نیویورک. کارگردان تئاتر، «کیدن کو تارد»، هم در کارش به بنبست رسیده و هم در زندگی خصوصی خود. تا این که همسرش، نقاشی به نام «آدل» او را ترک میکند و با دخترشان به اروپا میرود. پس از چندی «کیدن» کوششی را آغاز میکند تا نمایش «عمری» خود را به اجرا در بیاورد...
یک کارگردان تئاتر با کار خود و زنان زندگی اش دست و پنجه نرم می کند ، زیرا در بخشی از بازی جدید خود یک ماکت به اندازه واقعی از شهر نیویورک را در داخل یک انبار ایجاد می کند.
بخشگویی، نیویورک، یک فیلم مستقل و پستمدرن درام به نویسندگی و کارگرانی چارلی کافمن است. فیلیپ سیمور هافمن، سامانتا مورتون و میشل ویلیامز در Synecdoche, New York به ایفای نقش پرداختند. چارلی کافمن با یک داستان و روایت نا متعارف به مقولهٔ کشف وجودیت و معنای زندگی میپردازد. نیویورک. کارگردان تئاتر، «کیدن کو تارد» (هافمن)، هم در کارش به بن بست رسیده و هم در زندگی شخصی. پس از چندی «کیدن» کوششی را آغاز می کند تا نمایش «عمری» خود را به اجرا دربیاورد…
دانلود فیلم Synecdoche, New York 2008 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
«Synecdoche, New York» بهطور حیرتانگیز پیچیده، احتمالاً بیش از حد طولانی است، و گاهی تا حدی هنری به نظر میرسد. مطمئناً، اگر هیچ چیز دیگری، بیتردید و بهطور نابخشودنی افسردهکننده است.
این یکی از کاملاً درخشانترین فیلمهایی است که تا به حال دیدهام.
چارلی کافمن به سرعت فیلم بزرگی ساخت. با نوشتن فیلمهای قابل تامل و البته بسیار محبوب، از جمله «جان مالکوویچ بودن»، «اقتباس» و «آفتاب ابدی ذهن پاک» نام خود را بنویسد. در سال 2008 که آماده برداشتن گام بعدی بود، «Synecdoche, New York» اولین کارگردانی او را رقم زد. کمدی تاریک، تحلیلهای خشک و طعنهآمیز از زندگی و جامعه، و محیطها و روایتهای سورئال بیهیچوجهی که فیلمنامههای قبلی او را تعریف میکردند، همان ویژگیهایی هستند که در اینجا نمایش داده میشوند: هیچ اشتباهی وجود ندارد که این کار کافمن است. در واقع، این ممکن است بیشترین کافمنی باشد که کافمن میتواند به دست آورد.
«Synecdoche, New York» مانند مشهورترین فیلمنامههای کافمن، با یک پیشفرض نسبتاً ساده شروع میشود. فیلیپ سیمور هافمن فقید، بزرگ و دلتنگ شده، در نقش قهرمان تئاتر، کادن کوتارد، کارگردان تئاتر در شنکتادی، نیویورک، اجرای فوق العاده ای ارائه می دهد. کادن که در یک ازدواج ناموفق دست و پنجه نرم میکند، و مبتلا به بیماریهای نامشخص مختلف است، میخواهد نشان خود را در جهان بگذارد. این فرصت روزی با اعلام کمک هزینه ای که از او برای خلق اثری هنری که تأثیر هنری زیادی خواهد داشت درب خانه او را می زند.
این توصیف ابتدایی قطعا به اندازه کافی ساده به نظر می رسد. با این حال، لمس پوچ گرایی راه خود را به فیلم میپیوندد، حتی قبل از اینکه کادن آن پاکت را تحویل دهد، و پس از باز کردن آن، سفر به طور واقعی آغاز میشود. کمک هزینه کادن ظاهراً بی پایان است، زیرا قطعه تئاتری به شدت واقع گرایانه ای که او به دنبال خلق آن است رشد می کند، و رشد می کند، و رشد می کند، هم از نظر وسعت روایت و هم در اندازه فیزیکی. مرز بین داستان و واقعیت هم برای کادن به عنوان یک شخصیت و هم برای تماشاگر به عنوان یک ناظر به سرعت محو می شود، به خصوص که بازیگران دیگری به گروه بازیگران وارد می شوند تا در نمایشنامه، افراد اطراف او را به تصویر بکشند. ممکن است صحنهای در «زندگی واقعی» در نمایشنامه اتفاق بیفتد، یا شاید هر دو به یکباره - ما گاهی کاملاً مطمئن نیستیم و کادن هم چنین نیست.
Synecdoche, New York فوقالعاده بزرگ و جاهطلبانه بیش از همه با بازی های برجسته هافمن لنگر انداخته است - اما گروه بازیگران فوق العاده ای به او می پیوندند که سامانتا مورتون، میشل ویلیامز، کاترین کینر، امیلی واتسون، دایان ویست، جنیفر جیسون لی، هوپ دیویس و تام نونان فقط در Synecdoche, New York حضور دارند. برجستهترین آنها.
با این حال، طرح و شخصیتها فقط پانسمان پنجره هستند. این روایت ممکن است توجه ما را به خود جلب کند، اما آنچه «Synecdoche، نیویورک» واقعاً درباره آن است، مرگ است - مارپیچ رو به پایین اجتنابناپذیر مرگ و میر، روشی که انسانها با آن اجتنابناپذیری دست و پنجه نرم میکنند و زندگی ما را میگذرانند. اگر کسی با افسردگی دست و پنجه نرم می کند، این بهترین یا بدترین فیلمی است که می توان تماشا کرد، زیرا هافمن باعث می شود هر ضعفی که در کادن وجود دارد بسیار قابل ربط باشد (از نظر روحی، اگر نه در جزئیات). در عین حال، زیبایی پژمردهای در آن غم وجود دارد: بخش زیادی از تصویر به اندازهای دلانگیز و دلخراش است که کافمن پیچیدگیهای زندگی را در پرتو پایان نهایی آن بررسی میکند. این دوگانگی درهم آمیخته توسط موسیقی اصلی آهنگساز جان بریون، که مضامین ساده اش در عین حال غم انگیز و ظریف است، بیشتر می شود و تا حد زیادی بازتاب فیلمی است که قرار است انجام شود.
اگر انتقادی وجود دارد «Synecdoche, New York» در آن خارهایی که در بالا پیشنهاد دادم نشان داده شده است. اینها قطعاً منعکس کننده طعم منفی ترین نقدهایی هستند که فیلم دریافت کرده است. قبول کردن آن بسیار زیاد است - هیچ بحثی وجود ندارد - و من از کسی که Synecdoche, New York را پس از نمایش منصفانه دوست ندارد ناراحت نمیشوم.
مشکلات این فیلم، من مشتاقانه به ستایش بزرگی از آن توسط راجر ایبرت اشاره میکنم که «Synecdoche، نیویورک» را بهترین فیلم دهه معرفی کرد. این یک جهش ایمانی خلاقانه گسترده، فراگیر، سر به فلک کشیده و از صمیم قلب است که در حین بررسی زندگی و فناپذیری ما، سنگ تمام نمی گذارد. این چارلی کافمن است که روح خود را به دنیا منتقل می کند - و به ما نشان می دهد که روح ما نیز هست.
راجر ایبرت پیشنهاد کرد که هرکسی که در اولین نگاه از Synecdoche, New York خوشش نمی آید ممکن است واقعاً مورد توجه قرار گیرد. دوباره تماشای آن نوشته دیگری که یک بار خوانده بودم (نوشته او؟ شخص دیگری؟ دیگر نمی توانم به خاطر بیاورم) در ادامه پیشنهاد داد که چه آن را دوست داشته باشید و چه از آن متنفر باشید، به خودتان مدیون هستید که حداقل یک بار این را تماشا کنید. من به شدت بر هر دو این ادعاها می ایستم. «Synecdoche, New York» یک کار تاریخی است که از روزی که برای اولین بار منتشر شد، مخاطبان را گیج کرده است، و بنابراین دسترسی کمی دارد.
اما اشکالی ندارد. این مشکل برای درک واقعی آنچه پیش روی شماست؟ همچنین بخشی از شاهکار بلند کافمن. و این دلیل بیشتری برای تماشای آن است - هر چند بار که لازم است، برای افراد نامشخص در بینندگان، یا هر چند بار که می خواهید، برای افراد مسحور.
دانلود فیلم Synecdoche, New York 2008 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
سامی 20 سال از زندگیاش کادن کوتارد را دنبال میکند و در مورد جزئیات کوچک وسواس فکر میکند تا اینکه بتواند کارگردان تئاتر را در اجرایش کتک بزند. او به درون و بیرون روایت اولیه می پردازد. تار در فوکوس کم عمق، به سرعت در آغوش گرفتن یک زیتون جوان، که پشت پرده های قرمز در تاریکی شب خزیده بود، جدا شد. او بلافاصله استخدام می شود و ورودی خود را بر روی این کار بزرگ یک پروژه آغاز می کند. اما همه چیز باز می شود، همانطور که همیشه در داستانی درباره یک هنرمند شکنجه شده انجام می شود. سامی خارج از خطوط واقعیت و پروژه شروع به قرار گذاشتن می کند. اینطوری نشد هنرپیشه هیزل بریتانیایی است، اما در صحنه فیلمبرداری یکپارچگی هنری خود را حفظ می کند. با خودکشی سامی گریهآمیز، شبیهسازی از هم میپاشد. کادن در بیهودگی چه فریاد می زند؟ من نپریدم! او شکایت می کند، اما مطمئناً وقتی با خانواده و زندگی جدید هیزل مواجه شد، زودتر این کار را نکرد؟ محفظه های نیویورک او در حال آزاد شدن هستند. نظم معنادار مرحله او شامل می شود.
زمان شرور است. در آن آشپزخانه، ویرایش حیلهگرانه نشان میدهد که زمان در عرض چند ثانیه میگذرد، اما در مشاهده اولیه، ما مانند کادن هستیم که قادر به درک آن نیستیم. مجموعه ای از صحنه ها ماه ها به یک جراحی دندان می گذرد. هیزل التماس می کند یک هفته یا یک سال گذشته است؟ زیتون 4 است یا 11؟ بیماری های جسمانی کادن بدتر می شود. تشنج، ضایعات، اعضای غیر قابل کنترل بدن. سیمور هافمن در ذهنش فقط یک هنرمند شکنجه شده نیست، بلکه از نظر جسمی نیز در حال پوسیدگی است. هر خس خس، آه از پا افتاده و قدم زنجبیل غرق در مالیخولیا و حسرت است. او فقط برای گریه کردن به قطره چشم نیاز دارد. این یک اجرای عالی است، به کمک هنر گریم فوق العاده. به اولین وسواس او برگردید، که استودیوی ادل، پالتی از قهوهای تیره و سبزیهای کپکزده ماهی کپکزده را به زیرزمینی بیلک تبدیل میکند. همه با مسواک. Caden چه مدتی را صرف عذاب کشیدن، تمیز کردن و تمیز کردن و تمیز کردن کرده است؟ ما ریشه های الن را اینجا می بینیم.
او همسالان خود را در رفتار دلخراش خود منعکس می کند. ذهن ادل سبک، بی خیال، جاه طلب است - او در هر صحنه به شدت سرفه می کند و این حتی در پیش بینی های خود کادن از آینده ادامه می یابد. مونولوگ فوقالعاده دنیوی کینر که از دریچههای نیهیلیستی کادن و سرنوشت نهایی سرطان ریه تیره و تار میشود. اما او به آن توجه نمی کند. هازل هم همینطور. او در مورد خانهای در حال سوختن ابدی که آخرین لحظه زندگی او را به تصویر میکشد میپرسد، اما اگرچه عصبی است، اما تصمیم بزرگی میگیرد و میتواند (حداقل برای مدتی) آرام بگیرد. هیچ کس در هنگام خرید اولین خانه خود به مکانی که در آن جان می دهد فکر نمی کند. هیچکس جز کادن
این یک پروژه آزاردهنده و جذاب است، زیرا Caden توسط نادرستی های آن بلعیده شده است. او سعی میکند زندگی را بازسازی کند، آن را بخشبندی کند، خلاصههایی را در یادداشتهای کوچک به دست بازیگران میاندازد، و با این کار فقط مقیاس آن را افزایش میدهد. کار ادل کوچکتر می شود. دوربین مرزهای بین واقعیت و شبیه سازی را محو می کند. آیا این یک تنظیم چند دوربینی است؟ آیا دیوارهایی به طرف مقابل این آپارتمان وجود دارد؟ عکس ها منعکس می شوند. گوشه ای را می چرخانیم تا محیط غول پیکر انبار را آشکار کنیم و دوباره و دوباره این کار را انجام می دهیم. منتقدان داخلی و خارجی ممکن است این سرمایه گذاری را پرمدعا بنامند - من مخالفم. شاید بتوان آن برچسب را به استفاده کادن از بازیگران جوان برای بازی در نقش قدیمی چسباند، تکنیکی که هرگز کاملا توضیح داده نمی شود. در زیر این نیویورک یکپارچه، درد و رنج عاطفی واقعی، ناامیدی فزاینده و از دست دادن مارپیچ کنترل وجود دارد. او عاشقانه را فقط در کسانی می یابد که رنج می برند. اگر کلر فقط به مراسم تشییع جنازه مادرش نرفته بود، آیا اینقدر تمایل داشت که او را کتک بزند؟ این نقص تا آخرین لحظه صلح آمیز در میان آتش با هیزل آشتی ندارد. سپس کنترل را رها می کند و آرامش و ارتباط انسانی را بر دوش یک غریبه می یابد. او تنها اکنون کلید معمای بیهودگی زندگی را می داند، پس از آن که یک عمر زندگی در تلاش برای رمزگشایی آن صرف کرده است.
نظریه گافمن در مورد ارائه خود در اینجا مرتبط است. ما برای افراد و تنظیمات مختلف تغییر شکل می دهیم تا تأثیر بگذاریم. تماشاگران میخندند، تشویق میکنند، یا کف میزنند، یا هو میکنند، و ما اجرای خود را تغییر میدهیم تا مناسب بدانیم. اگر خوش شانس باشید، چند نفر منتخب به ما اجازه ورود به آن منطقه پشت صحنه را می دهند. اما البته، همه چیز کمی پیچیده تر از این است. کادن سعی می کند آن را ساده کند زیرا او پژمرده و سریع است. چرا در مورد دلایل شکست ازدواج او تحقیق کنید؟ در عوض آن را شبیه سازی می کنیم و متوجه می شویم.
Synecdoche, New York فیلم فوق العاده ای است که باید در آن نشست. لایه روی لایه وجود دارد، جزئیات آنقدر پیچیده است که تماشای مکرر آن ضروری است. برخی از آنها معنای حیاتی دارند، برخی باید نادیده گرفته شوند. برخی مماسها وجود دارند که ظاهری به نظر میرسند، برخی شوخیها که با ایدههای طنز تاریک معاشقه میکنند و برخی کاملاً مضحک هستند. با گذشت زمان احتمالاً میتوانم بخشهای اضافی را که باید در حین ویرایش بریده میشدند، نشان دهم. اوه، اما می توان گفت این در مورد زندگی و توهمات یک هنرمند است، و این همیشه یک ماجرای کثیف است. مطمئن نیستم. دوباره تماشا خواهم کرد
دانلود فیلم Synecdoche, New York 2008 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
توجه: این کار در تکرار تکرار بسیار بهتر عمل می کند، عملا یک شاهکار، و یکی از کمدی های کاملا غم انگیزی است که تا به حال ساخته شده است... هر چند ده دقیقه آخر یک افتضاح است (شاید عمدا، چون نزدیک به انتهای تونل است... اما هنوز غیر قابل تحمل است.
در طول سال های نوجوانی، من جان مالکویچ بودن را از طریق Eternal Sunshine (آن دو کلمه M، شاهکارها، با اقتباس و اعترافات یک ذهن خطرناک نزدیک دیده ام. -عالی، و طبیعت انسانی یک کار جزئی سرگرم کننده است)، و او همیشه چیزی برای جویدن برای مغز به او داده است. او یک شوخ طبعی باورنکردنی است، شاید بیش از حد باورنکردنی، مانند چیزی که می تواند با مقدار ایده ها و نشخوار فکری و مهارت در تعریف آنچه برای ما به عنوان مردم مهم است و آنچه از هنر می خواهیم، محو شود. Synecdoche، نیویورک را می توان به عنوان خلاصه زندگی او از آنچه که او را به عنوان یک نویسنده نگران می کند، دید. و هنر نامیدن آن ساده است، زیرا چنین است: در کنار چیزی شبیه امپراتوری داخلی، چالش برانگیزترین اثری است که از سینمای آمریکا بیرون آمده است. گفتن اینکه هر یک از آنها ناقص است ممکن است به عنوان یک چیز مشخص به نظر برسد، اما برای کافمن تا حدودی ناراحت کننده تر است.
این یک فیلم بزرگ از ایده ها، حیاتی، تأیید کننده زندگی (یا محکوم به زندگی) است. افکار در مورد عشق و مرگ و از دست دادن و بخشش و اساساً فرآیند تلاش برای بازآفرینی و بازآفرینی و بازآفرینی این. اما در همان زمان، کارگردان با درک کامل کافمن نویسنده، نمیتوانست من را بهعنوان بیننده از نظر احساسی درگیر کند - حداقل در ابتدا. این در یک بار تماشای دوم تغییر کرد - من به یاد اظهارات وودی آلن در چندین تماشای سال 2001 می افتم که کوبریک در کاری که انجام می داد بسیار جلوتر از او بود - اما در برداشت اول باید تعجب کنم که همه چیز برای کافمن طنزپرداز پیش می رود. ، اصلی، نمایشنامه نویس غمگین، واقعاً مخاطب فیلم چیست. مانند نمایشنامهای که برای دههها تمرین میشود و کوتارد هرگز برای مخاطبانش نمیآورد، چه چیزی را میتوان از Synecdoche، نیویورک در ارتباط با شخصیتها یا فقط کوتارد گرفت؟
شاید چیزی را فاش کند. در مورد من که فقط در مورد این صحبت می کنم. در واقع این احتمالاً فیلم فصل است، اگر نه فقط سال (متعصبان شوالیه تاریکی توجه داشته باشند)، که پس از پایان آن می خواهید درباره آن صحبت کنید. تا آنجا که آثار هنری گیج کننده هستند، برای یک بحث خوب عالی است، به خصوص اگر کسی با چگونگی پیشروی کار کافمن به این نقطه آشنا باشد. این دقیقاً این نیست که فیلم هرگز آنقدر گیج کننده نیست که فرد بخواهد از آن خارج شود - به یک معنا منطقی وجود دارد که زندگی تقلید از هنر تقلید از زندگی تقلید از هنر و غیره منطق دارد.
وقتی کافمن بهعنوان کارگردان، این بار فیلمش را به همان اندازه امیدوارکننده میسازد که فرانتس کافکا دوباره فیلم Zapruder را در یک حلقه تماشا میکند، حتی صحنهها و لحظاتی که *از نظر احساسی* تا حدودی قدرتمند هستند (یعنی دیدن هافمن دخترش در یک غرفه برهنگی، یا صحنه پایانی روی تخت با هافمن و مورتون پیر و در رختخواب با خانه، یک بار دیگر، آتش گرفته است) به علامت خود ضربه نزنید - دوباره، حداقل در ابتدا. تقریباً انگار با دیدن دوباره فیلم عمیقتر و پرطنینتر میشود. مانند هر اثر هنری در مقطع دیگری از زندگی، ممکن است تغییر کند و اگر به آن فرصت بدهد، تغییر می کند.
مطمئناً بازیگران تماشا کردن را ارزشمند میسازند: هافمن همان چیزی است که هست، در دگرگونی فیزیکی با گذشت سن در نقش کادن کوتارد، و در ارائه لحظات ظریف طنز در میان زوال سلامتیاش، درخشان است. مورتون که از حبابی و شهوتران تا عصبانی و افسرده متغیر است (میشل ویلیامز نیز این محدوده را نشان می دهد) همین طور است. حتی بخش کمی از Dianne Wiest قدردانی می شود. همه آنها کمک می کنند تا به آنچه مدیتیشن بزرگ و غم انگیز است (به نقل از داگلاس آدامز) زندگی، جهان و همه چیز جان بخشد.
و با این حال، ناامیدی (اولیه) خود را در مورد طولانی مدت (در 124 دقیقه دوبرابر طولانیتر به نظر میرسد) یا موسیقی (آیا کافمن برای این کار دستور داده است: «خودم را بکشم، آهنگهای پیانو را دوست خواهی داشت؟) یا مشکل شخصی برقراری ارتباط عاطفی با برخی از شخصیتها در حین کار. (عمداً) واقعاً رشد نکنید، امیدوارم، نباید توصیه Synecdoche، نیویورک را برای هر کسی که می خواهد چیزی برای به چالش کشیدن آنها، تحریک فکر و گفتمان، درگیر شدن و برهم زدن الگوهای امواج مغزی را کاهش دهد. شاید باید کمی ناامید شود. مثل زندگی، و هنری که با انبردست از آن بیرون کشیده شده است، همیشه منظره زیبایی نیست، مخصوصاً نزدیک به پایان. اما سفری منحصر به فرد است که من از آن خوشحال بودم و امیدوارم هر چند سال یا بیشتر به آن بازگردم. ، و ببینید که آیا من را تغییر می دهد یا از آخرین باری که دیده ام تغییر کرده ام.
دانلود فیلم Synecdoche, New York 2008 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
برای شروع، اجازه دهید روشن کنیم که Synecdoche, New York برای همه نخواهد بود. من فکر نمی کنم هیچ شکلی از هنر اصیل باشد. هیچ نقصی در این حقیقت یا در افرادی که خود را تحت تأثیر هنر مورد بحث قرار می دهند یا نمی بینند وجود ندارد.
من معتقدم افرادی هستند که به طور شهودی و طبیعی تر به درون خود منعکس می شوند. ، در مرگ، بر زندگی - معانی همه این چیزها. برای آنها یک حالت طبیعی است. و من معتقدم افرادی هستند که به همان اندازه سعادتمند و نفرین شده اند که در مورد این موضوعات عمیقاً فکر نمی کنند. فکر می کنم Synecdoche, New York خانه ای راحت در قلب اولی ها پیدا کند. اکنون، از میان این «جستجویان درونی» - من معتقدم که شما همه گونههای مردمی را دارید - کسانی که عمیقاً به دنبال زیبایی، ارتباط و شادی بزرگ هستند. کسانی هستند که عمیقا جستجو می کنند و انزوا، اندوه و چاه های عمیق غم را می یابند. کسانی هستند که تعادلی بین این دو پیدا می کنند. من خودم بیشتر به ارتباط و شادی متعاقب آن متمایل هستم به این دلیل... من Synecdoche, New York را عمیقاً متحرک - تقریباً در سطح ابتدایی- و معتقدم - به روشی امیدوارکننده دیدم. اشتباه نکنید، من در طول فیلم بارها گریه کردم و نمی خواستم وقتی فیلم تمام شد سالن را ترک کنم. چاههای هر چیزی که در وجودم بود را نگه داشتم تا اینکه به ماشینم رسیدم و سپس اشکهای لرزان بدنم را تخلیه کردم. این غم و اندوه نبود، اما... چیز دیگری بود. من هنوز واقعا نمی دانم. یک چیزی که می دانم این است که به نظر می رسد همه فیلم های کافمن این گونه روی من تأثیر می گذارد. بعد از تماشای اولیه - من به وضوح می دانم که فیلم چه تأثیری عاطفی روی من گذاشته است - می توانم آن را احساس کنم. من نمی توانم آن احساس را تعریف کنم، یا توضیح دهم که چرا آن احساس فوران کرده است (برای همه واضح است که طرح و محتوای او به طور کلی در همه جای صفحه است و معمولاً چندین بازدید لازم است تا هر تحلیل فکری واقعی را از آنها بیرون بکشید) - اما من مطمئناً از اتفاق تازه و جدیدی در سیم کشی سخت عاطفی من آگاه هستم. من متوجه می شوم که یک شاهکار خارق العاده در مواجهه با دریایی از هنر که متکی بر روش های بسیار استاندارد شده برای جذب عاطفی مصرف کنندگان است. یادتان می آید بعد از Eternal Sunshine of the Spotless Mind چه احساسی داشتید؟ یادم میآید که بیرون رفتم و نسبت به ماهیت عشق بسیار امیدوار بودم - به روشی کاملاً جدید. نه به روشی ساخته شده و استاندارد شده بی خوابی در سیاتل... برای قضاوت در مورد آن- اما چیزی شگفت انگیز در مورد هنرمندی وجود دارد که می تواند باعث شود شما چیزهایی را احساس کنید که مطمئن نیستید قبلاً احساس کرده اید. به نظر من این هنر اصیل است. این واقعاً برای ارزش دادن به یک چیز بیش از چیز دیگر نیست - فقط احترام زیادی به کسی که ذهن و قلب شما را به جاهایی برده است که قبلاً نبوده است. دیدن آن مکانهای راحت قدیمی بسیار خوب است، اما این... خوب، مانند همه فیلمهای کافمن - شما را به جایی کاملاً جدید میبرد - اگر مستعد آن نوع سرگردانی باشید.
دانلود فیلم Synecdoche, New York 2008 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من اکران Synecdoche, New York را در بوستون دیدم و اجازه دهید به این واقعیت اعتراف کنم که Synecdoche, New York را یک شاهکار می دانم. این یک ورود نادر به بازار است: یک فیلم جاهطلبانه، یک قمار که متأسفانه باعث میشود این سوال برایم ایجاد شود که چقدر میتواند در باکس آفیس جریان اصلی موفقیت کسب کند.
چارلی کافمن، اما، فیلمنامهنویس نیست. /کارگردانی که ذاتاً گیشه یا جریان اصلی را هدف قرار می دهد (هرکسی که این موضوع را زیر سوال می برد باید جان مالکویچ بودن را زیر سوال ببرد). در عوض، بزرگترین نقطه قوت او خلاقیت و بینش بی حد و حصر نسبت به ویژگی های انسانیت است، و Synecdoche، نیویورک نیز از این قاعده مستثنی نیست. بلکه اوج کافمن در بینشترین، جاهطلبانهترین، و (به عنوان اولین کارگردانیاش) بسیار زیباترین اوست.
این طرح به خودی خود تضاد سادگی و پیچیدگی است. درباره فیلیپ سیمور هافمن است که سعی میکند نمایشی بزرگتر از زندگی را اجرا کند، بیانیهای دقیق است، با این حال به طور کامل نتوانسته است آنچه Synecdoche، نیویورک تلاش میکند بیان کند. این یک فیلم متعارف نیست، اما در عوض جاه طلب است: آمیزهای از روایت متعارف و سینمای سوررئالیستی، فیلمی که زیبایی فیلم صرفاً به طرح داستان مربوط نمیشود، بلکه هر دقیقه کیفیت فیلم به هم گره میخورد و شکل میگیرد. ملیله.
همه بازیگران نقش های خود را فوق العاده انجام می دهند. من به سختی میتوانم اجراهایی را پیدا کنم که ضعیف یا استاندارد با فرمول هالیوود باشد. هافمن در نقشی که از استعدادهای فیزیکی و بازیگری خود استفاده می کند، درخشان است و شخصیت را از طیف امکاناتش می برد. همه بازیگران دیگر نیز فوقالعاده بازی کردند، اگرچه چیزی که در انتخاب بازیگری من را شگفتانگیز کرد این است که اکثر بازیگران حاضر برای صفحه نمایش "جذاب" نیستند. بلکه لکهها، سن و نقصهایی که آنها را معمولی میکند همیشه در فیلم Synecdoche, New York وجود دارد و باعث میشود Synecdoche، نیویورک به شکلی عجیب و «کثیف» زیبا به نظر برسد. بسیار شبیه یک شهر، عظمت آن نه در گوشههای خیابانهای غمانگیز یا ناودانهای باران مسدود شده، بلکه در کل تصویری است که از چنین نقصهای کوچک و ضروری تشکیل شده است. یک فیلم جاه طلبانه و زیباست نه یک فیلمنامه استاندارد کاملاً ساخته شده و نه یک قطعه سینمایی کاملاً اجرا شده است. حداقل کار کافمن با معیارهای کنونی سینمای مدرن بی نقص نیست. Synecdoche، نیویورک یک قمار است. آمیزه ای از تصاویر و موسیقی و دیالوگ و بازیگری که قلب کافمن و تفکرات او را در مورد چندین ایده دنبال می کند: یعنی آنهایی که در مورد زندگی و مرگ و ارتباطات اطراف ما هستند. تاریک و در عین حال خنده دار، خاطره انگیز و دلهره آور است. این اثر هنری است که ما را وسوسه میکند تا توضیحی پیدا کنیم، اما در نهایت در مقایسه با احساساتی که در ما ایجاد میکنند به هیچیک نیاز ندارد.
بینندگانی که به دنبال دیدن تفاوت بین «هنر» و «سرگرمی» هستند. "فقط باید Synecdoche را ببینید.
دانلود فیلم Synecdoche, New York 2008 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
چارلی کافمن نمی تواند جوک بگوید. خوب، پس چه، ممکن است بگویید؛ به عقیده برخی، شکسپیر هم نمی توانست، و از آن چه؟ اما پس از آن، شکسپیر هرگز نمایشنامهای ننوشت که چیزی جز شوخیها در آن وجود نداشته باشد.
البته، کافمن نویسنده به شدت توسط کافمن کارگردان ناامید شده است (البته نه بیشتر و نه کمتر از آنچه توسط اسپایک جونز ناامید شد. یا میشل گوندری، که حداقل از استعداد او کمتر نیست) - بنابراین سخت است که بگوییم تقصیر دقیقاً کجاست. اما در حین تماشای این فیلم، آدم به آرامی و گیج متوجه میشود که تلاش آن طنز است.
به عنوان مثال: کادن (فیلیپ سیمور هافمن) از اینکه دخترش در سنین پایین خالکوبی میکند عصبانی است. کلر (میشل ویلیامز) پیراهن خود را در می آورد تا نشان دهد که پشت او کاملاً با یک خالکوبی قرمز روشن از شیطان پوشانده شده است که به گفته خودش در همان سن انجام داده است. کادن که چندین سال است با کلر میخوابد: "خب، من قبلاً آن را ندیدهام." این یک شوخی است که درست از «سیمپسون ها» بیرون آمده است. می توان هومر سیمپسون را در حال ارائه همین خط تصور کرد. تفاوت این است که در "سیمپسون ها" خط خنده دار بود، و ما پلک نمی زدیم، گیج و متحیر می نشستیم از هر اتفاقی که بعد می افتاد (پس از مدتی دیگر اهمیتی نمی داد) و شاید حتی از تیتراژ پایانی عبور می کردیم و قبل از اینکه بفهمم این خط قرار است خنده دار باشد، به خیابان برو. کافمن جوک هایی را به ما ارائه می دهد که گربه ممکن است یک پرنده مرده را نشان دهد، سپس در حالی که ما در تلاش هستیم تا بفهمیم واکنش ما چگونه است، به زیرکی خود می رود.
یکی از واکنش های کافمن نیست. شوخیها، خودپسندیها یا لمسهای بصری، نه تکخطای در مورد خالکوبی، نه زپلین غیرقابل توضیحی که راه خود را از میان آپارتمانهای نیویورکی میپیوندد، نه پرترههای مینیاتوری که برای دیدن آنها به ذرهبین نیاز دارید، نه پیشفرض اصلی دشوار. از فیلم، هر گونه تأثیر یا زندگی دارد. هر کسی میتواند این ایدهها را مطرح کند: دانشجویان کارشناسی ارشد فلسفه در حال حاضر میتوانند آزمایشهای فکری از این دست را به تعداد دهها نفر ایجاد کنند و اغلب به آنها بهتر بگویند. و افسوس که فیلم مانند هنر مفهومی است. وقتی به شما می گویم درباره چیست، ممکن است حوصله تماشای آن را نداشته باشید. شما قبلاً گیج شده اید. و خنده دار نیست.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.