«رابرت پتینسون» و «ویلم دافو» در نقش دو نگهبان فانوس دریایی در یک جزیرهی دور افتاده و اسرارآمیز در دههی ۱۸۹۰ به ایفای نقش پرداختهاند.
داستان فیلم در مورد دو نگهبان فانوس دریایی در جزیرهای اسرار آمیز در کشور انگلستان و در دهه 1980 میلادی است که به مدت چهار هفته باید به عنوان نگهبان در این فانوس دریایی حضور داشته باشند.
داستان فانوس دریایی که در اواخر قرن هجدهم میلادی در جریان است ، دربارهی دو نگهبان فانوس دریایی میباشد که در یک جزیزهی دورافتاده و همینطور اسرارآمیز در نیوانگلند زندگی میکنند. اما پس از مدتی اتفاقات شومی برای آنها رخ میدهد که زندگیشان را دگرگون میکند و…
دو نفر از نگهبانان برج فانوسدریایی در دهه 1890 در جزیرهای دورافتاده و مرموز انگلستان زندگی میکنند و سعی میکنند سلامت خود را حفظ کنند .
داستان فانوس دریایی که در اواخر قرن هجدهم میلادی در جریان است ، دربارهی دو نگهبان فانوس دریایی میباشد که در یک جزیزهی دورافتاده و همینطور اسرارآمیز در نیوانگلند دوره ی پست نگهبانی خودشان را می گذرانند که اتفاقاتی عجیب شروع به رخ دادن می کند...
دو نگهبان فانوس دریایی که در یه جزیره دور افتاده و اسرارآمیز زندگی میکنن، بعد از مدتی اتفاقات عجیبی رو تجربه میکنن...
دو نگهبان فانوس دریایی در یک جزیره دورافتاده و اسرارآمیز در نیوانگلند در دهه 1890 زندگی می کنند. پس از مدتی اتفاقات شومی برای آنها رخ می دهد که زندگی شان را دگرگون می کند و…
دانلود فیلم The Lighthouse 2019 (فانوس دریایی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"فانوس دریایی" یک محصول مشترک آمریکایی-آمریکایی / کانادایی از سال 2019 است ، بنابراین یک فیلم واقعاً جدید که همین هفته اینجا اکران شد ، و اولین فیلم کامل کامل برای نویسنده و کارگردان رابرت ایگرز به عنوان مرد مسئول است ، حتی اگر فیلم به طور کلی برای او چیز جدیدی نباشد. او چندین فیلم کوتاه کارگردانی کرده و همچنین در انواع بخش ها کار کرده است ، برجسته ترین طراحی و لباس را تولید می کند. به نظر می رسد که او در اینجا به همراه برادرش مکس فیلمنامه را ارائه داده است. نتیجه فانوس دریایی 110 دقیقه ای است که بیش از یک قرن پیش تنظیم شده است. این ممکن است همچنین توضیح دهد که چرا آنها تصمیم گرفتند سیاه و سفید ساخته شود زیرا این اکشن واقعاً در گذشته ساخته شده است ، اما همچنین به دلیل اینکه این یک فیلم واقعا تاریک است و مطمئناً بر طرح اصلی تأکید بیشتری دارد. "ضروری" به طور کلی کلمه خوبی برای توصیف این کلمه است زیرا بازیگران نیز حداقل هستند. ما دو لید داریم ، یک پری دریایی که تقریباً هیچ وقت نمایش ندارد و در همان ابتدا چند مرد که هیچ تأثیری ندارند.
رابرت پتینسون و ویلم دافو و دو شخصیت اصلی بازی می کنند قطعاً می خواهم چند کلمه درباره آنها بگویم. دافو من از طرفداران زیادی هستم و خوانده ام که او برای بازی در اینجا یک نامزد احتمالی اسکار محسوب می شود ، اما در گروه پشتیبانی. اکنون این اصلاً منطقی نیست. منظور من این است که او به اندازه پتینسون نقش اول را ندارد ، همانطور که او را در صحنه ها به تنهایی نمی بینیم (که به رمز و راز شخصیت او می افزاید) ، اما هیچ فیلمی بدون شخصیت او وجود نخواهد داشت و او کاملاً سرب است. پتینسون نیز همین طور است. افرادی که هنوز به طور جدی فکر می کنند او به دلیل گرگ و میش نمی تواند بازی کند ، باید در این مورد تجدید نظر کنند. یا فقط بیشتر پروژه های او را تماشا کنید. او در سال های اخیر در فیلم The Lighthouse های بسیار با کیفیت بازی کرده است. فقط یكی كه می خواهم به آن اشاره كنم فیلم برادران صفدی از سالهای نه چندان دور است. اتفاقاً این دو نفر می توانند آدام سندلر را به نامزدی اسکار تبدیل کنند ، اما حالا من کمی دور می شوم و این قصد من نیست. بنابراین به "فانوس دریایی" برگردید. من به طور کلی می گویم که من دافو را ترجیح می دهم ، اما او همچنین مواد طعمه دار را دارد و قطعاً نباید هیچ چیز منفی درباره پتینسون بگوید. او همچنین بسیار خوب بود و احتمالاً به سختی کسی می توانست تصاویر بهتری از این دو نفر در اینجا ارائه دهد. در واقع ، کاملاً تکان دهنده بود که چطور تشخیص پاتینسون در اینجا و آنجا بسیار دشوار بود ، اگرچه آرایش ریش سنگینی که دافو داشت را نداشت. مطمئناً یک کار خوب از گروه گریم و راهی که فانوس دریایی نشان داده است 100٪ مطمئن هستم که در سالهای آینده فیلم های بیشتری از Eggers خواهیم دید ، حتی اگر کمی احساس کنم فانوس دریایی فقط می تواند برای نامزدی در جوایز اسکار خیلی عجیب و متفاوت باشید. خواهیم دید.
نمی خواهم چیزهای زیادی در مورد داستان بگویم زیرا وقتی فیلم را خود تماشا می کنید همه اینها را می بینید. هنوز هم این نوعی فیلم است که می توانید پنج بار تماشا کنید و به احتمال زیاد هنوز چیز جدیدی را تشخیص می دهید و از درک همه چیز دور خواهید بود. ما دو نفر از مردان ، یک پیر و یک جوان داریم که وظیفه خود را در یک فانوس دریایی شروع می کنند. تا اینجا همه طبیعی است. منظور من بزرگتر است که کمی بزرگتر را مورد آزار و اذیت قرار می دهد و روشن می کند که چه کسی رئیس است و چه کسی باید کار سخت انجام دهد ، اما من حدس می زنم که تناسب شخصیت پتینسون نیز این تصمیم را چندان تعجب آور نمی کند. بنابراین پیرمرد اساساً فقط نور را در قسمت بالا کار می کند ، در حالی که جوان تر باید تمام کارهای تمیزکاری ، کار سخت بدنی و همچنین کارهای نفرت انگیز را انجام دهد. آنها 4 هفته آنجا هستند و در پایان این ماه ، آنها کمی نزدیک می شوند ، نام واقعی خود را به اشتراک می گذارند و می نوشند و کمی سرگرم می شوند. اما وقتی به دلایلی پایان دوره کار آنها در این صخره در وسط هیچ جا به تأخیر می افتد زیرا آنها از جزیره خارج نمی شوند و هیچ کس جای آنها را نمی گیرد ، آنها مدت طولانی تری در آنجا می مانند و در نهایت واقعاً دیوانه می شوند.
در مورد شخصیت پاتینسون و هویت واقعی او صحبت های زیادی وجود دارد ، اشاره به مرغ های دریایی که روح ملوانان متوفی را حمل می کنند ، و این باعث می شود که یک قلاده دریایی به فال بد برسد. و مربوط به آن ، یک صحنه واقعاً خشن وجود دارد که شامل کشتار بی رحمانه یک مرغ دریایی است. باید بگویم که تماشای آن برای من دردناک بود ، تقریباً دردناک تر از صحنه نزدیک به پایان وقتی که شاهد اتفاقاتی برای شخصیت دافو بودیم و حدس می زنم همه چیز را می گوید من حیوانات را چقدر دوست دارم. اما بله ، در آخر انتقام جلبكها از آنجایی كه برنامه قهرمان جوان برای مسئولیت روشنایی در آنجا نیز در نهایت منجر به مرگ وی می شود ، است. من فکر می کنم این صحنه آنجا با نور کاملاً وحشتناک بود و با نور ، تاریکی ، زاویه دوربین و همه چیز بسیار خوب انجام شده بود ، همچنین نگاه پاتینسون با جنون در سراسر او وجود دارد. و ایگرز این لحظه کمی مثبت را به ما نمی دهد تا فیلم را در زمانی که شخصیت پتینسون در آنجا است و به هدف خود رسیده است ببندیم. شانسی وجود ندارد. او پس از شکستن تقریباً هر استخوان در بدنش هنگام سقوط از پله ها ، به ما ظاهری می دهد که روده هایش توسط حیوانات وحشی خرد می شود. بنابراین یک فیلم ترسناک است ، جای انکار نیست. و گرچه چیزهای زیادی در مورد فانوس دریایی دوست داشتم و خیلی از آنها را دوست نداشتم ، اما من هنوز مردد هستم که بگویم چیزی وجود دارد که من واقعاً دوست داشتم (به جز دو اجرا شاید). بنابراین این رتبه بندی من از 3 ستاره از 5 را توضیح می دهد ، که خیلی بد نیست و خیلی هم عالی نیست. اما این قطعاً یکی از تاریک ترین و در عین حال متفاوت ترین فیلم های سال 2019 است ، شاید برای من خیلی متفاوت باشد ، بنابراین رتبه من قطعاً ذهنی است. در اینجا بحث از نظر عینی چیز زیادی نیست.
به طور کلی ، من می توانم چیزهای بیشتری در مورد این مورد بگویم ، اما احساس می شود که متأسفانه من از زمان دیدن این موضوع خیلی فراموش کردم. شب گذشته البته یک فیلم فوق العاده جوی است. محیط منزوی برای لحن فیلم و همه چیز مربوط به آن مناسب است. اوه آره ، چیزی که در فانوس دریایی هیچ وقت نمی توانید از آن مطمئن باشید این است که چه واقعی است و چه چیزی که اساساً در ذهن شخصیت پترسون وجود دارد. حتی وقتی شخصیت دافو چیزی را می گوید که او فقط یک تصور در ذهن مرد جوان است و او در جایی از جنگل های کانادا است و توهماتی حیاتی دارد حتی با مخاطب بازی می کنند. البته صحنه های پری دریایی ، ایده ای که او مردی را پیدا کرد که در گذشته به شخصیت دافو کمک می کرد ، چطور آنها کاملاً نمی دانند چه مدت در جزیره بوده اند. شما هرگز نمی دانید چه چیزی واقعی است و چه چیزی نه. گذشته از آن ، یعنی لحظات ترسناک ، این فیلمی نیست که بخواهید با کودکان خردسال خود تماشا کنید زیرا گاهی اوقات کاملاً ترسناک است. دفن زنده نزدیک به پایان ، وحشتناک است و لحظاتی بعد نیز قتل واقعی است. من قبلاً به صحنه خلال اشاره کردم. در اینجا نیز برخی صراحت های جنسی وجود دارد. ما سینه ها را می بینیم و رابطه بسیار مبهم و استمنا indicated را نیز نشان می دهیم. جدا از آن ، سوگندهای زیادی وجود دارد هرچند که من همیشه بی ضرر می دانم.
نکته دیگری که برای من جالب بود ، پیدا کردن آنچه در دفترچه ثبت شده است. آیا او به آن جوان رحم کرد و گزارش خوبی به او داد؟ اصلا. و این باعث می شود همه چیز بیشتر شود زیرا همه چیز در مورد پرداخت بود و به وضوح این تنها دلیلی بود که شخصیت پتینسون در جزیره بود ، هر چه بیشتر فیلم بیشتر می شد زیرا بیشتر و بیشتر پناهگاه وحشت بود. و توجه کنید که چگونه متوجه می شویم نام آنها یکسان است ، شاید استعاره ای باشد که نشان می دهد در هسته اصلی آنها تفاوت زیادی با یکدیگر ندارند. و با وجود صحنه های اولیه ، شما واقعاً نباید تام جوان را به خاطر شخصیت خوب اینجا اشتباه بگیرید. آنها در نهایت هر دو شیطان هستند. به خاطر بیاورید که با وینسلو واقعی چه اتفاقی افتاد. تام جوان فقط مجبور به انجام دستورات می شود ، اما شما می توانید تمایلات خشونت آمیز او را به وضوح مشاهده کنید ، مانند زمانی که او به تام پیر نزدیک می شود تا در حالی که خواب است گلو را برید. و همچنین هرگز 100٪ مطمئن نیست که چه مقدار از این همه واقعاً جنون است. در واقع شما می توانید بیانیه ای برای شخصیت دافو بیان کنید که فقط بیرحمانه است و در حقیقت عقل خود را از دست نداده است. بسیار خوب ، حدس می زنم من بتوانم سه پاراگراف دیگر در مورد فانوس دریایی بنویسم زیرا فانوس دریایی مملو از نمادها ، استعاره ها و عناصر جالبی است که یک داستان نسبتاً ساده را بسیار جالب می کند. اما نخواهم کرد درعوض می خواهم شما را تشویق کنم که به نزدیکترین تئاتر بروید و فانوس دریایی را تماشا کنید. یا اینکه آن را در خانه تماشا کنید ، ترجیحاً وقتی بیرون (و داخل) هوا تاریک است زیرا همه موارد دیگر متناسب با لحن فیلم نیست. هنوز هم فکر می کنم ساعت خیلی بهتری روی صفحه نمایش بزرگ است ، پس دنبال آن بروید. همانطور که انتظار می رفت برای من یک انگشت شست است.
دانلود فیلم The Lighthouse 2019 (فانوس دریایی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
یک رویای تب شیدایی افسانه های یونان ، روانشناسی یونگی و اکسپرسیونیسم آلمانی را با هرمان ملویل و اچ. لاوکرفت ، فانوس دریایی درباره انزوا ، جنون ، مردانگی رقابتی ، اعتیاد به الکل و گوز است. فیلم دوم از نویسنده / کارگردان رابرت ایگرز ، که با استادانه The VVitch: A در صحنه منفجر شد. New-England Folktale (2015) ، فانوس دریایی با برادرش ، Max Eggers به نگارش درآمده است ، و بسیار آزادانه بر اساس "Smalls فاجعه فانوس دریایی »(1801). یک فیلم عجیب و غریب تقریباً از هر لحاظ ، از طراحی بصری و شنیداری باشکوه گرفته تا بازی با شکوه آن تا شوخ طبعی جت بلک تا ابهام فوق العاده اش تا فرشتگان / مرغ های دریایی انتقام جویانه ، اگر فکر می کنید VVitch تا حدودی غیرقابل دسترسی است ، پس بیشتر احتمالاً هر ثانیه فانوس دریایی را تحقیر می کند. با این حال ، اگر طرفدار تروریسم مغزی ، دشوار تعریف و همیشه کمی خارج از دوربین هستید که اصل بنیادی The VVitch و فیلم هایی مانند پروژه جادوگر بلر بود ( 1999) ، The Babadook (2014) ، و The Wind (2018) ، یا وحشت ظالمانه فیلم های کلاسیک اکسپرسیونیسم آلمان مانند Das Cabinet des Dr. Caligari (1920) ، Der müde Tod (1921) ، و Nosferatu ، eine Symphonie des Grauens (1922) ، بنابراین چیزهای زیادی برای قدردانی در اینجا خواهید یافت.
در اواخر دهه 1890 ، افرایم وینسلو ( رابرت پتینسون ) و توماس ویک ( ویلم دافو ) در محاصره ای خارج از سواحل نیوانگلند وارد می شوند تا چرخش چهار هفته ای خود را با هدایت فانوس دریایی آغاز کنند. ویک باتجربه ترین کارهای وینسلو را از قبیل نظافت کف ، تخلیه گلدان های اتاق ، روغن کاری چرخ دنده های زیرزمین و غیره تعیین می کند ، در حالی که او خود را به لنز فرنل می رساند و به وینسلو می گوید که هرگز و هرگز به آن نزدیک نمی شود. گرچه وینسلو آرزوهای غیرقابل اشتیاق دارد و توسط یک مرغ دریایی یک چشم مورد آزار و اذیت قرار می گیرد ، اما چهار هفته بدون حادثه زیاد می گذرد. با این حال ، شب قبل از آنکه امدادرسانی آنها حاصل شود ، ناگهان باد تغییر می کند ، و جزیره تحت طوفان شدید قرار می گیرد. صبح روز بعد ، کشتی آنها نرسیده و بدون تماس گرفتن با سرزمین اصلی ، این دو نفر خود را به دام افتاده اند.
اولین چیزی که در The Lighthouse به سمت شما پرش می کند زیبایی شناسی است. اهمیت صوت باورنکردنی صدای صدای دامیان ولپ بلافاصله نشان داده می شود ، زیرا قبل از اینکه چیزی را ببینیم ، می وزد که باد می وزد و یک غلاف از دور می لولد. آن شاخ در سراسر فیلم همه جا وجود دارد و اینکه بگوییم زیر پوست شما قرار می گیرد کم لطفی است. شما آژیر بازی های Silent Hill را می شناسید که درست قبل از انتقال شهر از دنیای واقعی به دنیای دیگر به صدا در می آید؟ خوب ، تصور کنید که صدایی که در هر دقیقه یا حدوداً برای یک فیلم پایین می آید. ناراحت کننده است ، نگران کننده است و باعث می شود که واقعاً خودتان را با این محیط عجیب و غریب سازگار نکنید. فقط یک سکانس وجود دارد که در آن ما foghorn ، صحنه اصلی شروع سومین اقدام را نمی شنویم و سکوت ظالمانه است - این یکی از مواردی است که شما نمی دانید صدای چه چیزی بلند است تا اینکه ناگهان آرام و آرام می شود شما در گوش خود زنگ می خورید.
طراحی صدا با تصاویر خیره کننده تک رنگ مطابقت دارد. همکاری با فیلمبردار جارین بلاشکه ، که همچنین از VVitch عکاسی کرده است ، Eggers فیلم Lighthouse را بر روی سلول سلویید سیاه و سفید 35 میلی متری در قالب نسبتاً ناشناخته 1.19: 1 شلیک کرد. این نسبت یک قالب انتقالی بود که فقط در مدت زمان تغییر از سینمای صامت به صدا (1932-1932) برای مدت کوتاهی مورد استفاده قرار گرفت. و دقیقاً به همین دلیل است که Eggers و Blaschke آن را انتخاب کردند. بله ، آنها فرم را با محتوا مطابقت می دهند تا آنجا که قالب تقریباً مربعی شخصیت ها را در کادر به دام می اندازد. فراتر از این ، این یک داستان عامیانه است ، یک افسانه از یک دوران گذشته ، بنابراین چه راهی بهتر برای ارائه آن افسانه از تکرار نوع نگاه فیلم اگر در سال های اولیه ساخت فیلم صدا ساخته شده بود؟ در همان زمان ، اگرچه با دوربین های مدرن گرفته شده است ، اما بلاشکه از لنزهای Baltar مخصوص دوره و فیلتر خارج از فیروزه ای استفاده کرد تا با دقت بیشتری از تصویر اواخر قرن 19 تقلید کند. روی هم رفته ، تصاویر سیاه و سفید ، قاب مربع ، طرح لنز ، پتینه ، و طراحی صدای خالی از سکنه همه در یک راستا و با شکوه کار می کنند تا این حس را ایجاد کنند که فیلم یک اثر آزار دهنده است ، اثری عتیقه از یک دوره متفاوت ، ترس DNA بسیار زیاد شده است.
همچنین باید از طراحی تولید کریگ لاتروپ تعریف کرد. فانوس دریایی مورد استفاده در فیلم The Lighthouse ساختار فعلی نبود ، بلکه به صورت سفارشی ساخته شده بود تا در کیپ فورچو ، محصور در سواحل نوا اسکوشیا ، مقیاس بندی شود. با این حال ، شما هرگز آن را نمی دانم. بیشتر قسمت های داخلی در صحنه های صدا شلیک شده است ، اما تمام قسمتهای داخلی در فورچو شلیک شده است. و لاتروپ هر یک از این ساختمان ها را ، از داخل و خارج ، با یک ترس اگزیستانسیالیستی آغشته کرده است - از جهنم صنعتی چرخ دنده ها در زیرزمین تا تقریباً بهشت مانند آرامش اتاق فانوس بالا ، از اتاق خواب تنگ و خام تا آشپزخانه محکم بدخواهی هر گوشه و کنار را ساقط می کند.
Eggers نیز با خود روایت کار جالبی انجام می دهد. من دیده ام که برخی از منتقدان از وینسلو و ویک به عنوان "راویان غیرقابل اعتماد" یاد می کنند ، و در حالی که چنین منتقدانی در مسیر درست قرار دارند ، اما به اصطلاح روایت شناختی دقیقاً نامیدن شخصیت ها را نادرست می دانم. در واقع ، هر دو شخصیت کانونی هستند - جهان از منظر آنها فیلتر شده است ، اما آنها روایت نمی کنند. در واقع ، گرچه ما از یک شخصیت به شخصیت دیگر تغییر می کنیم ، به این معنی که یک حضور روایی در سطح فراقانونی وجود دارد ، Eggers هرگز چشم انداز خود را ترک نمی کند ، و یا او هیچ نوع روایت هتروژیتیک دانای کل یا آشکار را ارائه نمی دهد. ما برای مدت زمان فیلم از نظر آنها زندانی می شویم. همچنین در اینجا استفاده از "کانونی قابل سقوط" مهم است. این داستان یک جنون است و کاملاً واضح است که هیچ یک از افراد شاهد قابل اعتمادی نیستند ، بنابراین همه چیزهایی که از منظر آنها فیلتر می شوند (یعنی کل فیلم) می توانند آلوده یا غیر قابل اعتماد باشند (به همین دلیل منتقدان به اشتباه از آنها به عنوان راویان غیرقابل اعتماد یاد می کنند). با شروع فروپاشی اوضاع ، این حس بیشتر شیوع پیدا می کند - به عنوان مثال ، در یک صحنه مهم نزدیک به پایان ، می بینیم که ویک کاری انجام می دهد ، و در صحنه بعدی ، وقتی وینسلو با او در این مورد روبرو می شود ، یک ویک گیج به آن اشاره می کند در واقع وینسلو بود که این کار را کرد آیا ویک دروغ می گوید؟ آیا وینسلو اقدامات شخصی خود را بر روی همراه خود نشان می دهد؟ دقیقاً چه کسی اینجا کسی را گمراه می کند؟ این یک استفاده فوق العاده از یک تکنیک آشنایی زدایی است که باعث می شود مخاطب دائماً لبه خود را حفظ کند و دائماً حدس می زند هرچه را که می بیند تا آنجا که می دانیم برخی ، هیچکدام یا همه اینها می تواند سرچشمه یک ذهن ناتوان باشد.
خط داستانی فیلم به اندازه کافی ناچیز است و چندین مضمون را پیشنهاد می کند بدون اینکه خیلی درگیر هر یک از آنها شوید. به عنوان مثال ، مطمئناً می توان رابطه وینسلو و ویک را یکنواخت خواند ، شاید مطالعه ای در مورد سرکوب میل باشد ، در حالی که ساختار اجتماعی مردانگی ، به ویژه در رقابت آشکار می شود ، هرگز دور از ذهن نیست. خوانش دیگر این است که فانوس دریایی تمثیلی برای مبارزه طبقاتی است á la J.G. Ballard 's High Rise (1975) - اتاق فانوس در طبقه بالاتر از طبقه بالا است ، با Wake با احتیاط از اتاق محافظت می کند. در همین حال ، روده های فانوس دریایی طبقه کارگر است ، وینسلو وظایف کمکی را که ویک برای او تعیین کرده بود انجام می دهد. مشروبات الکلی نیز در همه جا وجود دارد ، آنها هر شب به تدریج بیشتر و بیشتر می نوشند ، تا زمانی که رم آنها تمام شود ، و بنابراین سعی کنید سقز و عسل را مخلوط کنید ، بنابراین به اثرات بی حسی نوشیدنی وابسته شده اند.
فانوس دریایی قطعاً برای همه مناسب نیست و به همان اندازه چالش برانگیز و پاداش آور است. شخصاً هر دقیقه دیوانه وار آن را دوست داشتم. موارد زیادی در ساخت فانوس دریایی وجود دارد که هم از نظر ساخت داستان فولکلوریک و هم از لحاظ مکانیکی تر قرار دادن فیلم تمام شده در یک فیلم - تقریباً از هر لحاظ یک شگفتی زیبایی است. فانوس دریایی با روحیه و جو ضخیم ، اثبات می کند که VVitch هیچ سر و صدایی نداشت.
دانلود فیلم The Lighthouse 2019 (فانوس دریایی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من به ندرت به سینما می روم. من به شدت ترجیح می دهم در خانه فیلم ببینم. خیلی طول می کشد تا مرا وادار به دیدن چیزی در تئاتر کنم، اما یکی از سفرهای نادرم را به تئاتر محلی انجام دادم تا جدیدترین فیلم رابرت اگرز، فانوس دریایی را ببینم. فانوس دریایی از زمان نمایش خود در جشنواره کن، منتقدان سراسر جهان را برانگیخت و تحسین منتقدان را از سوی همه کسانی که آن را دیدند، برانگیخت. مفهوم جالب به نظر می رسید، و من از تریلر لذت بردم، بنابراین تصمیم گرفتم در اسرع وقت آن را بررسی کنم.
اولین چیزی که بسیاری از مردم به آن اشاره می کنند، و چیزی که بلافاصله پس از شروع فیلم به شما توجه می کند. , نسبت تصویری است که در آن فیلمبرداری شده است. فیلم با فرمت جعبه ای فیلمبرداری شده است و فرمت عریض معمول را کنار گذاشته و به نفع یک قاب بسیار فشرده تر است. این یک احساس فوری از کلاستروفوبیا را ایجاد می کند و به من امیدواری می دهد که در یک فیلم هیجان انگیز تجربه شده باشم.
متأسفانه، فضای ایجاد شده توسط نسبت تصویر و انتخاب عکسبرداری سیاه و سفید به جای رنگی است. ستایش من از فانوس دریایی از کجا شروع و به پایان می رسد. من قصد ندارم آن را قنداق کنم یا با فحش های معکوس تا نیمه راه بروم. به صراحت بگویم: من از فانوس دریایی متنفر بودم. منفور. من از همه چیز در مورد آن متنفر بودم. از چیزی که برای یک داستان گذشت متنفر بودم. از بازیگری متنفر بودم من از ترکیب بندی واقعی شات از هر نظر که مربوط به نسبت تصویر نبود متنفر بودم. من از مه شکن لعنتی که ظاهراً هر 30 ثانیه در تمام مدت فیلم پخش می شد متنفر بودم.
وقتی سر و صدای فانوس دریایی را خواندم، تنها چیزی که در مورد آن شنیدم بازی شگفت انگیز، فیلمبرداری باورنکردنی بود. و داستان عالی منتقدان و تماشاگران به طور یکسان در حالی که از فانوس دریایی تمجید می کردند و آن را یک شاهکار می خواندند، از خود می افتادند. این باعث میشود فکر کنم یکی از این دو مورد در اینجا اتفاق افتاده است: یا الف- من آنقدر احمق هستم که نمیتوانم آنچه را دیدم بفهمم، یا ب- هیچکس فانوس دریایی را نفهمید، و نمیخواست آن را اعتراف کند، بنابراین آنها متوجه شدند که اگر آن را پیدا کردند. بیش از حد گیج کننده است، باید درخشان باشد.
فانوس دریایی قرار است یک تریلر روانشناختی باشد که دو مرد منزوی را دنبال می کند و به جنون می رسند، اما در واقع بیشتر شبیه یک تقلید از فیلم مستقل است. فانوس دریایی یک کلیشه طولانی از ابتدا تا انتها است. ستاره بزرگ فیلم در یک فیلم کوچک سعی می کند بیشتر از یک ضربان قلب جدی گرفته شود؟ بررسی کنید.
بازیگر شخصیت مسنتر در نقش برجسته؟ بررسی کنید.
دنبالههای رویا به گونهای پراکنده شدهاند که نمیتوانید تشخیص دهید چه چیزی واقعی است و چه چیزی فانتزی؟
«موسیقی» پسزمینه جوی با ملودی صفر را بررسی کنید؟ چک
باز و غیر پایانی پرمدعا که به سؤالات صفر پاسخ میدهد و مخاطبانی که خجالت میکشند اعتراف کنند چیزی که دیدهاند معنا ندارد، میتواند به هر شکلی تفسیر شود؟ چک کنید و دوباره چک کنید!
من یک اخطار اسپویلر میدهم، اما با وجود اینکه در فانوس دریایی نشستم، هنوز نمیدانم چه اتفاقی افتاده است. فریادهای زیادی بلند شد. فوگرنز. جیغ زیاد فوگرنز. باران. فوگرنز. دعوا کردن. فوگرنز. سکانس های رویایی باران. فوگرنز. دعوای بیشتر مه شکن های بیشتر فریاد زدن بیشتر صحنه مبارزه رابرت پتنسون و یک مرغ دریایی. فوگرنز. چندتا دعوای دیگه باران. و برای اندازه گیری خوب، مه شکن ها. سپس یک پایان وحشتناک.
من در تلاش برای یافتن بهترین راه برای توصیف تجربه تماشای فانوس دریایی بودم و فکر میکنم راه عالی برای انجام این کار را پیدا کردهام. آیا تا به حال برای شما پیش آمده است که کسی بخواهد رویایی را برای شما تعریف کند، اما این رویا معنایی نداشت و آنها به سختی آن را به خاطر می آورند؟ آنها در حال جست و خیز هستند، عقب نشینی می کنند، سعی می کنند چیزی را توصیف کنند که خودشان آن را درک نکرده اند، منطقی به نظر نمی رسد، و واقعاً به خاطر نمی آورند؟ آن مکالمه دردناک معمولاً حدود سه دقیقه طول می کشد. اکنون آن مکالمه را برای یک ساعت و چهل و پنج دقیقه انجام دهید، در حالی که مهماهی بارها و بارها در گوش شما میپرد. تماشای فانوس دریایی شبیه این است.
دو نفر برای فیلمنامه فانوس دریایی اعتبار دارند، اما من باور ندارم فیلمنامه واقعی وجود داشته باشد. من بیشتر از فیلمنامه نویسان در مورد فیلم واقعی به بررسی فانوس دریایی فکر کرده ام. خوب است که فیلم آنقدر تاریک است و تشخیص همه چیز سخت است، زیرا هم ویلم دفو و هم رابرت پتینسون آنقدر روی بازیگری انجام می دهند که من متقاعد شده ام که مناظر آثار واقعی در آن وجود دارد. نیمی از فیلم آنقدر گیج کننده گرفته شده است که به سختی توانستم دو بازیگر را از هم تشخیص دهم. حتی باران بیش از حد ساختگی به نظر می رسید. قسم می خورم که اگر دوربین چند فوتی آن طرف می چرخید، مردمی را می دیدید که سطل و آبپاش آماده هستند. تنها فردی که در ساخت فانوس دریایی از عملکرد شغلی خود فراتر رفت، همان کسی بود که صدای مه شکن را بر عهده داشت. آن شخص به دلیل استقامت شایسته یک اسکار ویژه است.
شخصیت های فانوس دریایی بیشتر داستان را به زیر سوال بردن سلامت عقل خود می گذرانند، و باید اعتراف کنم، من دقیقا می دانم که آنها چه احساسی دارند. من در چیزی که برای دیدن می روم بسیار گزینشی هستم و در نتیجه به ندرت فیلمی را می بینم که تا حدی از آن لذت نبرم. با این حال من کاملاً از هر ثانیه فانوس دریایی متنفر بودم. آیا من آنقدر با سلیقه خودم ارتباط ندارم؟ آیا من احساس خود را از دست می دهم؟ من دیگر نمی دانم چه چیزی واقعی است. من کی هستم؟ چطور ممکن است اینقدر اشتباه کرده باشم؟ چرا فیلمی که من به شدت از آن متنفرم اینقدر تحسین جهانی دارد؟ آیا چیزی هست که من از دست بدهم؟ آیا من در تشخیص نابغه ناتوان شده ام؟ یا این منتقدان فقط به این واقعیت می پردازند که بیش از هر کس دیگری در تئاتر من فانوس دریایی را درک نکرده اند؟
همانطور که می رفتم، با خودم فکر می کردم که چگونه به تازگی شاهد این موضوع بودم. بدترین فیلمی که در تمام عمرم دیدم وقتی شنیدم که دیگران در مورد فیلم صحبت می کنند، در سکوت حیرت زده ای بودم که فکر می کردم فانوس دریایی را دوست دارم. از این واقعیت که تک تک آنها در مورد وحشتناک بودن فیلم صحبت می کردند، کمی احساس آرامش کردم. من یک چیز مثبت را نشنیدم که از سوی دیگر تماشاگران سینما در سالن من گفته شود. پس چه چیزی را همه ما از دست دادیم؟
در حالی که سعی میکنم چیزی را که دیدم درک کنم، دچار یک احساس سردرگمی میشوم. در ابتدا فکر میکردم باور کردنی نیست که دو مرد تنها در مدت چند هفته به جنون فرو روند، اما فانوس دریایی توانست آن را در کمتر از دو ساعت برای من انجام دهد، بنابراین حدس میزنم باورپذیرتر از من در ابتدا باشد. فکر. با این حال، فقط به این دلیل که فیلم گیج کننده بود و باعث شد رابطه خودم با خودم را زیر سوال ببرم، این کار را آنطور که می خواست انجام نداد. تنها راهی که می توانستم رابرت پتینسون و ویلم دافو را به این سرعت دیوانه کنند این است که بتوانند خود را در فانوس دریایی تماشا کنند، مانند صحنه ای در Spaceballs که در آن ریک مورانیس در حال تماشای VHS فیلم است تا بفهمد چه خبر است. و به بخشی از فیلمی که در آن زمان در حال انجام است می رسد.
ناگفته نماند که به هیچ وجه نمی توانم فانوس دریایی را توصیه کنم. با هیجان وارد شدم و با دل شکسته رفتم. فکر میکردم فانوس دریایی همه آن چیزی باشد که در مورد ساخت فیلم دوست دارم، اما در عوض تقریباً شبیه یک تقلید تاریک از آن بود. این بدترین فیلمی بود که تا به حال دیدهام (و من این را با تمام صداقت میگویم، و معتقدم تسلط کامل بر تواناییهای ذهنی من است).
دانلود فیلم The Lighthouse 2019 (فانوس دریایی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
وقت آن است که کمی به فانوس دریایی A24 به کارگردانی راجر ایگرز بپردازیم. اجازه دهید ابتدا با پیش فرض فیلم شروع کنیم. طرح داستان چندان راهنما نیست، زیرا قبلاً چندین بار مانند "The Vanishing" در سال 2018، شاهد بودیم که داستان در مورد نورافکن ها به آرامی ذهن خود را از دست می دهند. با این وجود، فانوس دریایی درام هیجان انگیز روانشناختی بریتانیایی محصول 2016 با همین نام است که بیشترین شباهت ها را دارد. فانوس دریایی به کارگردانی کریس کرو نیز تا حدودی بر اساس حادثه فانوس دریایی کوچک که در سال 1801 رخ داد، الهام بخش اثر قطعه قطعه نویسنده ادگار آلن پو به همین نام بود. علاوه بر این، فیلم دارای دو شخصیت شرور به نامهای توماس است. یکی نیمه مذهبی، دیگری کمی نیهیلیسم پس از غرق شدن در طوفان دیوانه می شود. استفاده از صداهای تکراری نیز در هر دو فیلم محسوس است. من عاشق ضربه زدن تصادفی دست بی جان به پنجره هستم. در حالی که در نسخه Eggers، foghorn خزنده بسیار خوب کار می کند. حفاری میکنم که هر دو فیلم شامل صحنههایی با حجم زیادی از آواز خواندن مستانه از کانکسهای دریایی/دعوای بین آنها، رویاهای کابوسآمیز گم شدن در سواحل سنگی مه آلود و صحبتهایی درباره نفرینها هستند. با این حال، ترس های بصری در فیلم The Lighthouse 2016 به همان اندازه که با دیدگاه های سوررئالیسم نقاشی هیپنوتیزم هنرمند ساشا اشنایدر در سال 1904، مرغ های دریایی یک چشم، پری دریایی، اختاپوس های غول پیکر و اساطیر یونانی مانند استعاره های پرومتئوس/پروتئوس به اینجا رسیدیم، بسیار بالا نبود. صحنه های خاصی در اینجا کمی کارتونی به نظر می رسد. باعث شد ناخواسته خندیدم با این وجود، عمیقترین و ناراحتکنندهترین بصری که این قطعه سیاه و سفید سیاه و سفید قدیمی و بههنگام ویژگیهای آن را نشان میدهد، فیلمبرداری عکاسی از جزیره است. همه آن به زیبایی در نسبت تصویر کوچکتر 1.19:1 به شکل مربع باریک فیلمبرداری شده است. این واقعاً برای افرایم وینسلو (رابرت پتینسون) و توماس ویک (ویلم دفو) انزوا و تنگکردن را جادو میکند. من فقط تعجب می کنم که فیلم با چه شرایطی در نوا اسکوشیا با آن همه باران و مه نماهای شگفت انگیزی داشت. من شنیده بودم که یک صحنه به دلیل آب و هوای کاملاً بد باید 25 بار فیلمبرداری می شد. حتی وقتی هوا خوب بود. اجراکنندگان اغلب با یک شیلنگ آتش نشانی اسپری می شدند تا این تصویر را نشان دهند که جزیره در وسط طوفان است. در شبهایی که فیلم با رنگ سیاه و سفید دابل ایکس فیلمبرداری شده است، که برای دریافت نور طبیعی به نور طبیعی بسیار بیشتری نیاز دارد، خدمه برای به دست آوردن نتیجه، لامپهای نفت سفید با دوره سوسو زدن درست را که فقط چند فوت با چهرههای تسپین فاصله داشتند، قرار دادند. باعث می شود که بازیگران به سختی یکدیگر را ببینند، به طرز چشمگیری روشن است. آنها آنقدر این کار را کردند که پتینسون نزدیک بود کارگردان را بیرون کند. با وجود این، بازیگران حتی اگر حجم دیالوگهای لغت زبان دریایی تا حدودی گیجکننده بودند، همراه با نورپردازی مبهم گازی که به طرز فریبآمیزی شبیه فلیپ فلاپ بود، اجرای جهنمی ارائه کردند. غرفههای دیوانه به سراغ دافو میروند که با غرغرهای مکرر و شوم دفو باعث میشود که خطهای شیک به نوعی تهدیدآمیز به نظر برسند. او احتمالاً شایسته نامزدی بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در اسکار آن سال است. در مورد پتینسون. او واقعاً تلاش های دیوانه وار انجام داد تا نشان دهد که می تواند وینسلو را که از نظر روحی رو به زوال است، به تصویر بکشد، مانند ماندن در شخصیت در هتل در حال مستی آنقدر که خودش را عصبانی می کند و در واقع استفراغ می کند. در مورد مردن برای هنر خود صحبت کنید. امیدواریم که او به دلیل رویکرد روش خود در زندگی واقعی عادت الکلی به دست نیاورد. او برای اثبات اینکه می تواند عمل کند، نیازی به این کار ندارد. به هر حال، در حالی که پتینسون در طول فیلمبرداری در یک مکان معمولی با بقیه گروه فیلمبرداری می ماند، دفو در کلبه ماهیگیر کوچکی زندگی می کرد و در تنهایی به تحقیق درباره آثار دریایی می پرداخت. در حالی که هر دوی آنها رویکردهای کاملاً متفاوتی به بازیگری داشتند. شیمی بین شخصیت های آنها بسیار خوب کار می کند. باور کردنی است که هر دو در تلاش برای قدرت و دانش باشند. در حالی که به دلیل آن وسواس سعی در کنترل و تسلط بر دیگری، از نظر روحی، جسمی و حتی جنسی خشونت آمیز دارد. به عبارت دیگر، بزرگترین دیک باشید. به گفته بازیگران، تصویر فالیک فانوس دریایی، مردانگی سمی آشکار به عنوان بدترین آن است. به هر حال، فانوس دریایی در ابتدا قرار بود شامل یک نما تبدیل بسیار نوجوانانه از فانوس دریایی باشد که به یک آلت تناسلی غولپیکر تبدیل میشود. اگرچه این برش بنا به درخواست حامیان مالی حذف شد. من به نوعی متوجه میشوم که فیلمسازان با نماهایی از کاراکترهایی که آویزهایشان را بالا میکشند، بدون اینکه خیلی متظاهر یا به اندازه کافی بیان نمیکنند، چه میکردند. نکته دیگری که من متوجه آن می شوم تضاد بین انسان و خود است، به خصوص وقتی صحبت از دوگانگی به میان می آید. هر دو مرد می توانند همان فردی باشند که به دلیل اشتباهات گذشته به آرامی غذا می خورد و توماس جوان بدن است و توماس پیر به عنوان روح. به عدم وجود همزیستی و هماهنگی اشاره می کند. صرف نظر از معنی. کارگردان با هوشمندی قطعاتی از سینما ساخته است که واقعاً با ذهن مخاطب بازی میکند تا احساس جنون و فضایی عظیم را شبیهسازی کند. به طور کلی: در حالی که نیازی نیست به من خرچنگ علاقه داشته باشید. شما باید فانوس دریایی را ببینید. این یکی ارزش توجه است.
دانلود فیلم The Lighthouse 2019 (فانوس دریایی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
دومین ویژگی (؟) رابرت اگرز یک فیلم فوق العاده از سینمای ذهنی است. مشابههایی با فیلم قبلیاش، جادوگر، وجود دارد، عناصری از وحشت روانشناختی که اگرز به وضوح آنها را جالب میداند و امیدوارم هنوز کاوش آن را به پایان نرسانده باشد. تصمیم برای فیلمبرداری سیاه و سفید یک نبوغ است. هر صحنه پر از نشانه های شوم و سایه های مبهم است. فیلم در کل با ادراکات و حالات ما بازی می کند. لحظاتی از کمدی در میان تاریکی وجود دارد، دو مردی که روی صخره گیر افتاده اند، رابطه ای پر فراز و نشیب را تحمل می کنند، به نوبه خود مشکوک، عصبانی و حتی وحشیانه هستند، سپس لحظات غیرمنتظره ای از رفاقت وجود دارد که توسط الکل تقویت می شود. ما مجبوریم مدام بپرسیم کی دیوانه یا شاید دیوانه تر است؟ آیا آنها در چنگال طوفان هستند یا در جهنم هستند؟ و موسیقی متن! هیچکسی که فکرش را بکنم از صدا برای ایجاد فضایی مانند ایگرز استفاده نمیکند. فوگرن ها، باد بی امان زوزه کشان، مرغ های دریایی. آیا جای تعجب است که آنها به اندازه یک جعبه قورباغه دیوانه بودند؟ ویلم دافو در فیلم The Lighthouse فانوس دریایی کاملاً فوق العاده است. او واقعاً باید برای دریافت جایزه اسکار در نظر گرفته شود، زیرا نوبتش به عنوان شورترین سگ دریایی قدیمی است، که در فواصل پراکنده، مستقیماً از کمد دیوی جونز، فتنههای مملو از خشم را بیرون میریزد. من فکر نمیکنم بازیگران زیادی وجود داشته باشند که بتوانند آن بازی را با چنین تیزبینی انجام دهند. او بی رحمانه صحنه را می جود، اما این دقیقاً همان چیزی است که نقش می طلبد. توماس ویک او نیرویی از طبیعت به شکل انسان است. فانوس دریایی به مذاق همه خوش نخواهد آمد، و اشتباه است که آن را به عنوان خواهر دوقلوی بداخلاق جادوگر (که یک وحشت واقعی بود) بدانیم. اما به نظرم آن را مسحورکننده و جذاب و یک درام روانشناختی فوقالعاده خوش ساخت با ریزه کاریهای ترسناک یافتم.
دانلود فیلم The Lighthouse 2019 (فانوس دریایی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من به شب افتتاحیه در منطقه خودم رفتم - تئاتر پر بود. حدود 15 دقیقه بعد از نمایش، متوجه شدم که وارد چه چیزی شده ام. فقط از بخش کوچک مربعی صفحه استفاده شده بود، فقط 2 بازیگر وجود داشت، من فقط 40 درصد از دیالوگ ها را درک می کردم، شخصیت ها عجیب هستند اما جالب نیستند و بسیار بسیار کند هستند.
I میتوانستم مردم را ببینم که از سالن خارج میشوند در لحظهای که به نظر میرسید تمام شده است. من یکی از آنها بودم - نمیتوانستم صبر کنم تا بیرون بیایم.
نکته اصلی این است که حتی اگر به عنوان "وحشتناک" (و در برخی از فهرستها علمی تخیلی / فانتزی) ذکر شده است... این یک فیلم هنری است این به این معنی است که به طور کلی غیر متعارف، تجربی و برای مخاطبان خاص طراحی شده است. بسیاری از اوقات، چنین فیلمهایی مورد تحسین منتقدان قرار میگیرند، اما برای مخاطبان انبوه جذاب نیستند.
این چیزی است که در فانوس دریایی اتفاق میافتد. این عجیب، روانی، جوی است و اگر اتفاقی بیفتد - شدید است. در غیر این صورت، بسیار ناامید کننده خواهد بود. اگر «جادوگر»، فیلم کلیدی دیگر ایگر را دیدید، متوجه خواهید شد. مردم انتظار یک فیلم ترسناک معمولی را داشتند، اما در عوض درامی آهسته و شبیه شکسپیر با زبانی پیچیده و ترسهای حداقلی و آهسته به آنها داده شد.
برای من، مشکل فانوس دریایی این است که اهمیتی نمیدادم. در مورد هر یک از شخصیت ها هیچکدام قابل ارتباط یا جذاب به نظر نمی رسید. اگر چیزی بود، تماشای آنها ناراحت کننده بود. داستان بیش از هر چیز ترسناک در مورد جنون به نظر می رسید. اگر یک فیلم کوتاه بود - ممکن بود دلپذیر باشد، اما نه به شکل فعلیاش.
مگر اینکه «جادوگر» را دوست داشتید یا اهل فیلمهای هنری/تجربی هستید، حتماً از قبل هشدار داده شده و انتظارات خود را از بین ببرید. این می تواند یک ناامیدی بزرگ باشد.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.