خلاصه داستان : کاترین از این که شریک تجاری او، فرانسوای نامطلوب، دوست صمیمی دارد، امتناع می‌کند، بنابراین او را به چالش می‌کشد تا مقدمه‌ای را تنظیم کند. فرانسوا در تلاش برای یافتن کسی که مایل است به عنوان بهترین رفیق خود ظاهر شود، از ...

Catherine refuses to believe that her business partner, the unlikeable François, has a best friend, so she challenges him to set up an introduction. Scrambling to find someone willing to pose as his best pal, François enlists the services of a charming taxi driver to play the part.

خلاصه داستان : هشت گردشگر که در یک تعطیلات با یکدیگر ملاقات کردند، برای یک سفر ماجراجویانه متحد می شوند. با این حال، همه چیز به طرز وحشتناکی اشتباه پیش می رود و گروه خود را در کوه های بلند گم می کنند...

In this sequel to Les Bronzes (1978) summer has passed, but that doesn't mean the fun has to end for Bernard, Nathalie, Gigi, Jerome, Popeye, Jean-Claude, and Christiane.

خلاصه داستان : نصف شانس دو افسانه گذشته شانس مساوی برای تبدیل شدن به پدر یک دختر جوان زیبا دارند. اما قبل از اینکه بفهمند دقیقا کدام یک، مجبور می شوند برای نجات او از دست اوباش به تلاش بپیوندند...

Alice Tomaso gets out of jail, and goes looking for Léo and Julien, one of whom, it appears, is her father. On the way, she steals the wrong car - one belonging to the Russian mafia, and arrives at her destination with a gang of thugs out looking for her and the car.

خلاصه داستان :  «آنا» (بونر) در نخستین وعده ی ملاقاتش با «دکتر مونیه ی» روان کاو (دوشوسوی)، به خطا وارد دفتر «ویلیام فابر» (لوشینی) وکیل مالیاتی می شود و او را به جای دکترش می گیرد و رازهایی را بر او فاش می کند. حتی وقتی «آنا» به اشتباهش پی می برد باز نزد «فابر» تنها و وسواسی بر می گردد، چون تشخیص داده که او شنونده ی خوبی است…

Because she picked the wrong door, Anna ends up confessing her marriage problems to a financial adviser named William Faber. Touched by her distress, somewhat excited as well, Faber does not have the courage to tell her that he is not a psychiatrist. From appointment to appointment, a strange ritual is created between them. William is moved and fascinated to hear the secrets no man ever heard.

خلاصه داستان : مونسیو هیرس یک مرد میانسال نابسامان ، طاس و کاهنده است و در فرانسه زندگی می کند. او دوست ندارد با مردم صحبت کند. فقط به این دلیل که همسایگان فکر می کنند او عجیب است ، یک زن جوان کشته می شود و یک کارآگاه پلیس م.

A French man spies on a lovely younger woman across the way. When he's spotted by the woman shortly after being questioned by the police about a local murder, the man's simple life becomes more complicated.

خلاصه داستان : در یک مستعمره کوچک فرانسه، مردی مست کسی را می کشد. در حالی که یک گیوتین به داخل حمل می شود، او تغییر می کند و تبدیل به یک مرد خوب و محبوب می شود.

In 1850, on the isolated French island of Saint-Pierre, a murder shocks the natives. Two fishermen are arrested. One of them, Louis Ollivier, dies in custody. The other, Neel Auguste, is sentenced to death by the guillotine. The island is so small that it has neither a guillotine nor an executioner. While those are sent for Auguste is placed under the supervision of an army Captain.

خلاصه داستان : برای به دست آوردن پشتوانه سلطنتی در مورد یک پروژه و...

To get royal backing on a needed drainage project, a poor French lord must learn to play the delicate games of wit at court at Versailles.

خلاصه داستان : شب روی پل پاریس است. دختری با چشمانی اشکبار و اشتیاق شدید به غرق در غمهایش به رودخانه سن خم شده است. از هیچ جا کسی به او علاقه مند می شود. او گابور ، پرتاب کننده چاقو است که برای نمایش خود به یک هدف انسانی احتیاج دارد. دختر ، آدل ، هرگز خوش شانس نبوده و جای دیگری نرفته است. بنابراین او او را دنبال می کند. آنها برای اجرای برنامه در امتداد ساحل شمالی مدیترانه حرکت می کنند و در این راه از طریق قمار ثروت زیادی به دست می آورند. اگرچه هر دو آنها رابطه افلاطونی را ادامه می دهند ، این دختر گرسنه جنسی سعی می کند با پسران خوش تیپی که در طول سفر با آنها روبرو می شود بخوابد. سرانجام ، آدل عاشق یک داماد تازه ازدواج کرده می شود و هر دو به یونان فرار می کنند ، در حالی که گابور در ترکیه گیر کرده است. سپس آدل توسط داماد ریخته می شود

It's night on a Paris bridge. A girl leans over Seine River with tears in her eyes and a violent yearning to drown her sorrows. Out of nowhere someone takes an interest in her. He is Gabor, a knife thrower who needs a human target for his show. The girl, Adele, has never been lucky and nowhere else to go. So she follows him. They travel along the northern bank of the Mediterranean to perform.

خلاصه داستان : آنتوان دوازده ساله به شدت عاشق یک آرایشگر شهوانی اما خودکشی می شود ، تجربه ای شکل دهنده که هرگز فراموش نمی کند. خیلی دیرتر از زندگی ، او به دنبال تکرار عاشقانه خود با ازدواج با ماتیلد - همچنین یک شهوت طلب و همچنین یک آرایشگر - است که با او رابطه صمیمی و مصرف کننده ای برقرار می کند تا بدبختی های این جهان را از زندگی آنها پاک کند

The film begins with a flashback from the titular character, Antoine. We are introduced to his fixation with female hairdressers which began at a young age. The film uses flashbacks throughout and there are frequent parallels drawn with the past. We are unsure what Antoine has done with his life, however, we know he has fulfilled his childhood ambition, to marry a hairdresser.

خلاصه داستان : لومیر و شرکت از 40 کارگردان بین المللی خواسته شد تا با استفاده از فیلم اصلی که توسط برادران لومیر اختراع شده بود، یک فیلم کوتاه بسازند...

40 international directors were asked to make a short film using the original Cinematographe invented by the Lumière Brothers, working under conditions similar to those of 1895. There were three rules: (1) The film could be no longer than 52 seconds, (2) no synchronized sound was permitted, and (3) no more than three takes.

خلاصه داستان : داستان فیلم در دوره قبل از جنگ جهانی دوم در آلمان اتفاق می افتد و در مورد زنی است که عاشق شاگرد همسرش می شود...

A romantic drama set in Germany just before WWI and centered on a married woman who falls in love with her husband's teacher. Separated by the war, they pledge their devotion to one another.

خلاصه داستان : مردی از قطار پیاده می شود و به روستایی در فرانسه می رود و منتظر روزی است که بانک شهر را سرقت کند. او با یک معلم شعر بازنشسته ملاقات می کند که دوستی عجیبی پیدا می کند...

A man, Milan (played by Johnny Hallyday) steps off a train, into a small French village. As he waits for the day when he will rob the town bank, he runs into an old retired poetry teacher named M. Manesquier (Jean Rochefort). The two men strike up a strange friendship and explore the road not taken, each wanting to live the other's life.

خلاصه داستان : در پاریس، جسد دختر جوانی با لباس شب در میدان پاریس پیدا شد. کمیسر ماگرت سعی خواهد کرد او را شناسایی کند و سپس بفهمد که چه اتفاقی برای قربانی افتاده است.

In Paris, a young girl is found dead in a Parisian square, wearing an evening dress. Commissioner Maigret will try to identify him and then understand what happened to the victim.

خلاصه داستان : مغازه خودکشی؛ انیمیشنی کمدی به نویسندگی و کارگردانی پاتریس لوکنت است که بر اساس رمانی به همین نام نوشته ژان توله ساخته شده است. داستان یک خانواده و مغازه عجیب و غریب آن هاست که پس از تولد یک بچه جدید، فعالیتشان دچار چالش می شود…

In a cold French city where suicide is a common urge, there is a colorful shop, managed for many years by the Tuvache family, where it is very easy to obtain the necessary tools to satisfy the sinister desires of so many depressed citizens.