خلاصه داستان : پس از یک حمله تروریستی، راننده تاکسی سانتیاگو گومز لاسارته “سانتی” توسط تروریست زنده‌مانده حمزه گروگان گرفته می‌شود و در نتیجه تبدیل به یک بمب انسانی می شود و ...

After being implicated in a terrorist attack, Santi, a taxi driver, is taken hostage by one of the perpetrators.

خلاصه داستان : ال لوبو در دهه 1970، سرویس مخفی دیکتاتوری اسپانیا یک کارگر ساختمانی را برای نفوذ به زیرزمینی جدایی طلب باسک و تبدیل شدن به خال برای دولت فاشیست استخدام کرد...

Based on a true story. In the 70s, during the last stages of Franco's dictatorship, Txema, a basque construction worker, is arrested because of his connection to some terrorists who have just committed a murder. The secret service see in him an ideal candidate to infiltrate the terrorist band ETA and become a mole, so they try to offer him a deal if he will do so.

خلاصه داستان : یک شرکت بزرگ و چند ملیتی پس از اینکه سه نفر از کارمندانش خودکشی میکنند دچار شوک بدی میشود. سوفیا، یکی از مدیران ارشد شرکت انتخاب میشود تا در مورد این موضوع تحقیق کرده و گزارشی از اتفاقات تهیه کند...

A large, multinational company is badly shaken when three of its employees commit suicide. Sofía Cuevas, one of the company’s top executives, is chosen to prepare an in-house report to try and shed some light on the events.

خلاصه داستان :

In a small village in Leon, Spain, María José prepares to end her life after failing to get over the suicide of her bullied son years before. Everything changes when she receives a visit from Lucía, a strange little girl who could be connected to a local legend about stopping an impending apocalypse. With the enigmatic girl by her side, María José faces the corrupt community, overloaded with sadistic secrets and immoral lies.

خلاصه داستان : خلاصه داستان :”مارتین” که یک زندگی معمولی دارد در یک مسابقه تلویزیونی برنده جوایز بزرگی از جمله هواپیمای شخصی میشود و زندگی خود را کاملا متفاوت میبیند اما در این راستا مالیاتی که برای اموال “مارتین” خواسته میشود از جوایز برنده شده خیلی بیشتر است …

Martín's lucky hit when he wins the most lucrative prize in television history puts his life upside down.

خلاصه داستان : یک مادر مجرد که به تازگی بیوه شده, برای دور ماندن از پدر قاچاقچی خود به باند سرقت شوهر فقیدش می پیوندد...

To remain independent of her father, who is a stolen goods trafficker, a newly widowed single mom joins her late husband’s gang of smash-and-grab thieves.

خلاصه داستان : سه تبهکار اهل اروپای شرقی وارد خانه ای در مادرید شده، خانواده را به گروگان گرفته و پدر خانواده را مجبور می کنند پولهای کارت اعتباری خود را به آنها بدهد...

Three hooded Eastern-European criminals burst into a home in a Madrid gated community, holding the family hostage in its own home, and forcing the father to empty his credit cards. But the family fights back - brutally.

خلاصه داستان : "کیلیان" مرد جوانیست که هیچگاه کوهستان دورافتاده هوئسکا در اسپانیا را ترک نکرده. در سال 1953، او به جزیره زیبای فرناندو پو باز می گردد تا در کنار پدر و برادر در مزارع کاکائو کار کند. در طول بیست سال زندگی در این جزیره زیبا، او تجربیات تلخ و شیرین زیادی را بدست می آورد و...

Spain, 2003. An accidental discovery leads Clarence to travel from the snowy mountains of Huesca to Equatorial Guinea, to visit the land where her father Jacobo and her uncle Kilian spent most of their youth, the island of Fernando Poo.

خلاصه داستان : تفسیری در مورد جامعه اسپانیایی که در مورد ماجراهای نادرست گروهی از جنایتکاران خردسال جوان پس از سقوط املاک و مستغلات لباس می پوشد.

A commentary on Spanish society dressed as a thriller about the misadventures of a gang of young petty criminals after the real estate crash.

خلاصه داستان : یک بانکدار و بچه‌هایش توسط یک باج‌گیر بمب‌ساز در ماشین خود گروگان گرفته می‌شوند.

While Carlos, a banking executive, takes his two kids to school in his car, he gets a phone call telling him that there is a bomb under the seats and he must to gather a large amount of money; otherwise, his car will blow up.

خلاصه داستان : یتیم خانه، فیلمی ترسناک به کارگردانی خوان آنتونیو بایونا و تهیه کنندگی گیرمو دل تورو است. «لارا» که خودش یتیم بوده است سرپرستی یک پسر بی سرپرست را بر عهده می گیرد. او با خانواده اش در خانه‌ای قدیمی که سابقا یتیم خانه بوده، زندگی می کند. پسرش «سایمن» می گوید که پنج دوست نامرئی دارد، اما لارا فکر می کند که بخاطر قوه تخیل فعالش است که این حرفها را می زند. ماجرا زمانی جدی می شود که لارا پسربچه ای مرموز که ماسکی بر صورت دارد، را می بیند…

A woman brings her family back to her childhood home, which used to be an orphanage, intent on reopening it. Before long, her son starts to communicate with a new invisible friend.