکی از هم قطارانش که از جنگ گریخته اند، در دهکده ای کوچک کنار اقیانوس آرام بین بومیان زندگی آسوده ای دارند. اما گشت دریایی امریکا آن دو را می یابد و به دست هم وطنان خود در رزمناوی بازداشت می شوند...
فیلم بر اساس رمان "جیمز جونز" ساخته شده و داستان نبرد سربازان در جزیره ای واقع در اقیانوس آرام است...
اقتباس از رمان زندگینامه جیمز جونز در سال 1962 ، با تمرکز بر درگیری های گوادالکانال در طول جنگ جهانی دوم.
دانلود فیلم The Thin Red Line 1998 (خط باریک سرخ) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
درک "خط قرمز نازک" فیلم آسانی نیست. این یکی از پیچیده ترین ساختارهای داستانی است که توسط سینما تولید شده است و سه داستان را روایت می کند (بله ، یک طرح دارد): 1) آنچه کتاب می خواست بگوید (عنوان کتاب از کنایه قرن نوزدهم به امپراتوری بریتانیا ناشی می شود پیاده نظام که تعداد اندک آنها توانست "انگلیس" را "از نظر آنها" در برابر انبوهی از "وحشیان" که امپراتوری بر آنها حاکم بود "محافظت" کند (این مفهوم متاسفانه نژادپرستانه است). جیمز جونز از این تشبیه برای روایت داستان استفاده کرد 2) پارادوکس اساسی جنگ: برای محافظت از "تمدن" (آنچه که برای ما عزیز است) آماده هستیم تا جوانان را برای جنگ در جنگ بفرستیم. ما می دانیم که در جنگ آنها کارهایی را می بینند و انجام می دهند که آنها را به "وحشیانی" تبدیل می کند که ما سعی داریم از تخریب تمدن خود جلوگیری کنیم. اگر اعتقاد دارید که در دنیا چیزهایی حتی از جنگ (نسل کشی ، حکومت توسط قدرت های محور) بدتر وجود دارد ، جنگ غیر منطقی نیست ، اما پارادوکسی که در بالا ذکر شد وجود دارد. 3) انسان از طبیعت متمایز نیست بلکه بخشی از آن است. بنابراین ، طبیعت هم زیباست و هم بی رحمانه. (مثل تمدن و جنگ ما). برای روایت این داستان ها ترنس مالیک از تصاویر نمادین ، فلاش بک ، صداگذاری ، گذرگاههای بدون دیالوگ ، کلوزآپ های طولانی از چهره بازیگران ، تغییر سرعت و امتیاز خالی از لطف استفاده کرد. به عنوان مثال ، استفاده وی از نمادگرایی بسیار مورد انتقاد قرار گرفته است اما همه چیز دارای هدفی است. تمساحی که وارد آبهای جلبکی سبز می شود (وحشیگری طبیعت) ، مرد بومی که از شرکت عبور می کند ، پس از اینکه در ساحل فرود آمدند ، در جهت مخالف از حضور خود غافل شدند (چهره های شوکه و متحیر آنها نشان می دهد که چگونه مجبور به در رابطه با دلایلی که ممکن است آنها به زودی بمیرند - دفاع از تمدن) ، درختی که توسط انگورهای انگلی خفه می شود ("طبیعت بی رحمانه است" همانطور که سرهنگ قد بلند آن را به درستی بیان می کند) زیر س questionال می برد ، پرنده به عنوان یک کودک متولد می شود سرباز می میرد (همانطور که بسیاری تصور می کردند در حال مرگ نبود - همانطور که در صدای بلند می شنویم "ما از زمین می آییم و به آن باز می گردیم") ، سگها یک جسد انسانی را می خورند ("سگ سگ می خورد" - سربازان حساسیت زدایی می کنند) به خشونت) همان تمساح ، اکنون مرده است ، در پایان فیلم در حال بردن به عنوان نوعی غنائم (خطر برای لحظه ای کنار رفته است) ، نارگیل در آخرین صحنه (بعد از مرگ) یک کف دست در ساحل خالی جوانه می زند تولد می آید - چرخه زندگی). البته مثالهای بسیار بسیار زیادی وجود دارد. استفاده از فلش بک همراه با صداگذاری برای انتقال احساسات در مقابل روایت یک داستان ، برای کسی که هرگز "هیروشیما مون آمور" ساخته آلن رزنیس را ندیده است عجیب به نظر می رسد. این کار با شخصیت بن چاپلین (Pvt. Jack Bell) هنگامی که به همسرش در خانه می اندیشد ، بسیار موثرتر استفاده شد - اتفاقاً او او را به همان روشی که فرهنگ خودمان انجام می دهیم ، بت می کند - استعاره دیگری. ناامیدی او عمیق است و نشان می دهد آنچه او برای مرگ آماده شده بود به اندازه هر ایده آل خالص بود. غالباً گفته می شود که هیچ توسعه شخصیتی وجود نداشته است. این هم نادرست است. به عنوان مثال ، در صحنه ای که گروهبان ولز اندکی پس از دستگیری به دلیل AWOL بودن با ویت صحبت می کند ، به نظر می رسد ولز ادعا می کند که هر کس برای خود شخص است که می گوید فداکاری فردی بی ارزش است ، هیچ جهانی وجود ندارد اما این یکی و هر کس باید جنگ را پشت سر بگذارد بهترین چیزی که می تواند با این حال ، متعاقباً می بینیم كه وی هنگام حملات جبهه ای به لانه های مسلسل ژاپنی ، جان خود را به خطر می اندازد تا مرفین را به یك مجروح مرگبار تحویل دهد. همچنین ، ویت نمی تواند درک کند که در میان زیبایی که در دهکده ملانزی می بیند ، شر از کجا ناشی می شود ، اما هنگامی که به آنجا برمی گردد ، مردی را می بیند که با او بحث می کند ، جمجمه دشمن ، خرچنگ به طرز مخفیانه ای روی دست انسان دراز کشیده و پشت کودک را پوشانده است با نیش حشرات در حالی که افراد اطراف آن به ظاهر بی احتیاط هستند. این تصاویر حاکی از آن است که شر در ذات انسان است. مالک از کلیشه های معمول اجتناب می کند. اگرچه شاهد اقدامات قهرمانانه ای (مانند گرفتن لانه های مسلسل توسط تیم داوطلب سروان جان گاف [جان کوزاک]) هستیم ، اما هیچ قهرمان فاحشی قابل شناسایی نیست. درست است که شخصیت ها به وضوح تعریف نشده اند. وقتی خشونت روی می دهد ، علیه همه آنها است ، یعنی همه ایالات متحده. آیا پس از آن انتقادات منفی مربوط به فیلم وجود دارد؟ می توانم بگویم که آنگونه که برخی منتقدان ادعا کردند ، پیچیده نبود (هر صحنه ای هدف دارد) اما بی دلیل طولانی بود. کنایه خاصی دارد. گفته می شود که مالک بیش از 100 ساعت مقاله را ابتدا تا 9 ساعت ویرایش کرده است. قابل درک استودیو این را قبول نکرد. او سپس آن را به 6 ساعت و سپس به 3 کاهش داد. (این به شما کمک می کند تا ظاهر صاعقه توسط جان تراولتا و جورج کلونی را توضیح دهید ، اما من با استفاده از ستاره های بزرگ در چنین نقش های کوتاهی مشکلی نمی بینم - ریچارد آتنبرو این کار را کرد " یک پل خیلی دور "). با وجود مطالب بسیار گرامی ، من گمان می کنم که مالک در دام انتخاب حداکثر طولی که استودیو مجاز خواهد داشت هنگامی که ویرایش با کارایی بیشتر هنری باعث کاهش فیلم به 2 * ساعت می شود ، افتاده است. اگر صحنه های خاصی قطع شده باشد ، مانند عبور ویت توسط یک سرباز مجروح در راه بازگشت به شرکت خود پس از خروج از روستای ملانزی برای بار دوم و همچنین گفتگویی که ویت و ولز انجام می دهند ، تعادل بین مسیرهای عملیاتی و مراقبه بهتر انجام می شد. در اواخر فیلم (ولز برای او غریبه به نظر می رسد ، و این نشان می دهد که او فقط یک مشکل ساز است). حتی با کنارگذاشتن این صحنه ها ، ویت هنوز یک انسان دوست و ولزی یک "هر مرد" پیچیده به نظر می رسد. اکثر مردم موافق هستند که فیلم از نظر بصری خیره کننده است. از آنجا که در گذشته بسیار کمی حتی از راه دور مشابه وجود داشته است ، برای بسیاری از افراد گیج کننده خواهد بود اما من مطمئن هستم که این کار به عنوان یک اثر بسیار مهم - تأثیرگذارترین اثر در دهه 1990 دیده خواهد شد.
دانلود فیلم The Thin Red Line 1998 (خط باریک سرخ) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
وقت گذاشتم و تعداد زیادی نقد را برای TTRL (از جمله IMDb در اینجا) خواندم ، به یاد فیلمنامه خط باریک سرخ جنجالی می افتم: "هر مردی جنگ خودش را می کشد." چه قطبی در بین بینندگان آن وجود دارد و احساسات زیادی از هر دو جهت وجود دارد.
من حیرت زده ، تحت تأثیر قرار گرفتم ، تغییر شکل دادم و کاملاً جذب خط باریک سرخ شدم ، حتی بیشتر از بازدیدهای بعدی. من یکی از افراد قابل توجهی بودم که با نشان دادن اعتبار ، ساکت می نشینیم تا جایی که مجبور به ترک آنجا شویم - هنوز در تجربه فیلم گیر کرده ام. من از دیگران که فقط به خواب رفته اند عصبانی نیستم. عجیب است که به نظر می رسد برخی از منتقدان سختگیرانه فیلم مجبورند عصبانیت خود را در اظهارنظرهای تحقیرآمیز علیه کسانی که آن را دوست دارند خاموش کنند - بیشتر کسانی که فیلم را دوست داشتند در اظهار نظر درباره منتقدان آن لطیف تر بودند.
در مقابل به آنچه برخی نوشته اند ، "خط قرمز نازک" هیچ ارتباطی با پیاده نظام انگلیس در گذشته شاهنشاهی خود ندارد. جونز در کتاب عالی خود به دو نقل قول مرتبط اشاره کرده است ، هر دو مربوط به مرز محدودی بین عقل و جنون است. چه "موجه" باشد ، چه لازم ، ضروری یا ناخواسته ، با تعریف هرکسی از جنون ، جنون زیادی در تجربه جنگ وجود دارد.
جنگ وجود دارد و به نظر می رسد که خودش را دوباره خلق می کند - من هرگز ایده ای از آن نگرفتم فیلم مالک که او موعظه می کرد که ما فقط باید جنگ را متوقف کنیم. برعکس ، او جنگ را به عنوان یک امر طبیعی در بخش انسانی طبیعت در نظر می گیرد ، و نشان می دهد که چگونه انسان های مختلف متناسب (به گونه ای ناسازگار!) ساخته شده اند تا بتوانند غذا بخورند ، نفس بکشند و بله ، کشتار را ادامه دهند. تجربه جنگ عمدتاً مربوط به تیراندازی و منفجر کردن چیزها نیست - همانطور که جونز از تجربه خود توضیح داد ، بیشتر به آنچه بین درگیری ها روی می دهد - درگیری و رفاقت ، ترس و شجاعت ، دلتنگی و آزادی از محدودیت های گذشته و انتظار برای مرگ یا دیدن یک رفیق می میرد. مردم آمدند ، مردند و جایگزین شدند - دقیقاً همانطور که با حضور کامو در فیلم The Thin Red Line به تصویر کشیده شد و بعضی از بینندگان را گیج یا ناراحت کرد. کهنه سربازان همیشه درمورد چقدر سخت هستند که باید به دوستان خود اعتماد کنید (و نسبت به آنها احساس کنید) صحبت می کنند حتی اگر احتمال اینکه بیشتر آنها از بین بروند احتمال دارد.
آنچه برای من مهمترین است (و این مهم نیست) من باید برای هر کس دیگری باشم ، من می دانم که) این است که مضامین ابدی بشریت تحت تأثیر قرار می گیرند و در چنین شرایطی بیان می شوند. همه آثار بزرگ هنری با مضامین زیبایی ، درد ، پیروزی ، ناامیدی ، خوب و بد ارتباط دارند. سرگرمی به عنوان انحراف هیچ مشکلی ندارد (ماتریکس بسیار جالب بود). جا برای فیلم برای سرگرمی و هم برای فیلم به عنوان هنر وجود دارد. صرفه جویی در رایان رایان بیشتر سرگرمی خوبی بود (اگرچه به نظر من بسیار دستکاری و یکدستانه بود) ، در حالی که TTRL موضوعاتی را که در بالا ذکر کردم بررسی می کند ، هرگز با پاسخ آسان. اگر صداپیشگان را سنگین می دانید ، شاید به این دلیل باشد که عادت کرده اید هالیوود به ما بگوید چه فکر کنیم و چه احساسی داشته باشیم و فکر کنیم که مالک نیز همین کار را می کند. دوباره تماشا کنید و ببینید آیا او فقط به ما امکان دسترسی به دیدگاه های اغلب متضاد افراد مختلف را نمی دهد یا خیر.
در مورد کسانی که فکر می کنند فیلم "سربازان ما" را به خوبی نشان می دهد ، اعضای خانواده من که در آن جنگیدند جنگ جهانی دوم تجربیات و واکنشهای آنها را همانند آنچه در TTRL نشان داده شده توصیف کرد - آنها مردانی معمولی بودند ، افراد به اندازه کافی شایسته ، قهرمان نیستند ، هرچند گاهی اوقات به طور غیرقابل پیش بینی توانایی قهرمانانه را دارند و از تجربیات خود ویران شده اند. من به آنها افتخار می کنم که تمام تلاش خود را برای انجام کاری که احساس می کنند مسئولیت آنها است و حفظ برخی از بشریت علی رغم وحشت ، انجام داده اند. هیچ یک از آنها به من نگفتند که از جنگ احساس "بزرگواری" می کنند. آنها آن را تحمل کردند و به شدت از آن صدمه دیدند اما برای خود نیز متاسف نشدند.
در TTRL من دیدم که این تصویر با چنان مهربانی به تصویر کشیده است و گریه کردم. حتی آن مرد (دیل) که دندانهای طلا را از دهان سربازان ژاپنی در حال مرگ بیرون می کشید ، هیچ شروری کلیشه ای نبود - او مانند همه اوقات لحظه لطف خود را دارد. دفاعیات هیچ کس ، حتی دفاع ویت ، غیرقابل نفوذ نشان داده نمی شود. خودش کلیشه ای نیست ، ما می بینیم که او در جنگ بیش از دوازده سرباز را می کشد ، در حالی که هنوز سعی دارد خدا را در میان هرج و مرج ببیند. و چه صحنه قدرتمندی در پایان زندگی او ، تحقق تلاش خود برای از خودگذشتگی ، و تشخیص در لحظه ای از تجلیل از جاودانگی خود. کسانی که نتوانستند خط داستانی در فیلم The Thin Red Line پیدا کنند ، حتماً ده دقیقه اول را از دست داده اند ...
شاید به دلیل تجربه شخصی خودم در زندگی است که اینقدر قوی به خط باریک سرخ پاسخ می دهم. من ده سال بدرفتاری بی وقفه شدید و اجتناب ناپذیر را در کودکی تحمل کردم و از آن جان سالم به در بردم. من به یاد می آورم که حتی به عنوان یک کودک کوچک سعی در درک همه چیز داشتم - به دنبال خوب ، دلایل ، برنامه خدا ، هدف من. دیگران که از سانحه جان سالم به در برده اند (در اردوگاه های هولوکاست ، در بخش های سرطان) اغلب توصیف می کنند که چگونه چنین تجربیاتی توجه آنها را به چیزهای مهم متمرکز می کند ، فراتر از واقعیت های جسمی که آنها نمی توانند کنترل کنند. از زمان کودکی من زندگی خود را با آگاهی دوم طی کردم - این معاینه و خودآزمایی در حالی که "زمان واقعی" ادامه دارد.
این همان چیزی است که مالک برای من در خط باریک سرخ به تصویر کشید. شاید شما فکر می کنید که این "دبیرستان" یا "پرمدعا" است. ممکن است به نظر نرسد وقتی شما درگیر یک مبارزه هستید ، یا روی تخت مرگ خود ... P. S. من نمایش ویژه ای از خط باریک سرخ را به صورت محلی برای چند نفر از دوستان خود ترتیب دادم - 400 نفر دیگر پول می دادند تا بیایند ، دهان به دهان. بیش از صد نشست طلسم شده به عنوان اعتبارات پیمایش شده - خاموش و مایل به ترک نیست. شرط می بندم روح مجروح ، بعضی از آنها
دانلود فیلم The Thin Red Line 1998 (خط باریک سرخ) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
«خط قرمز نازک» جیمز جونز، یکی از بهترین رمانهای جنگ جهانی دوم، در سال 1962 منتشر شد. این کتاب در سال 1964 برای سینما اقتباس شد. ترنس مالیک اقتباس دیگری را در سال 1998 منتشر کرد. br/>
نسخه مالیک در مورد سرباز ویت (جیم کاویزل)، مرد جوانی که ارتش ایالات متحده را ترک کرده و به جزیرهای بتنشین پناه برده است، باز میشود. اقدامات ویت نمونه ای از قهرمانان مالیک است، که تمایل دارند در تلاش برای «ارتباط» یا «ایجاد» قلمروی بتهای مذهبی یا معنوی، ارتباط خود را از نوع بشر «قطع» کنند. قهرمانان مالیک به دنبال ایجاد "جزایر شخصی" برای خود هستند، "جزایر" که در نهایت به بیماری، فساد، مرگ یا افسون کردن تبدیل می شوند. ویت، مرد جوانی که اعتقادی تقریباً مذهبی به نوع بشر دارد، جزیره خود را با رویکرد دیگران پوسیده می بیند. با این پوسیدگی، ایمان، خوش بینی و در نهایت مرگ خود او از بین می رود. اما ویت مرگ خود را به تأیید ایمان خود به انسانیت تبدیل می کند. حتی زمانی که جهان پیرامون خود را پست، خشن و وحشی نشان میدهد، ویت جان خود را فدا میکند و تجسم چیزی میشود که او آن را «شکوه» مینامد.
اما مالیک بر روی یک بزرگ تمرکز میکند. تعداد سربازان دیگر به نظر میرسد که زیباییشناسی او نقل قول جان دان را به یاد میآورد، «هیچکس جزیرهای کاملاً برای خودش نیست»، یا شاید چیزی که رالف امرسون آن را «افراد روح» میخواند، همه سربازان مالیک «در پیاپی، در تقسیم، در بخشها، در ذرات زندگی میکنند». که "در درون هر انسان روح کل است".
در "خط قرمز نازک"، ویت خوشبین است که "شکوه" و "شگفتی" را در همه چیز می بیند، اولاً به این دلیل که او کاملا متوهم است و البته چون حق مطلق دارد. در معنای پانتئیستی، همه چیز به معنای واقعی کلمه خداست، هر لقمه بخشی از یک الوهیت درونی. با این حال، همانطور که فیلم باز می شود، مالیک به طور فزاینده ای جنگ خود را متشکل از ایدئولوژی های مخالف کمی ترسیم می کند. به این ترتیب، همه مردان فیلم بر اساس جهان بینی های بسیار خاصی که از طریق روایت صوتی (مانند قطب های مخالف آهنربا) بیان می کنند، جفت می شوند. مهم است که مردان رشد یا تغییر نمی کنند. فلسفه های آنها از ابتدا تا انتها ثابت است. و بنابراین ما مؤمن، ملحد، بدبین، ایده آل گرا، وفادار، دیوانه، رمانتیک، خوش بین، عاشق، متنفر، بدبین و غیره را داریم...همه این ویژگی های شخصیتی متفاوت، در کنار هم قرار گرفته اند. یک جزیره.
مالیک همه این ایدئولوژی ها را مسخره می کند، یا با همه آنها مخالف است، به استثنای 3 جفت. از آن 3 جفت، او با 1 همذات پنداری می کند و دیگری را عاشقانه می کند. اولین رابطه بین سرهنگ قد نیک نولته و کاپیتان استاروس الیاس کوتاس است. هر دو مرد بر سر مسئله وفاداری با هم می جنگند. این که آیا یک مرد متعلق به افراد بالاست، و آیا زندگی او ارزش فدا کردن برای "خوبی" بزرگتر را دارد. استاروس معتقد است که هر زندگی ارزشمند است، نولته اینطور نیست. نولته برنده می شود.
رابطه دوم بر اساس عشق است. این شامل "ارتباط عمیق" یک شخص خصوصی با همسرش است. در پایان فیلم نامه ای دریافت می کند که همسرش او را ترک کرده است. عشق بازنده است.
سومین و مهمترین رابطه بین Pvt Witt و Sean Penn's Sgt Welsh است. پن تبدیل به موضعی برای مالیک فیلسوف یا بدبین می شود و به عنوان قطب مقابل ویت، که اساساً مالیک مسیحی است، عمل می کند. ویت معتقد است که انسان ذاتاً خوب است، همه ما در درون خود «جلال» داریم و زندگی پس از مرگ وجود دارد. پن، شخصیتی که جونز بیشتر با او همذات پنداری می کند، فردی بدبین است. او به هیچ زندگی پس از مرگ اعتقاد ندارد، که همه چیز "دروغ است" و ما در دنیای کوبریکی "sh*t" هستیم. در پایان فیلم، Pvt Witt می میرد. بدبین برنده می شود.
این رابطه بین پن و کاویزل مهم ترین است. فیلم با این جفت باز و بسته می شود و بیشترین زمان نمایش را به آنها می دهد. خود فیلم به عنوان یک گذرگاه تنبل به و از جزایر ساخته شده است، مردانی که دائماً وارد و خارج می شوند و ظاهراً هر چیزی را که لمس می کنند آلوده می کنند. پن که نسبت به گروه دیگری از افسران وارد شده بدبین است، میگوید: «آنها میخواهند شما را بمیرید یا در دروغشان بمیرید». "تنها یک کار وجود دارد که یک مرد می تواند انجام دهد: پیدا کردن چیزی که متعلق به اوست و جزیره ای برای خود بسازد." البته این فلسفه ای است که به نظر می رسد مالیک، گوشه نشینی شبیه کوبریک، آن را پذیرفته است.
اما در نهایت، فیلمهای مالیک همگی جنگی را بین آرمان رمانتیک «انسان در هماهنگی با طبیعت» و ایدهآل پس از روشنگری «مردی که بر طبیعت فرمانروایی میکند» به تصویر میکشد. به این ترتیب مالیک با آنچه که ماکس وبر جامعهشناس آلمانی میگوید «افسونزدایی از جهان توسط عقلانیسازی» میخواند، که در آن جامعه پس از عصر روشنگری «عقلانیت ابزاری» را بیش از «عقلانیت ارزشی» بهقدری گرامی میدارد که جادو/معنویت/دین به آرامی فرسایش مییابد. و جهان به گونهای مرتب شده است که همه چیز تابع یک جستوجوی «عقلانی» برای کارآمدی، کنترل و تعقیب «مواد دنیوی» است، اغلب با زور.
در رهایی از جهانهایشان و عقبنشینی در ایده آل رمانتیک، «قهرمانان» مالیک در جستجوی کلیت اسطورهای هستند، عدن ناموجودی که دست نیافتنی است، دقیقاً به این دلیل که تمام اسطورههای کلیت پیش از روشنگری با کشف مدرن جهانهای کثرت جابجا شدهاند. تنشهای فیلمهای مالیک، اما از این واقعیت ناشی میشود که دنیای مدرن که به همه اجازه میدهد، هیچ چیز را نیز مجاز نمیداند. از آنجایی که کثرت در حال تهدید است، نظم اجتماعی تلاش میکند تا این کثرت تهدیدآمیز - و تضعیف شکآمیز دانش و اخلاقیات ناشی از آن - را دوباره از طریق تسخیر و سلطه به جهانی جهانی تقلیل دهد. و این تناقضی است که مالیک بررسی میکند: جهان پسا روشنگری که کثرت را موعظه میکند، اما به دنبال تحمیل وحدت خود، قانون منحصربهفرد خود (امپریالیسم/استعمار/دیگری بزرگ) و ایدهآل رمانتیک است که نوید کلیت معنوی (یا توحید یا توحید) را میدهد. پانتئیسم)، اما فقط بی قانونی و بدخواهی طبیعت را ارائه می دهد.
10/10 - یکی از تاثیرگذارترین فیلم های دهه 1990.
دانلود فیلم The Thin Red Line 1998 (خط باریک سرخ) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
هر گروهی اعم از ورزشکار، هنرمند، سیاستمدار، فروشنده، خوانندگان محلی، بانکدار، کلاهبردار یا البته فیلمساز، مجموعه مقدسین خود را دارد. و برای کسانی که پولهای بد خود را در دنیای پر از فیلمسازی به دست میآورند، ترنس مالیک بهعنوان یکی از بزرگترین قدیسها در آنجاست. بنابراین انتقاد از مرد و کار او فقط مانند قهقهه زدن در مراسم تدفین نیست، بلکه شلوار خود را انداخته و در مقابل دیدگان کامل جسد به زباله دانی بروید. این کار انجام نمی شود، و هرکسی که چنین رفتاری را انجام دهد - یا جرات انتقاد از سنت ترنس و یکی از فیلم هایش را داشته باشد - به وضوح نامزد مزرعه خنده دار است. خب شاید و شاید در مورد مالک، شاید نه. با این، «خط قرمز نازک»، این مرد دقیقاً چه کاری میخواهد انجام دهد؟
این به نوبت بخشی از فیلم جنگ پسامدرن، سفرنامه دریای جنوب، خانه هنری چیزی یا چیز دیگری است و حتی قبل از اینکه انگیزه صلحطلبانهاش را یادآوری کند و به خانه هنری یا چیز دیگری متوسل شود، به شوتآمآپ واقعیتان دست میزند. اصطلاح فنی The Thin Red Line "یک آشفتگی" است و این باعث می شود که آن را خیرخواهانه قرار دهیم. در نقد دیگری نسبت به موسیقی متن احساسی دیوار به دیوار بی وقفه و پشیمان هشدار دادم که تمام تلاش خود را برای دستکاری احساسات و در نتیجه قضاوت بیننده انجام می دهد و این هشدار در مورد خط باریک سرخ نیز صدق می کند. من میتوانم موسیقی متن فیلم را به بهترین نحو توصیف کنم که موسیقی کلیسای جعبه شکلاتی با جو اشمالتز و ستارههای Touchy-Feely او ملاقات میکند. و این توصیف نیز تا حدودی خیرخواهانه است و برای فیلمی به این مدت - 163 دقیقه - من گمان می کنم که آهنگساز موسیقی متن فیلم ساعت به ساعت دستمزد گرفته است.
باید اعتراف کنم که به خوبی متوجه موضوع بودم. انداختن حوله بعد از حدود 20 دقیقه یک بار شخصی در مورد ریچارد واگنر گفت که پس از نیم ساعت شنیدن موسیقی او، به ساعت خود نگاه می کنید و متوجه می شوید که تنها پنج دقیقه از آن زمان گذشته است. به نظر می رسد که مالیک در فیلم The Thin Red Line The Thin Red Line نیز در همان رنج شریک است. اما من اعتبار فعلی کارگردان را در نظر گرفتم و تصمیم گرفتم آن را حفظ کنم. به خودم گفتم میتوانم چیزی را از دست بدهم و مالک سزاوار شنیدن صادقانه بود. همانطور که معلوم شد، من نبودم و او نشد.
من از همان لحظه با یک شات نسبتا طولانی از تمساح/تمساح که وارد رودخانه میشود و به آرامی در زیر آب فرو میرود، گیر کردم. قابل توجه است یا نه؟ خب، راستش را بخواهید، نمیدانم، اگرچه چند ساعت بعد، تمساح/کروک بدون هیچ دلیل خاصی در فیلم The Thin Red Line ظاهر میشود، که به تختهای در پشت کامیون بسته شده و توسط نبرد احاطه شده است. - سربازان خسته در یک استراحت R&R، مطمئناً شانس "قابل توجه" است. اما از من نپرسید که چگونه و به چه طریقی.
دو تیم در حال استراحت و ارتباط با دهکده ای در جنوب، انحراف بسیار طولانی (همچنین طولانی تر از آنچه احتمالاً بود به نظر می رسید) دنبال شد. جزیره نشینان دریا - دست و پا زدن در دریا، دوستی با مردم محلی، تفکر شاعرانه در مورد طبیعت، می دانید، چنین چیزهایی - قبل از اینکه نیروی دریایی ظاهر شود و ما متوجه شویم که این دو نفر AWOL شده اند. زمانی که به انبار کشتی منتقل میشویم، به این باور میرسیم که فیلم بالاخره راه میافتد. و به نوعی انجام می دهد، اما، خوب، واقعاً نه. یک جوان مزرعهدار به گروهبان اعتراف میکند که ترسیده است، دیگری یک تپانچه میدزدد، سومی نشان میدهد که زمانی افسر بوده اما به صورت خصوصی دستگیر شده است - مالک تقریباً در خطر عادی شدن است، اما سینماگران تأیید شده به خوبی میدانند که هیچ خطری وجود ندارد. از آن. همینطور ادامه دارد.
در یک نقطه، نیک نولتی یک نقش «این مرد دیوانه است یا واقعاً واقعاً متعهد است» را انجام میدهد، اما فیلم نیز در مورد آن نیست. جرج کلونی زرق و برق دار حتی ظاهر می شود که کاپیتان جایگزین "مرد خوب" به ناحق با شرمندگی به خانه فرستاده شده است، اما پس از دریافت یکی دو میلیون دستمزد خود برای مهمانی بسیار کوتاه، او نیز ناپدید می شود.
میخواستید چه کار کنید، آقای مالک؟ به ما بگویید، زیرا من مطمئناً نمی دانم. آیا صادقانه سعی داشتید به ما اطلاع دهید که "جنگ بد است"؟ آیا واقعا هنوز متقاعد نشده اید که ما آن را نمی دانیم؟ و با تمام بینشهای «عمیق» که به طرز غیرقابل تحملی پیش پا افتاده به گوش من میرسید، چه چیزی در هر ده دقیقه یا بیشتر به صورت صوتی بیان میشد؟ در اینجا سه مثال تصادفی وجود دارد: "جنگ انسان را شرافت نمی کند، روح را مسموم می کند". 'عشق؟ از کجا آمده است؟'؛ و "چه چیزی ما را از دست دراز کردن و لمس شکوه باز می دارد؟" این آخری مخصوصاً خالی است. سکانسهای جنگی اکشن با کارگردانی خوبی وجود دارد که هیچ فیلم اکشن استیک و سیبزمینی را رسوا نمیکند، اما بعد از همه فلسفهپردازیها و بینشها، واضح به نظر میرسد که مالک به آن نوع تیتراژ سینمایی علاقهای ندارد. اگر کسی که این مطلب را میخواند، میخواهد از اول بشنود که جنگ چقدر تند و زننده و غیرانسانی است، تماشای یک اثر گیجکننده و گیجکننده مالک را فراموش کرده و به سادگی از پدربزرگ، پدر، عمو یا برادرتان بپرسید.
برای این بیننده حداقل «خط قرمز نازک مالیک» نه تنها یک شاهکار نیست، بلکه به طرز خطرناکی به یک قطعه توهین آمیز خود اغراق آمیز نزدیک است. مالک موظف است حداقل ابزار و زمینه ای را در اختیار ما قرار دهد تا بفهمیم او چه می خواهد انجام دهد. اگر او قطعه پیچیدهتری از Son Of Rambo Rides Again: The Dinosaurs ساخته و ارائه میکند، مالک بیشترین حق را دارد که از بیننده انتظار داشته باشد که هوش خود را درگیر کند و تلاشی انجام دهد. اما این به سادگی در مورد خط باریک سرخ صدق نمی کند. این به سادگی ترکیبی از احساسات، بینش میان ابرو، تصاویر خیره کننده احتمالی، موسیقی شربتی و شخصیت های فیلم جنگی است که همه به نوعی با شلاق احساسات لیبرال همراه شده اند. و این باعث نمی شود که فیلمی عالی یا حتی خوب باشد. به زبان ساده.
دانلود فیلم The Thin Red Line 1998 (خط باریک سرخ) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
این یکی از زیباترین و جذاب ترین فیلم هایی است که تا به حال دیده ام. نه تنها گروه بازیگران شگفتانگیز، اجراهای واقعاً زیبا و مؤثری ارائه میدهند، بلکه کارگردانی و فیلمبرداری با هم ترکیب میشوند تا یک جشن بصری و ذهنی باشکوه ایجاد کنند.
این داستان درباره کمپین گوادالکانال در طول جنگ جهانی دوم، بر اساس جیمز است. رمان جونز، زندگی بسیاری از شخصیتها را بهطور بینظیری به هم میپیوندد و تجربهای فلسفی/عاطفی از جنگ ایجاد میکند. این فقط در مورد جنگ نیست. این در مورد عشق، ایمان به خود و دیگران، دوستی، انسانیت، اخلاق و همچنین به عنوان یک ادعای شگفت انگیز از درگیری انسان با طبیعت است. سکانس آغازین شگفت انگیز، آرامشی را ایجاد می کند که شخصیت ویت، آرامش را در جزیره ای منزوی در میان بومیان می یابد، صلحی که با جنگ از بین می رود.
آنچه در ادامه می آید یک نبرد بی فکر نیست. - هجوم جنگ افزارهای آتش نشانی، دود، غبار و خون، اما تحلیلی شاعرانه و قابل تامل، بصری و شفاهی از جنگ و انسانیت. به نظر من این بزرگترین فیلم جنگی از زمان آخرالزمان در حال حاضر است که به اعتقاد من ایرادات بیشتری از این دارد. این یک داستان جنگ ما و آن ها در مورد شکوه ایالات متحده آمریکا نیست که ژاپنی های شیطانی را شکست داد. خط باریک سرخ به شخصیتها نزدیک میشود، همانطور که افکار، امیدها، ترسهایشان را میشنویم و منجر به تجربهای تکاندهنده میشود.
خط باریک سرخ چند ماه پس از نجات سرباز رایان اکران شد و متأسفانه آن را تجربه نکرد. همان توجهی که فیلم دوم داشت. رایان فیلم فوقالعادهای بود، اما برای مقایسه، خط قرمز نازک در جایی پیش میرود که رایان جرات نداشت. رایان با کمی بیهودگی جنگ و میهن پرستی آمریکایی در قلمرو امن Good vs Evil نشست. به نظر می رسید که در برخی مقاطع بیشتر درباره آمریکا بود تا جنگ. خط قرمز نازک درباره جنگ، افراد درگیر و تخریبی است که برای ذهن، روح و طبیعت ایجاد می کند. ایجاد تضادهای ساده و ارائه تضادهای دودویی آسان از این موضوع منحرف نمی شود.
در واقع، TTRL فیلم آسانی نیست. نفس نفس زدن، حتی سعی می کند شما را به فکر وادار کند. اگرچه عنوان واقعاً در فیلم The Thin Red Line توضیح داده نشده است، من معتقدم که به طور ضمنی است، و می تواند معانی زیادی داشته باشد - مرز بین عقل و جنون، اخلاق و بداخلاقی، عشق و نفرت، همراهی و تنهایی، طبیعت و انسان، جنگ و صلح. در حالی که شخصیت ها افکار خود را به اشتراک می گذارند، همان طور که عمیقاً شاعرانه هستند، معنی در چهره شما پرتاب نمی شود و همچنین پاسخ به سؤالات مطرح نمی شود. به این ترتیب این تامل برانگیزترین فیلم جنگی است که تا به حال دیده ام و یکی از بهترین فیلم های تمام دوران در کتاب من است. ده بالا به راحتی.
حالا به حرف من. من فکر می کنم TTRL در اسکار 1999 بی رحمانه کنار گذاشته شد. شکسپیر عاشق دو فیلم درخشان - TTRL و الیزابت - را شکست داد تا آن اسکار را دریافت کند، و من را با جایزه گوئینت شروع نکنید. این بهترین فیلم سال 1998/1998 در راستای الیزابت است. مایه تاسف است که این دو، با وجود اینکه بسیار مورد احترام بودند، به موفقیت و توجهی که شایسته آن بودند، دست نیافتند.
از طول آن نترسید، این سفری زیبا است، پر از رنگ، صدا و صدا. پاداش یک تجربه انسانی عمیقاً متحرک است، برخلاف هر تجربه دیگری که در دهه گذشته ارائه کرده است.
دانلود فیلم The Thin Red Line 1998 (خط باریک سرخ) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
جنگ جهانی دوم در نبرد گوادالکانال است. Pvt ویت (جیم کاویزل) بخشی از گروهی است که به عنوان کمک آورده شده است. گروهبان 1 ادوارد ولش (شان پن) پس از رفتن به AWOL او را نمیخواهد و او را برانکارد میگذارد. سرهنگ گوردون تال (نیک نولته) حسود و تلخ است. او بر کاپیتان جیمز استاروس (الیاس کوتاس) فشار می آورد تا موقعیت سختی را به دست آورد.
خط باریک سرخ کاملاً یک فیلم ترنس مالیک است. به زیبایی تصویربرداری شده است. این شعر در عمل است. مدیتیشن های عالی قبل از دعوا، در حین دعوا و بعد از دعوا وجود دارد. حتی چمن هم زیباست. نیک نولتی شگفت انگیز است. او یک عملکرد شایسته جایزه می دهد. اکشن در مواقعی ترسناک و هیجان انگیز است. ترسناک ترین حالت زمانی است که یک تک تیرانداز مردی را می کشد و شما نمی توانید ببینید از کجا آمده است. این یک فیلم جنگی منحصر به فرد است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.