خلاصه داستان : یک پسر خوشگذران و اهل مهمانی بهمراه یک باغبان، عمارتی خالی از سکنه را تبدیل به مکانی تفریحی برای زن ها کرده و از این راه شروع به کسب درآمد میکنند...

A pool boy and a gardener turn an empty mansion into a home for women who belong to the world's oldest profession.

خلاصه داستان : داستان در مورد دو فروشنده بیش از حد مسخره است که پس از خسته شدن رئیس‌شان از شوخی های بی مزه آنها، قرار است تبدیل به منشی شوند...

What go around comes around for a pair of prank-playing tire salesmen who find themselves placed in secretarial jobs by their put-upon boss.

خلاصه داستان : جو و گیلی قرار می گذارند. آنها متوجه می شوند که خواهر و برادر هستند. جو دور می شود. گیلی متوجه می شود که او برادر جو نیست و جو در حال ازدواج است. آیا او می تواند عروسی را به موقع متوقف کند؟...

Boy meets girl; boy falls in love (and had wild, non-stop sex) with girl; boy loses girl... when they discover they are brother and sister! But when he learns that he's the victim of the ultimate case of mistaken identity, the lovesick young man -- whom everyone still thinks is after some taboo thrills -- must race across the country to stop her from marrying another man.

خلاصه داستان : تمام باند برگشته‌اند و مثل همیشه نزدیک هستند. آنها تصمیم می گیرند با سپری کردن تابستان در یک خانه ساحلی ، حتی نزدیکتر شوند. آنها تصمیم می گیرند بزرگترین مهمانی را که تاکنون دیده می شود برگزار کنند ، حتی اگر آماده سازی همیشه به برنامه نویسی نرود. به خصوص وقتی استیفلر ، فینچ و جیم از هر زمانی که می خواستند به هم نزدیک شوند و وقتی جیم برای چربی سوپر فوق العاده چسب می خورد

After a year apart - attending different schools, meeting different people - the guys rent a beach house and vow to make this the best summer ever. As it turns out, whether that will happen or not has a lot to do with the girls. Between the wild parties, outrageous revelations and yes, a trip to band camp, they discover that times change and people change, but in the end, it's all about sticking together.