خلاصه داستان : یک ناهنجاری میدان مغناطیسی به مرد اجازه می‌دهد تا با همسرش که سال‌ها پیش به قتل رسیده است، به گذشته تلفن بزند. اما برای نجات او، او باید قاتل را شناسایی کند و قبل از ناپدید شدن ناهنجاری به او هشدار دهد.

When his wife is murdered, Dong-ho loses the light in his life, breaks down and falls into depression. But he knows that as long as the killer is still around, he can not get out of his loss. Then, one day, he receives a call and can not believe who he is listening to.

خلاصه داستان : «هینا» با وکلای بسیار رقابتی و خصوصی سر و کار دارد که فقط برای یک درصد ثروتمند جامعه کار می کنند.

To survive in a dog-eat-dog world, two rival lawyers with high-class clientele tear apart anything that stands in the way of their ambitions.

خلاصه داستان : یک درام عاشقانه درباره ایدول ها، و داستان رشد جوانان را به تصویر می کشد که از طریق عشق بر سختی ها غلبه می کنند.

Sorin an aspiring idol whose dreams were dashed after a traffic accident. She works at COA Entertainment, global star Luice’ management company. Due to a scandal, Luice’s career goes up in smoke and commiserates with Sorin where they then fall for each other. Meanwhile, Sorin’s best friend Siwoo realises his own dream of becoming a K-pop idol and debuts as a member of a boy group under the same management company.

خلاصه داستان : داستان در مورد دختری است که از کره شمالی فرار کرده و وارد کره جنوبی می شود و در آنجا با وکیلی درست کار آشنا شده و با او وارد رابطه ای عاشقانه و دوستانه می شود…

The romance between a bright woman, Mi-Poong, who defected from North Korea and a man, Jang-Go, in Seoul who is a stickler for the rules. Conflicts also arise over a 100 billion won inheritance.

خلاصه داستان : خانواده سونگ سوک (کیم دونگ ووک) یه شرکت هواپیمایی رو اداره میکنند. او برای به ارث بردن این شرکت باید حتما ازدواج کنه. هه جو (گو سونگ هی) هم توسط مادر و سه برادر بزرگش تحت فشاره که حتما باید ازدواج کنه ولی اون دوست داره که با شرایط خودش زندگی کنه. تا یانکه این دو نفر همدیگر رو ملاقات میکنند…

Sung-seok and Hae-joo, who have been under pressure of marriage, devise a scheme at their first meet; a fake wedding. They reach an agreement under the desire of not only being free from their parents’ meddling but carrying their secret future plan. Sung-seok plans to run away with his lover who has a kid and Hae-joo plans to start her new career abroad after their planned marriage. However, their families get too much excited about this news more than their expectation and their near-flawless plan starts to become a mess.

خلاصه داستان : Na Ae-ra (لی مین جونگ) و Cha Jung-woo (Joo Sang-wook) در جوانی ازدواج کردند. Ae-ra می خواست زندگی در آرامش داشته باشد ، اما تجارت یونگ وو آنها را به بدهی کشاند ، بنابراین به ازدواج خود پایان داده اما چند سال بعد...

Ae-Ra is focused on her appearance as she believes it will lead her to a better life. She then meets Jung-Woo who studied engineering. They eventually get married, but they also get divorced. After their divorce, Ae-Ra goes through difficult times. Unlike Ae-Ra though, Jung-Woo becomes a successful IT developer and very wealthy. Now, Ae-Ra tries to seduce Jung-Woo to marry her again.

خلاصه داستان : باران عشق داستانی است که در دو دوره زمانی اتفاق می افتد، اولی در دهه 1970 است که داستان عشق دو دانشجوی دانشگاه سو اینها و کیم یون هی را روایت می کند. پس از یک سری اتفاقات این زوج از هم جدا می شوند. زمان t است

A story of two couples' journey of new love, loss and unexpected reunion spans decades, from the 1970s through present day.

خلاصه داستان : چوی گو بونگ (به معنی “بالاترین قله”) پیرمرد ۷۰ ساله ای است که یک مجتمع بزرگ هتل را اداره میکند و در طول زندگی خود چیزی جز حرص و آز و خودخواهی نمی داند. هنگامی که بدن او به طور ناگهانی به ۳۰ سالگی خود تبدیل می شود، او از فرصتی که به دست اورده و میتواند دوباره جوانی خود را تجربه کند خوشحال می شود. نام خود را به چوی شین هیونگ تغییر می دهد (به معنای “جدیدترین مدل”)، و یون ها سو را ملاقات می کند؛ یک کارگر نیمه وقت که به تازگی اولین کار عادی خود را انجام داده است. به خاطر یون ها، او می آموزد که عشق برای اولین بار در زندگی اش چیست. در همان زمان، او با پسر جدا شده و وارث دردسر ساز خود، چوی دای هان، ارتباط برقرار میکند …

Mr. Baek is a successful hotelier who's more interested in hoarding his money than in enjoying his golden years. But in a strange turn of events, this classic scrooge gets a second chance at life when he wakes up as a younger version of himself (Shin Ha Kyun). With no way to prove his identity, Mr. Baek must enter his own company as a rookie and is forced to work his way up once again. With precious little time, Mr. Baek is given the opportunity to take stock of his life — and to give love a chance.

خلاصه داستان : هندبالیست زن بازنشسته تیم ملی در حالی که با مشکل تغذیه معلم دخترش دست و پنجه نرم می کند، برای مراقبت از خانواده اش صاحب یک فروشگاه مواد غذایی شده است.

A mother with a heart of gold navigates the cutthroat world of private education when her daughter tries to join a celebrity math instructor's class.

خلاصه داستان : لی یون اوه ، پسر نجیب ، در جستجوی مادر گمشده اش به یک روستای کوچک می رسد. در آنجا ، آرنگ ، شبح زن جوانی که خاطرات گذشته خود را از دست داده است ، از او می خواهد تا به او در کشف هویت و چگونگی مرگش کمک کند.

The foolhardy ghost of the young girl Arang seeks to discover the truth behind her unjust death and meets a magistrate named Eunoh, who has the ability to see ghosts.

خلاصه داستان : این داستان واقعا زیبا درباره دختری به اسم یورین جو میباشد كه به چند زبان مختلف مسلط است و در یك شركت توریستی كار میكند براثر ماجراهایی این دختر با پسر یك هتلدار بزرگ با نام گونگ چان آشنا میشود . در ادامه ماجرا گونگ چان كه به توصیه پدرش كه حال خوبی ندارد و در جستجوی نوه گم شده خودش میباشد تصمیم میگیرد كه این دختر را بجای نوه واقعی پدربزرگ جا بزند تا او روزهای آخر عمر را بخوبی بگذراند ولی با آمدن یورین جو و نشاطی كه به پدربزرگ میدهد پدربزرگ دوباره حالش خوب میشود ! در این بین عشقی كم كم بین یورین و گونگ چان بجود میاید و …

Gong Chan is the wealthy, unattached heir to a large company. Having lost both his parents, he is devoted to what remains of his family, particularly his ailing grandfather. After deciding to cut off his only daughter after disapproving of her marriage, the old man is plagued with guilt since the couple was killed soon after he lost touch. By chance, Gong Chan meets a woman who resembles his lost aunt and is inspired to use her to fulfill his grandfather's last wish. The woman, Yoo Rin is the daughter of a compulsive gambler and is constantly on the run, so when Gong Chan offers her this opportunity, she cannot afford to refuse. After Yoo Rin moves in with the family, Gong Chan finds himself drawn to her and a forbidden attraction springs up between them.

خلاصه داستان : داستان عاشقانه‌ای است که بین یک پاورنو که فاقد تحصیلات است و دختر خانواده‌ای معتبر است که تلاش می‌کند یک موزه هنری فروریخته را نجات دهد.

An ignorant but strong-willed man and an upper-class woman who struggles through life, work to fall in love.

خلاصه داستان : کارآگاه زامبی (به انگلیسی : Zombie Detective) که با نام “Jombitamjeong” نیز شناخته میشود ، یک سریال کمدی ، فانتزی ، رازآلود و علمی و تخیلی محصول کشور کره جنوبی به کارگردانی Shim Jae Hyun است. از ستارگان این سریال میتوان به چوی جین هایوک ، پارک جوهاین ، کوان هوا وون اشاره کرد. کیم مو یونگ ، یک زامبی جذاب و خوش تیپ است که دو سال است از خواب برخواسته و در روستایی در کنار مردم عادی توانسته است زندگی کند و مکالمه و گفتار خود را برگرداند. او بالاخره به شهر برمیگردد و به کاراگاهی تبدیل میشود که سعی دارد حافظه از دست داده خود را پس از تبدیل شدن به زامبی برگرداند و …

Kim Moo-Young has been a zombie for the past 2 years. To survive, he has mimicked the mannerisms of humans in a village. He then leaves for the city. There, Kim Moo-Young opens an office to work as a private detective. He does not remember anything before he became a zombie. He struggles to live with humans and to regain his past memory. Meanwhile, Kong Sun-Ji used to be a writer of a current affairs complaint program. A witness in a case, she was working on, was attacked by an unknown man. Due to that, she quit her job. She becomes involved with Kim Moo-Young and takes a part-time position at his private detective office.

خلاصه داستان : یه سول (Seo Ji Hye) از بچگی توانایی خاصی داشته که قادر است با بوسیدن، آینده طرف مقابل را ببیند. اما مشکل اینجاست که او نمی‌داند این آینده چه زمانی رخ خواهد داد!

Hong Ye-sul, a competent account executive at an advertising company, has one secret— she can see the future when her lips come into contact with another person. When Ye-sul accidentally kisses her stern team chief Cha Min-hu, she sees the impossible: herself in bed with him some time in the future. To add to her confusion and frustration, her ex-boyfriend Lee Pil-yo is attempting to win back her heart, shaking her life up even more.