خلاصه داستان : والتر پس از یک ضربه روحی تصمیم می گیرد زندگی شهری را رها کرده و به روستا مهاجرت کند. اما رویای او برای یک زندگی آرام و بی دردسر با حضور همسایه هایی پر سر و صدا به هم می ریزد و...

After a nervous breakdown, Walter trades the city for the countryside. But his hopes for a calm life are shattered once he meets his loud new neighbors.

خلاصه داستان : در یک حلقه زمانی گیر می کنید که برای همیشه کریسمس است ، یک مرد خانواده که از تعطیلات متنفر است شروع به یادگیری درس های ارزشمندی درباره آنچه در زندگی مهم است می کند.

After taking a very nasty fall on Christmas Eve, grinchy Jorge blacks out and wakes up one year later, with no memory of the year that has passed. He soon realizes that he’s doomed to keep waking up on Christmas Eve after Christmas Eve, having to deal with the aftermath of what his other self has done the other 364 days of the year.