نه سال پیش، بین «جسی» و «سلین» یک رابطه عاطفی شکل گرفت و پس از آن قرار گذاشتند که شش ماه بعد یکدیگر را ملاقات کنند، ملاقاتی که البته هرگز اتفاق نیفتاد. اکنون جسی به خاطر کتاب جدیدش در اروپا به سر می برد، کتابی که در آن خاطراتش با سلین را بازگو کرده است و هنگامی که در یک کتاب فروشی کوچک در شهر پاریس حضور دارد بار دیگر با سلین رو به رو می شود و برای هر دو آنها احساسات گذشته دوباره تداعی می شود. البته جسی یک ساعت بیشتر فرصت ندارد چراکه باید به فرودگاه برود ولی از تمام این فرصت برای بودن در کنار سلین و صحبت کردن با او استفاده می کند...
داستان فیلم از آنجا شروع می شود که دختری به اسم "سلین"(جولی دلپی) در قطاری،بر روی صندلی خود مشغول مطالعه ی کتابی است که در این هنگام،مشاجره یک زوج،تمرکز وی را به هم زده و به همین دلیل مجبور می شود جای خود را عوض کند.از قضا در کنار او پسری به نام "جس" قرار دارد و سلین توجه وی را به خود جلب میکند.
«جسی» (هوک) و «سلین» (ژولی دلپی) غریبه هایی بودند که شب پر حرفی را به اتفاق در وین اتریش صبح کردند. نه سال بعد، «جسی» کتابی درباره ی برخورد کوتاه آن شب شان نوشته است. «جسی»، طی یک «تور» سریع اروپایی برای معرفی و تبلیغ کتابش، در پاریس دوباره «سلین» را ملاقات می کند.
داستان فیلم ادامه داستان فیلم پیش از طلوع میباشد. که در پایان داستان پیش، "جسی" و "سلین" قرار شد که پس از شش ماه با در همان مکان یکدیگر ملاقات کنند. پس از شش ماه جسی به وین میرود اما "سلین" در آنجا نیست. پس از این اتفاق شروع به نوشتن کتاب خاطرات خود در تنها روزی که با سلین در خیابانهای وین قدم میزد. پس از نوشتن این کتاب...
بعد از اینکه 9 سال از اولین ملاقات جسی و سلین میگذره، اونا دوباره در تور فرانسوی کتاب جسی با هم روبرو میشن و ...
نه سال پس از اولین دیدار جسی و سلین ، آنها در سفر فرانسه در تور کتاب جسی دوباره با یکدیگر روبرو می شوند.
دانلود فیلم Before Sunset 2004 (قبل از غروب آفتاب) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
این یک بررسی از "قبل از طلوع آفتاب" ، "قبل از غروب آفتاب" و "قبل از نیمه شب" ، سه فیلم از ریچارد لینکلیتر است.
که در سال 1995 منتشر شد ، "قبل از طلوع آفتاب" ایتان هاوک را در نقش جسی ، جوان پیدا می کند آمریکایی که در سراسر اروپا سفر می کند. در راه رفتن به وین با سلین (جولی دلپی) ، زن جوانی که راهی پاریس بود ، ملاقات می کند. از لحظه لحظه قفل کردن دو نفره ، آنها به سمت یکدیگر جلب می شوند. آنها یک وعده غذایی مشترک دارند ، بیشتر از غذا مکالمه را میل می کنند و وقتی به وین می رسند ، جسی سلین را ترغیب می کند تا با او در خیابان های سرگردان شرکت کند. بنابراین یک داستان عاشقانه فراموش نشدنی روی صفحه آغاز می شود.
مانند اکثر فیلم های Linklater ، "طلوع آفتاب" هم گفتگو سنگین است و هم به یک سری بحث ها یا نشخوارهای مربوط به زندگی خلاصه می شود. دونفره ما بی وقفه صحبت می کند ، و به موضوعاتی از زبان و تناسخ تا جنسی و مذهب می پردازد. برخی از آنها ارزش شلوغی دارد اما در بیشتر موارد گفتگوی Linklater درست است. هتک حرمت او گاه به گاه ، طبیعی ، فاقد مصنوعات است و ما گاهی اوقات احساس می کنیم فضول هستیم ، از نوع گفتگوی "بی اهمیت" که اکثر فیلم ها از آن گریزان هستند ، استراق سمع می کنیم.
اما فیلم نیز سکسی است. سلین و جسی با برق شکنجه می کنند و Linklater توجه زیادی به جابجایی های ظریف در زبان بدن دارد. صحنه ای وجود دارد که در آن جسی خود را از مسواک زدن موهای سر سلین منصرف می کند و لحظه ای دیگر شگفت انگیز در غرفه گوش دادن به موسیقی که دونفره ما به طور عصبی از تماس چشمی جلوگیری می کند. در جای دیگر فیلم ، مدت زمان طولانی مورد استفاده قرار می گیرد ، دوربین کشویی Linklater با غوطه وری در داخل سکوهای رمانتیک و فضاهای دنج ، از برخی مناطق محلی اروپا استفاده می کند. لینک ثابت و طولانی لینک لاتر ، "طلوع آفتاب" را "انرژی" و صمیمیتی به همراه دارد که بسیاری از فیلم های دیگرش فاقد آن هستند.
با اکران در سال 2004 ، "قبل از غروب آفتاب" لینکلیتر دنباله ای برای "طلوع آفتاب" محصول 1995 است. به همان اندازه خوب ، قبل از غروب آفتاب تقریباً یک دهه بعد به سلین و جسی پیوست. با گفتگو با ذهن و قلب ، متوجه می شویم که این دو نفره هنوز شب ابتدایی را ملاقات می کنند ، عاشق یکدیگر می شوند و به نوعی فراموش می کنند که اطلاعات تماس را رد و بدل کنند. این بار جسی برای تبلیغ رمان جدید خود در پاریس است (او اکنون نویسنده است) و سلین است که او را ردیابی می کند. سپس زوج ما در یک گپ 80 دقیقه ای شروع می کنند ، این واقعیت است که جسی باید در یک بعد از ظهر پرواز را ترک کند و مانند حلقه مرد آویزان در اطراف مکالمات خود محکم شود. قبل از غروب آفتاب سپس با سکانسی به پایان می رسد که بسته بندی عاطفی زیادی دارد.
هاوک و دلپی خیلی راحت در این شخصیت ها دوباره زندگی می کنند ، شما باید تعجب کنید که چقدر آنها براساس خودشان ساخته شده اند. مکالمات آنها به طور همزمان دوپینگ و هوشمند است ، از خنده ، درد و بدبختی می گذرد. از جنبه منفی ، بدیهی است که هر دو شخصیت محصول یک هنرمند هستند. سلین و جسی زن و شوهر هیپسترهای بدون شرم هستند.
بار دیگر Linklater با استفاده از عکسبرداری طولانی و بدون وقفه ، دوربین پرتاب او قطعات گسترده ای از هیاهوها و معماری زیبای پاریسی را به تصویر می کشد. چند فلاش بک ملایم نمایی از فیلم اصلی را نشان می دهد ، اما ما واقعاً نیازی به آنها نداریم. این داستان به عنوان فرصتی دوم برای تغییر سرنوشت به خودی خود می ایستد. و همانطور که معمولاً در Linklater ، فیلسوف ارشد کسل کننده سینما (حداقل از زمان مرگ هال اشبی) است ، لینکلاتر فیلم خود را از چندین حقیقت عمیق انسانی خلاصه می کند ، و همه آنها را در یک سری عکسهای گفتگوی محور قرار می دهد. به نوعی جسی و سلین به همه و همه تبدیل می شوند و در بعضی مواقع بیش از خودشان را نشان می دهند.
که در سال 2013 منتشر شد ، "Before Mightnight" جسی و سلین را به عنوان یک زوج متعهد می یابد. هشت سال از آخرین باری که آنها را ندیدیم می گذرد و آنها اکنون با دختران دوقلوی خود در اروپا زندگی می کنند. تعجبی ندارد که عشق توله سگ در دو فیلم اول جای خود را به خستگی در میانسالی ، مسئولیت والدین ، پشیمانی و عمل گرایی داده است. قبل از غروب آفتاب غم انگیز ، حتی بدبینانه است و لینکلیتر با زیرکی چندین شخصیت دیگر را معرفی می کند که زندگی و عشق را در مراحل مختلف نشان می دهند ، از جمله مهمترین آنها می توان به یک نویسنده مسن و یک زوج جوان اشاره کرد که تقریباً دو دهه پیش تصاویر عاشقانه های خود جسی و سلین را به ذهن متبادر می کنند.
اگر "غروب آفتاب" و "طلوع آفتاب" اریک رومر یا "چهار شب یک رویاپرداز" برسون را برانگیخت ، "نیمه شب" عباس کیارستمی و "سفر به ایتالیا" روسلینی را به یاد می آورد. باز هم گفتگوهای سنگین و متکی به زمان طولانی ، فیلم سردتر ، سخت تر و سوزاننده تر از فیلم های قبلی است. زن و شوهر ما اکنون با شک و تردید به همه چیز نگاه می کنند ، و به نظر می رسد حال و هوای پذیرفتن و استعفا سخت است. بیشتر مکالمات فیلم پیرامون مرگ ، ناامیدی شغلی ، گذرا ، پایان جهان یا تأثیرات منفی فناوری است. شعارهای یک نسل در حال مرگ. در یک زمان سلین حتی تصویری شگفت انگیز از آینده ترسیم می کند ، که در آن جامعه به "خودارضایی و مرگ" تبدیل می شود. در دیگری ، جسی اصرار دارد كه انسان "99 درصد خودكار" است و حتی تا آنجا پیش می رود كه مفهوم خود-هود را نكوهش كند. مکالمات دیگر شیوه سنجش موفقیت مردان و البته وسواس مردانه با فالوس را مسخره می کند. در جای دیگر یک مرد مسن توضیح می دهد که زوجین "هرگز یک نفر ، همیشه دو نفر نیستند".
برخلاف اسلاف خود ، "نیمه شب" نسبت به عاشقانه ها و حتی همسران روح تردید دارد. پس از یک مشاجره کاملاً ساختگی در اتاق هتل ، یک بخش اجباری که برای راه اندازی دنباله دیگری طراحی شده بود ، به نظر می رسد که دوتایی ما مشکلات آنها را برطرف می کند ، اگرچه شما شک دارید که این رابطه به پایان خود رسیده است. انتظار داشته باشید فیلم چهارم احتمالی درباره تنهایی یا جدایی باشد.
اوایل "نیمه شب" ، جسی شخصیت های کتاب جدید خود را برای ما نشان می دهد. یک شخصیت در حالتی شگفت انگیز و پایان ناپذیر زندگی می کند (همان رفتاری که جسی و سلین را سالها پیش گرد هم آورده بود) ، در حالی که شخص دیگری همه تجربه ها را "دست دوم" می داند. جسی بعداً در مورد "گم شدن در درک" صحبت می کند و ما را با "حافظ بینایی" آشنا می کند ، لحظاتی که اضطراب های خود سلی و جسی را نشان می دهد. هر دو در مورد آینده های متفاوت و بهتری خیال پردازی می کنند و هر دو از نقش شریک زندگی خود در این دنیای مطلوب مطمئن نیستند.
9/10 - در حالی که به اندازه سلف خود خوب است ، "غروب آفتاب" ممکن است مردم را به اشتباه راه ببندد. ایده هیپسترهای موفق ، خود بازتابنده و طبقه متوسط که بطور مداوم از بین می روند ، برای بسیاری ناراحت کننده خواهد بود.
دانلود فیلم Before Sunset 2004 (قبل از غروب آفتاب) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"قبل از غروب آفتاب" از آن دسته فیلم هایی است که ظاهری سطحی ، عاشقانه ، گریه آور ، جمعیت پسندیده به نظر می رسد اما واقعاً بدیع ، هوشمند ، تحلیلی و چالش برانگیز است. قبل از غروب آفتاب به خودی خود ایستاده است اما در رابطه با "قبل از طلوع آفتاب" که 9 سال زودتر ساخته شده ، ثروتمندتر است که دنباله آن است و علاوه بر این ، غنی تر و ظریف تر از نسخه اصلی است. شخصیت ها و بازیگران پیرتر ، باتجربه تر و پیچیده تر هستند. این یک عنصر مستند دارد و یادآور سریال های فوق العاده "7 Up" ، "14 Up" مایکل آپت است. جولی دلپی و ایتان هاوک که در "قبل از طلوع آفتاب" نیز خیره شده اند ، مجبور نیستند که در این دنباله نه سال بزرگتر وانمود کنند. آن ها هستند. آنها در حال حاضر فقط سی و سه سال دارند ، اما هاوک به شدت به نظر می رسد جدایی او با اوما تورمن به او تحمیل کرده است. Delpy بالغ تر ، کمتر فرشته ، بیشتر تجارت ، اما هنوز هم زیبا است.
"قبل از غروب آفتاب" فیلمی لاغرتر از "قبل از طلوع آفتاب" است. در زمان واقعی است و بدون زواید است. مکانها یا زمینه ها ساده تر هستند. جسی و سلین عمدتا فقط راه می روند و صحبت می کنند.
هاوک و دلپی بازیگران برجسته تری هستند. افراد خودآگاه کمتر. صحبت بدون زحمت بیشتر جریان می یابد. تداوم صحنه ها یک تور یکپارچه و بدون وقفه است ، تقریباً به نظر می رسد که این همه برداشتی واحد مانند "کشتی روسی" سوکوروف است.
در "قبل از غروب آفتاب" معاشقه یا جاذبه ای در حال رشد ، صمیمیت فزاینده فیزیکی وجود ندارد ، زیرا جسی و سلین بیشتر فیلم را درباره آن جلسه قبلی و اینکه چگونه آنها را آزار داده است ، صرف می کنند و بر زندگی آنها تسلط داشتند. به تدریج (بویژه در حین اتومبیل سواری که به محل زندگی سلین منتهی می شود) مشخص می شود که رابطه فعلی وی محدود است و ازدواج وی تا حد زیادی بدون جنسیت است ، که فقط با پرستش پسر چهار ساله اش بازخرید می شود.
او وانمود می کند که به یاد نمی آورد که آنها نه سال قبل از آن شب در وین عشق ورزیده اند. شاید این بدان معناست که اشتیاق ناگهانی آنها واقعاً هرگز از بین نرفته است ، زیرا میل آنها چیزی نبود که رابطه جنسی یک شب برآورده کند.
پیش فرض این است: جسی رمانی را منتشر کرده است که در ایالات متحده پرفروش است و در حال امضای قرارداد در پاریس است. (هوک از زندگی واقعی هاوک متناسب است ، زیرا او چندین کتاب منتشر کرده است.) ناگهان وقتی او به پایان صحبت های خود می رسید ، سلین در بیرون ویترین کتابفروشی (که یکی از آمریکایی های پاریس می داند: Shakespeare & Company) ظاهر می شود. قرار است چند ساعت دیگر به فرودگاه برود ، اما چمدان هایش بسته شده و ماشین آماده است و او و سلین توافق می کنند که بروند و صحبت کنند. او را به کافه ای به نام Le Pure هدایت می کند. (این زمان واقعی است ، اما فضای واقعی نیست: مکانهایی که آنها می روند فاصله زیادی دارند.) سپس آنها با یک قایق سوار بر رود سن می شوند. سرانجام آنها سوار ماشین می شوند و در آپارتمان سلین می پیچند که معلوم می شود یک محاصره دوست داشتنی است که همسایگانش در خارج از مهمانی با هم هستند.
یک فیلم در زمان واقعی که بیشتر از مکالمه تشکیل می شود غیرممکن است خلاصه: بیست صفحه طول می کشد. اما به نظر می رسد که هر دو هنوز هم زیاد به هم فکر می کنند. آن جلسه نه سال قبل همچنان مهم باقی مانده است. شعله هنوز روشن می سوزد. جسی همانطور که قول داده بودند شش ماه بعد در ایستگاه به دیدار وین رفت تا با سلین ملاقات کند ، اما مادربزرگ او در آن روز به خاک سپرده شد و او نمی توانست آنجا باشد. بعداً می گوید که شاید رویای او در مورد عشق رمانتیک برای همیشه در اثر عدم حضور در او شکسته شود. آنها واقعیت را مبادله می کنند که آدرس یا شماره تلفن را رد و بدل نکرده اند.
لمس یا بوسه کمی وجود دارد اما لازم نیست که وجود داشته باشد. بدیهی است که این یک دیدار تجمیعی برای هر دو نفر است و جذابیت مانند همیشه قوی تر است ، احتمالاً قوی تر - با این تفاوت که موانعی وجود دارد. آنها جوان نیستند و دیگر آزاد نیستند. آنها زندگی ، تعهد ، مشارکت دارند. . .
چه اتفاقی خواهد افتاد؟ با پایان فیلم ، جسی آشکار آن کاملا خوشحال است که هواپیمای خود را از دست می دهد. اما در حالی که Linklater & Company ما را حدس می زند ، پاسخ جزئی که ارائه می شود بسیار جذاب است.
"قبل از غروب آفتاب" یک دنباله عالی است. لمس کننده است اما به طرز حیرت انگیزی غیرعرفی است. و این همان بخش زیبایی از قطعه فیلم سازی است که می توانستید ببینید ، با لطافت هنری که مصنوعات را پنهان می کند. ریچارد لینکلیتر یکی از جالب ترین کارگردانان جوان آمریکایی است. کارهای او معتبر و شخصی است ، اما دامنه واقعی دارد ، از فیلم های بی رمق از طریق برخوردهای عاشقانه دلپی و هاوک و درام تئاتر "نوار" گرفته تا موسیقی های الهام گرفته از فلسفه و استفاده تازه از انیمیشن "زندگی بیدار" و هاوک در چهار فیلم Linklater نقش داشته است. Linklater و Hawke هم روح و برادر هستند و Delpy همکار اساسی دیگر در سکانس "غروب آفتاب" / "طلوع آفتاب" است ، زیرا او نیز نویسنده است و دیالوگ های خود را نوشت و شیمی بین هاوک و Delpy بیش از حد واضح است. بدیهی است که تماشاگران دنباله دیگری را دوست دارند و بازیگران نیز همینطور هستند. این فقط یک سوال از چه زمانی است. Richard Linklater مبتکر ژانر جدیدی را ایجاد کرده است: دنباله زمان واقعی.
دانلود فیلم Before Sunset 2004 (قبل از غروب آفتاب) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
اولین سوالی که قبل از دیدن غروب داشتم (در واقع از زمانی که شنیدم غروب در حال آمدن است) این بود: "چرا؟"... چرا با طلوع آفتاب با توجه به اینکه این یک فیلم مستقل عالی بود... آیا آنها زنده می مانند؟ برای پاسخ دادن به "اگر چه می شد؟" آیا شیمی هنوز وجود دارد؟ و غیره و غیره... نیازی به گفتن نیست، فکر می کنم پاسخ یک "بله" قاطع است.
قبل از غروب آفتاب نه سال پس از شانس جادویی جسی (اتان هاوک) و سلین (جولی دلپی) می گذرد. برخورد در وین این بار آنها را در پاریس می یابیم، جایی که جسی در حال پایان دادن به یک راهنما اروپایی است تا پرفروش ترین کتاب تازه منتشر شده اش را درباره (دیگر چه؟) آن یک شب خاص تبلیغ کند. اکنون آنها را مسنتر مییابیم (و اتان برای پوشیدن کمی بدتر از جولی به نظر میرسد)، باتجربهتر، بدبینتر با قلبهایی که با گذشت زمان، علیرغم - یا شاید به دلیل - احتمالات عجیب و غریب آن سرنوشتساز، کمی سختتر شدهاند. شب نه سال قبل.
از ابتدای فیلم، کارگردان کار عالی ای را انجام می دهد که بیننده را با برداشت های طولانی و آسان به داخل می کشاند، در حالی که جسی و سلین از کتابفروشی به کافه قدم می زنند - تقریباً به نظر می رسد که گویی اولین تبادل با یک برداشت طولانی و بدون وقفه و بدون بریدگی گرفته شده است (اگرچه یک زوج وجود دارد). آنها به راحتی وارد مبادله خود می شوند. پرسشها و دیالوگها حس و لحن طبیعی و آشنای یکسانی دارند، و هاک و دلپی هر دو در نقشهای قبلیشان کار باورنکردنی انجام میدهند - شیمی از بین نرفته است. کنایه بازیگوش، تنش جنسی، معاشقه، شوخ طبعی، ناامنی. همه اینجا هستند.
می توانید اشتیاق جسی (همیشه) برای سلین را از همان ابتدا حس کنید. در واقع، برداشت من حتی از Sunrise این بود که جسی به سلین همیشه قویتر بود – تقریباً انگار که به او «نیاز» داشت. آسیبپذیری و توانایی او در «قرار دادن همه چیز» - کارهایی که معمولاً برای بچهها خیلی سخت است.
فیلم به سمت قایق حرکت میکند که بازتاب صحنهای از طلوع آفتاب که در آن جسی است. او را متقاعد می کند که با او سواری کند. این سفر نماد سفری به گذشته است که در آن سلین متوجه میشود که زندگی جسی همان زندگی کاملی نیست که او تصور میکرد (یعنی نویسنده موفق، همسر و بچه). به نظر می رسد که او تقریباً می خواهد بداند - باید داشته باشد - تأیید می کند که جسی هنوز مشعل برای او حمل می کند، حتی اگر او (و بیننده) قبلاً باید این را بدانند - زیرا ما جسی و کتاب او را در مورد "آن یک شب" می شناسیم. شاهدی ملموس برای آن (این یکی از عناصر داستانی است که من آن را کمی آزاردهنده دیدم).
صحنه ماشین نمادین است و همچنین در یک فضای بسته قرار دارد و نیاز به مقابله با چیزهایی دارد که در داخل بطریها قرار میگیرند - کلاستروفوبیک، اما گریزی از آن وجود ندارد. هر دو آنچه را که هر دو همیشه میخواستند از یکدیگر بشنوند (البته به روشهای مختلف و شرایط متفاوت) فاش میکنند که هر دو از آخرین باری که یکدیگر را در آن شب سرنوشتساز در وین ترک کردند، واقعاً تنها بودهاند. احساسات خام، صداقت - لحظات باورنکردنی.
نقطه اوج آن بالا رفتن از پله ها به سمت آپارتمان سلین است، در سکوت نسبی، برخی چیزها بهتر است ناگفته باقی بمانند – انتخاب ها، استدلال ها، ناگفته باقی بمانند. و سپس آهنگ سلین که نماد چیزهای زیادی است و نشان میدهد که جسی چقدر برای او ارزش داشته است، حتی اگر گفتن آن با کلمات دشوار است.
نه سال بعد، البته آنها به طور کامل رشد کردهاند. بزرگسالان با تمام جنبه های سطحی ناشی از آن - شغل، روابط، و غیره. اما، با این حال، هر دو به "آن یک شب سرنوشت ساز" کشیده می شوند، و رستگاری برای هر دو نفر این است که برای هر فرد به همان اندازه معنادار بود. همانطور که برای دیگری بود، به دلایل مختلف و به دلایل مشابه. درد و رنج تلخ و شیرین داشتن آن خاطرات و حمل آن توشه عاطفی در آن زمان حتی در خلأهای مربوطه در زندگی آنها بازتاب می یابد. همانطور که سلین می گوید: "خاطرات چیز شگفت انگیزی هستند اگر مجبور نباشید با گذشته دست و پنجه نرم کنید" - تقریباً خلاصه ای از این رنج است. وقتی افراد جوان هستند نگران این هستند که "یک نفر" نشوند - اما وقتی بزرگتر می شوند - همه نگران این هستند که با "کسی" نباشند.
در غروب، هر دوی آنها متوجه می شوند که این کار را نکرده اند. "تلف کردن" زندگی نه سال گذشته به عنوان زامبی های بی احساس آسیب دیده - که برخورد تصادفی آنها یک لحظه واقعا جادویی بود که زندگی هر دوی آنها را تغییر داد، هر دوی آنها بدون یکدیگر "ناقص" بودند (خوب، موسیقی کورنی را نشان دهید)، که آنها واقعاً "یکدیگر را کامل کنید".
زیبایی واقعی غروب غروب در این است که به آنها اجازه میدهد در تجملات چیزی که بسیاری از مردم به دست نمیآورند غرق شوند: فرصتی برای یک فرصت دوباره، در بهترین حالت، و در بدترین حالت، فرصتی برای برخی اندازه گیری بسته شدن.
و بنابراین به طور مناسب با بیننده به تأمل دوباره "اکنون چه می شود؟" پایان می یابد. پاسخ به آن، در نگاهی به گذشته، سوالی بسیار امیدوارکنندهتر و بینهایت حسادتانگیزتر از این است که "چه میشد اگر؟"
در مجموع، یک فیلم فوق العاده - براوو.
دانلود فیلم Before Sunset 2004 (قبل از غروب آفتاب) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من اولین نفری خواهم بود که اعلام می کنم که طرفدار زیادی از فیلم اصلی نبودم. در حالی که فکر می کردم دیدن آن و همچنین یک مفهوم دست نخورده در هالیوود جالب است، احساس می کردم که شخصیت ها بیش از حد اجباری همراه با لحظات بسیار آماتوری و تکراری هستند. این یک فیلم متوسط بود که به نظر می رسید فاقد ذره ای از عنصر انسانی است. به چیزی بیشتر نیاز داشت. در آن زمان نمیتوانستم انگشتم را روی آن بگذارم، اما پس از دیدن قبل از غروب، میتوانستم ببینم که چیست. بلوغ. این ممکن است عجیب به نظر برسد، اما من احساس کردم که جسی و سلین در فیلم Before Sunset اول خیلی کامل بودند. آنها فاقد ارتباط با افراد عادی بودند. نمی توانستم خودم را در این شرایط ببینم. شاید اگر به جای چند سال پیش، فیلم اصلی را در سال 1995 می دیدم، نزدیک تر می شد، اما نمی توانستم لحظه را ثبت کنم. در فیلم Before Sunset قبل از غروب، من برای جسی و سلین سر از پا درمیآورم.
به نظر میرسید که آنها بزرگ شدهاند و زندگیای را تجربه کردهاند که تماماً متعلق به خودشان بود. آنها پرشورتر، قدرتمندتر و به خصوص انسان تر به نظر می رسیدند. از اولین ملاقات آنها در کتابفروشی تا پایان در آپارتمان سلین، من کاملاً در گفتگوی آنها غرق بودم. من می خواستم هر چیزی که می توانم در مورد هر دوی آنها بدانم و انجام دادم. من عاشق شنیدن عشق سلین به محیط زیست و ازدواج پریشان جسی بودم. این دو شخصیت را از پرده بیرون آورد و وارد زندگی ما کرد. چه این یک داستان فیلمنامه ای بود یا اگر هاک و دلپی در حال بازی کردن با یکدیگر بودند، کارساز بود. من در قبل از غروب آفتاب شاهد دو نفر بودم که برای هم ساخته شده بودند. در قبل از غروب آفتاب بیشتر از بازی قبلی مشهود بود.
چیزی که باعث شد قبل از غروب آفتاب در سطحی بالاتر از فیلم اول کار کند، بازیگران بودند. آنها به عنوان دو کالای مهم در جامعه هالیوود رشد کرده و ظاهر شده اند. این احتمالاً بهترین عملکرد هاوک در چند سال اخیر است. حرکات آرام او باعث می شد در اطراف او احساس آرامش کنیم، اما بی سر و صدا به او فشار می آوردیم که به سلین نزدیکتر شود. پیشرفتهای جنسی سختگیرانه او کمتر اجباری به نظر میرسید و در عوض بیشتر شبیه عشق صادقانه بود. او مانند مردی به نظر می رسید و احساس می کرد که در تمام زندگی اش رویای این دیدار را در سر می پروراند و سرانجام این اتفاق افتاد. هیجان دیدن دوباره دلپی را در چشمانش می دید. این بازی بیش از یک بازیگری بود، او آنقدر دل به این اجرا گذاشت که به وضوح برای همه نمایش داده شد. در مورد دلپی هم همینطور. در ابتدای قبل از غروب آفتاب شخصیت او را دوست نداشتم. او در اطراف لبهها خشن و سفت به نظر میرسید و مدام این احساس را از خود نشان میداد که رازی را در خود دارد که نمیخواست هاک بداند. وقتی شخصیت او در قبل از غروب آفتاب بزرگ شد، دلیل آن را فهمیدم. او پس از این برخورد زندگی متفاوتی نسبت به هاوک داشت. در حالی که هنوز در دلش آرزوی سلین را داشت، ادامه داد. او در دلش مشتاق جسی بود و تا به امروز نتوانسته بود کسی را جایگزین پاکی او کند. من سلین را در ادامه فیلم خیلی بیشتر دوست داشتم زیرا او ما را در حدس زدن نگه می داشت. آیا او شب با هم بودن آنها را به یاد آورد؟ آیا او واقعاً مادربزرگ خود را از دست داد یا آن روز در وین حاضر نشد؟ آیا آهنگ فقط برای جسی بود؟ سوالات زیادی باعث شد که من بیشتر و بیشتر بخواهم.
در نهایت، میخواهم بگویم که لینکلیتر با فیلمهایش در حال رشد است و این یک موفقیت بزرگ برای او بود. او با قدرت و ظرافت دنبالهای را ساخت که برتر از نسخه اصلی بود. او با فرمت مشابه اول ادامه داد، اما شخصیت های قوی تر و شهر زیبای دیگری به ما داد. زبان قبل از غروب آفتاب تند است. به کلماتی که از اتان و جولی می آید گوش کنید، آنها تجسم بسیاری از فرهنگ و زندگی ما هستند. لحظاتی بود که احساس می کردم آنها مستقیماً از ذهن من افکاری را بیان می کنند. همه چیز در قبل از غروب آفتاب به هم متصل بود و با حداکثر امکان سینمایی کار می کرد.
در مجموع، فیلم درخشانی بود. لینکلیتر جوهره این دو فرد دلشکسته را به تصویر کشید و ثابت کرد که می توان از آن فیلم گرفت. این یکی از داستانهای عاشقانه نهایی است که پس از پایان فیلم در ذهن شما باقی خواهد ماند. سطرهای پایانی صمیمی همیشه به عنوان بهترین در یک فیلم طنین انداز خواهند شد. این یک گام بزرگ از فیلم اصلی بود و یکی از بهترین فیلم های سال است. اگر از طرفداران قبل از غروب آفتاب نیستید، پیشنهاد می کنم این را ببینید. این یک فیلم بالغ است که قدرت عشق را به گونهای بررسی میکند که هیچ فیلم هالیوودی نمیتوانست. اگر امسال عنوان قبل از غروب آفتاب را در جشن اسکار ببینیم تعجب نمی کنم. برای شنیدن تفسیرهای اجتماعی از زندگی ما، عاشق شدن و به ویژه دیدن زیبایی های پاریس، قبل از غروب آفتاب را ببینید.
دانلود فیلم Before Sunset 2004 (قبل از غروب آفتاب) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
قبل از غروب نه چندان دنبالهای را به ما ارائه میدهد، بلکه ادامهای را در زندگی این شخصیتها ارائه میکند، شخصیتهایی که شروع به تجسم عصبیتها و خواستههای عمیقی میکنند که هیچکدام نمیخواهند تا زمانی که در سرنوشتسازترین و غمانگیزترین زمانها باشد به آن اعتراف کنند. جسی (اتان هاوک) و سلین (جولی دلپی) که برای اولین بار در قطاری در وین در سال 1994 ملاقات کردند، 9 سال بعد دوباره همدیگر را ملاقات کردند زیرا جسی کتابی را منتشر کرده است که بر اساس آن شبی است که آنها با هم داشتند. او در پاریس است، آنها دوباره همدیگر را ملاقات میکنند و قبل از اینکه هواپیمایش را به ایالتها برگرداند، صحبت میکنند، صحبت میکنند، و صحبت میکنند، و برخلاف فیلم اول هیچ چیز دیگری وجود ندارد. فقط دو نفر هستند که در ابتدا در مورد نگرانی هایی که برای اولین بار برایشان پیش آمد صحبت می کنند، اگر کمی عمل گرایانه تر باشند: نگرانی در مورد محیط زیست، زندگی در ایالات متحده، درگیر شدن کافی در یک رابطه چیست. حتی یک لحظه دژاوو وجود دارد که در آن درباره تناسخ و احترام به ایمان، اگر نه در آغوش گرفتن آن، صحبت می کنند. اما پس از آن، ما همچنین میتوانیم چیز بسیار عمیقتری را در هر طرف ببینیم که کتاب جسی و حضور دوباره برای سلین، خاطرهای را به تصویر میکشد که بیش از حد تحقق یافته است، و بالعکس.
مثل فیلمهای برگمن، در صحنه های خاص از یک ازدواج (اگر به دلیل زمان کوتاهش در اینجا کاملاً موفق نباشد)، لینکلیتر شخصیت هایی را در اختیار ما قرار می دهد که به هر حال مشکلی برای گفتن آنچه در ذهنشان است، به معنای فوری، ندارند. جسی با بدبینی و شوخ طبعی خود، و سلین با نظرات خود در مورد جهان بزرگ، خانواده و روابط گذشته، حواسش بیشتر است. اما وقتی نوبت به اتصال آنها می رسد، به دلیل نقص های خود هر طرف بسیار شکننده و حتی دست نیافتنی است. اگر آن دو خوشحال بودند، مسلماً هیچ فیلمی وجود نداشت، اما این ارتباط شخصیت ها با آن شبی در وین است و ملاقات دومی که قرار بود شش ماه بعد برگزار شود و هرگز اتفاق نیفتاد. زندگی عاشقانه آنها را فلج می کند که در عین حال بسیار جالب و در عین حال کم عمق می شود. شاید این بهترین راه برای نشان دادن این باشد که چگونه افراد باهوش و کارآمد در لایههای اجتماعی مربوط به خود ناکارآمد میشوند - جسی متاهل است و یک بچه دارد، اما در آن خیلی خوشحال نیست، و سلین بعد از رابطه بد، در رابطه بدی است - اما مفرد، شب براق سالهای گذشته در میان روان رنجورهای مربوط به آنها به معبدی تلخ تبدیل شده است.
لینکلیتر کیفیت باورنکردنی برگمان را در برش از هوش از قبل تیزبین به مسائل عاطفی طرفین به اشتراک می گذارد، حتی اگر اینطور نباشد. احساس کامل بودن؛ میخواهم ببینم داستان آنها چگونه ممکن است پایان یابد، هر چند که باید و احتمالاً واضح باشد. میدانیم که این هرگز نمیتواند در زندگی واقعی کار کند، جدای از جنبهی عملی آن، با این حال این است که آن را بیشتر قابل تماشا میکند. این، بهعلاوه گزارش فوقالعاده طبیعی بازیگران، همانطور که هاک و دلپی، همانطور که انتظار میرفت، به نظر میرسد که آنها حتی در یک فیلمنامه هم حضور ندارند، اما در حال فیلمبرداری توسط لینکلیتر هستند، در حالی که دوربین او مناظر دلپذیر را ثبت میکند. پاریس در بعدازظهر، و دیالوگ همچنان مثل همیشه تازه و جذاب است. اگر از اول چیزی کم داشته باشد، احتمال بیشتری برای عاشقانه وجود دارد، زیرا این بار حس عاشقانه در از دست دادن و سؤالاتی است که سلین و جسی می خواهند پاسخ داده شوند، هر چقدر که آگاهانه بخواهند به آنها پاسخ داده شود یا نه. اما مانند مورد اول، من هنوز دوست داشتم که در کنار این دو نفر باشم، که میتوانستند درباره موضوعی که همه ما ممکن است درباره آن صحبت کنیم، صحبت کنند، تقریباً به طرز تکاندهندهای مشابه (یک موردی که من خیلی دوست داشتم داستان سلین از رفتن به لهستان) بود. سپس در ابر کمی از رمانتیسم.
این پایان مبهم است، شاید خیلی مبهم، همانطور که متوجه شدم میگویم «هه، چی»، اما با آنچه جسی در کنفرانس مطبوعاتی در اوایل فیلم به خبرنگاران میگوید مرتبط است. : ممکن است یکی چیزی را از این داستان بردارد، یا دیگری، اما آن چیزی است که مثل روز روشن است. قبل از غروب یک رمان عاشقانه سرراست است و به آن افتخار میکنم، هم در ارتباط عاشقانه صریح هستید و هم به اندازه هر چیزی که هرگز در سینمای محلی خود پیدا نمیکنید. یکی از بهترین های لینکلیتر
دانلود فیلم Before Sunset 2004 (قبل از غروب آفتاب) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
«پیش از طلوع آفتاب» یکی از زیباترین داستان های عاشقانه مستقل دهه 90 بود. بخشی از جذابیت آن ناشی از پایان باز بود. نمی دانستیم زندگی این دو جوان چگونه ادامه خواهد داشت و سرنوشت آنها چه خواهد شد. کل فیلم مانند یک عکس فوری بود که بقیه را به تخیل ما واگذار کرد. دنبالهای برای چنین داستانی غیرضروری به نظر میرسید، اما ظاهراً خود کارگردان، ریچارد لینکلیتر نمیتوانست به این دو شخصیت جذاب فکر کند و مجبور شد زندگی آنها را پس از این یک روز سرنوشتساز در وین تصور کند.
اینجاست. در حال حاضر، بعید ترین دنباله ای که تا به حال دیده ام، «قبل از غروب آفتاب» است - نه برای پول، بلکه فقط برای هدف هنری خالص ساخته شده است. بسیاری از جادوی قسمت اول میتوانست از بین برود، اما لینکلیتر و دو بازیگر اصلیاش به نوعی توانستند آن را از بین ببرند. «قبل از غروب» نه سال پس از اولین ملاقات جسی و سلین اتفاق میافتد و به محض شروع فیلم احساس میکنید با دوستان قدیمیای ملاقات میکنید که مدتهاست ندیدهاید. شما این افراد را می شناسید و بلافاصله با آنها احساس راحتی می کنید. می ترسیدم «قبل از غروب آفتاب» به سؤالاتی پاسخ دهد که از ابتدا نباید به آنها پاسخ می داد. اگر «پیش از طلوع آفتاب» رویایی بود که دو جوان داشتند، پس قبل از غروب آفتاب فقط می توانست بیداری بی ادبانه، رویارویی با واقعیت باشد. و به نوعی فقط همین است. شنیدن اینکه همه چیز آنطور که تصور می شد خوب پیش نرفت، کمی مایوس کننده است. ما می آموزیم که جسی و سلین در زندگی خود چندان خوشحال نیستند و آنها واقعاً افراد رمانتیکی نیستند که نه سال پیش بودند. با این حال، چیز آرامش بخش این است که آنها هنوز اینجا هستند. هر دوی آنها 30 سالگی خود را سپری کرده اند، شغل دارند و آینده آنها کم و بیش تعیین شده است، اما آنها همچنان در آرزوی شور و اشتیاق در زندگی خود هستند و به محض اینکه یکدیگر را ملاقات کردند، دوباره آنجاست. آنها ممکن است بسیاری از رویاها و باورهای خود را رها کرده باشند، اما یک چیز همچنان صادق است: احساسات آنها نسبت به یکدیگر. در حالی که آنها صحبت می کنند، مثل این است که زمان را به عقب برمی گردانند و دوباره به افراد جوان و امیدواری تبدیل می شوند که قبلا بودند. من دارم کمی از خودم دور می شوم، اما زیبایی این دو فیلم «طلوع آفتاب» و «غروب آفتاب» در همین است. داستان شما را در خود فرو می برد و نمی توانید برای مدتی طولانی به آن فکر نکنید.
کار دیگری که «قبل از غروب آفتاب» انجام داد، باعث شد من به زندگی خودم فکر کنم. در نه سال گذشته چگونه تغییر کرده ام؟ رویاهای من چه شده است؟ بدیهی است که من بدبین تر شده ام، زیرا گاهی از صحبت های سلین در مورد مشکلات محیطی و طغیان های عاطفی او عصبانی می شدم. این بار خیلی بیشتر از دفعه قبل طول کشید تا با شخصیت او "پیوند" کنم.
به هر حال، بازی های هاک و دلپی یک بار دیگر فوق العاده هستند. بازی آنها تا آنجا که می تواند طبیعی است، و با فکر کردن به طلاق اخیر هاوک در زندگی واقعی، تعجب می کنید که چقدر شخصیت او در فیلم Before Sunset بر اساس تجربیات شخصی خودش است.
متاسفانه، فیلم نیز به پایان رسیده است. به زودی. پس از حدود یک ساعت شما قبلاً به صحنه نهایی رسیده اید - صحنه ای که فقط شگفت انگیز است. این باعث می شود امیدوار باشید که به نوعی همه چیز برای جسی و سلین درست شود و شاید آنها این بار با هم بمانند. به عنوان قسمت اول، «پیش از غروب» پایان مشخصی ندارد.
مطمئناً خوب است که ببینیم ظاهراً لینکلیتر مانند من به جسی و سلین اهمیت میدهد و دنباله خوبی ساخته است. او احتمالاً حتی می تواند قسمت سوم را نیز بسازد. «قبل از غروب آفتاب» مرا متقاعد کرد که می تواند کارساز باشد.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.