خلاصه داستان : هان جونگ روک (کانگ جی هوان) بهترین بازیکن تیم ملی بود ولی طی شکست هایی از ورزش دور میشود و به کار دیگری روی می آورد. لی هی جین (کیونگ سو جین) عشق قدیمی هان جونگ روک است که در حال حاضر در مرکز توانبخشی مشغول به کار است. طی اتفاقاتی این دونفر در زمان سفر میکنند و به سال 1562 در چوسان میروند. در آنجا با فردی به نام کئوک جونگ(سونگ وو سئوک) آشنا میشوند…

Han Jung-Rok is a former national archer and current deliveryman from 2019. He ends up traveling to the past with his first love, Lee Hye-Jin and meets Im Kkeok-Jeong, a famous thief from the Joseon dynasty. Together, they struggle to survive, put their lives at stake for the people they love, and share a strong friendship.

خلاصه داستان : داستان کاراگاهی خشن است که تمام حافظه اش را از دست میده و با شخصی که از نظر ظاهری خیلی شبیهشه جا به جا میشود. جو یون جو که دادستان است هنگام تعقیب و گریز دچار حادثه رانندگی مرموزی میشود و به کما میرود، وقتی به هوش می آید زندگیش کاملا تغییر کرده و حالا او کوچکترین دختر یکی از گروه های پیشتاز کره است...

A corruption inspector suddenly inherits a great fortune. In this mystery, she tries to regain her memory.

خلاصه داستان : شین هاری یک زن مجرد است و در یک شرکت کار می کند. او یک دوست آقا دارد که مدت هاست به او علاقه داشته است، اما متوجه می شود که او یک دوست دختر دارد. شین هاری احساس غمگینی می کند و تصمیم می گیرد با دوستش جین یانگ سئو که دختری از یک خانواده ی چابل است ملاقات کند. جین یانگ سئو از شین هاری می‌خواهد که جای او را در یک قرار ملاقات ناگهانی بگیرد و حتی مقداری پول برای وقت او پیشنهاد می‌کند. شین هاری پیشنهاد دوستش را می پذیرد.

In disguise as her friend, Ha-ri shows up to a blind date to scare him away. But plans go awry when he turns out to be her CEO — and makes a proposal.