خلاصه داستان : داستان فیلم “Players” دربارهٔ مک، یک ورزش‌نویس اهل نیویورک است که وقت خود را با طرح‌های کمدی و شوخی‌های جذاب کنار آدام، بهترین دوستش، می‌گذراند. زندگی او تغییر می‌کند زمانی که با نیک، یک خبرنگار، آشنا می‌شود. مک حالا باید تصمیم بگیرد که آیا به یک ارتباط جدید با نیک بپردازد یا رابطهٔ مهم و خنثی خود را حفظ کند.

New York sportswriter Mack has spent years devising successful hook-up "plays" with her friends, but when she unexpectedly falls for one of her targets, she must learn what it takes to go from simply scoring to playing for keeps.

خلاصه داستان : داستان در مورد پسر دبیرستانی به نام پاول می باشد. پاول دارای قدرت خاصی است که میتواند ارواح را ببیند و با آنها ارتباط برقرار کند، اما خودش دقیقا خبر ندارد که چه قدرتی دارد تا اینکه به طور کاملا اتفاقی با مردی به نام نیل برخورد میکند که او هم این چنین قدرتی را دارد....

Seventeen-year old Paul can see the spirits of the dead. When one of these restless spirits crosses back into the living world, he is forced into a fight to prevent the apocalypse.

خلاصه داستان : محله حومه شهری به نام استپینگتون به ظاهر باید محله ای آرام، خلوت و راحت می باشد. اما ساکنان آنجا به جای آن همدیگر را می خورند. آنها از سلاح هایی نظیر چاقوهای بزرگ سبزیجات استفاده می کنند. آنها تحت پوشش یک انجمن خیریه زنان و کلاس های یوگا به فعالیت های مخفیشان ادامه می دهند و رقبا را از سر راه بر می دارند.

Suburban Shootout is a British satirical black comedy television series produced for Channel 5 and Paramount Comedy by Feelgood Fiction in association with Oxygen. The first series aired in the UK on Channel 5 from 27 April 2006. It began airing in the United States on 22 March 2006 on Oxygen and in Germany on Comedy Central in 2007. The second series began on Channel 5 on 6 September 2007.

خلاصه داستان : یک سال پس از گم شدن پسرشان، خانواده ای به کریکلی هال نقل مکان می کنند. هنگامی که رویدادهای ماوراء طبیعی شروع به رخ دادن می کنند، حوا احساس می کند خانه به نحوی با پسر گمشده اش مرتبط است.

A year after the disappearance of their son, Gabe and Eve Caleigh and their two daughters attempt to start anew, they head to Crickley Hall - a seemingly perfect countryside house. But when cellar doors start to open on their own, phantom children's cries are heard through the night and a frenzied cane-wielding specter rears its head - the Caleigh's realize the house comes with a lot more than they bargained for. Just as they're ready to move out, Eve Caleigh hears Cam's cries and all bets are off.

خلاصه داستان : داستان در مورد دکتر “William Rush” لس آنجلسی است که مشتریان بسیار خاص پولدار و با اسرار فراوان دارد و...

Dr. William Rush is not your average on-call doctor. He's not attached to any hospital, he's highly discreet no matter what the ailment as long as the client can pay his cash-only premium and the doctor can party with the best of them. He has no desire to change his life or how he lives it, until an old flame and his conscience begin to stir things up.

خلاصه داستان : میراندا که از نظر اجتماعی ناتوان است همیشه در موقعیت های ناخوشایند قرار می گیرد. در مغازه جوک فروشی او با دوست صمیمی اش استیوی کار می کند، توسط مادر زورگوش تعقیب می شود و در اطراف او که گری را دوست دارد.

Socially inept Miranda always gets into awkward situations; working in her joke shop with best friend Stevie, being hounded by her pushy mother, and especially when she's around her crush Gary.

خلاصه داستان : ناتالی یک معمار نیویورکی است که بسیار سخت کار می کند تا در شغلش خودنمایی کند اما روند تلاش او بیشتر شبیه تحویل دادن قهوه و نان بیگل است تا طراحی کردن آسمان خراش بعدی شهر! هنگامی که در طول یک زد و خورد جزئی در مترو بیهوش می شود و به طور معجزه آسایی در بیمارستان یک دنیای موازی به هوش می آید، همه چیز از وضعیت بد به عجیب و غریب تغییر می کند...

For a long time, Natalie, an Australian architect living in New York City, had always believed that what she had seen in rom-coms is all fantasy. But after thwarting a mugger at a subway station only to be knocked out while fleeing, Natalie wakes up and discovers that her life has suddenly become her worst nightmare—a romantic comedy—and she is the leading lady.

خلاصه داستان : لوسیفر مورنینگ استار به این نتیجه رسیده است که از خدمتگزار وظیفه شناس در جهنم به اندازه کافی خسته شده است و تصمیم می گیرد مدتی را در زمین بگذراند تا بشریت را بهتر بشناسد. او در لس آنجلس - شهر فرشتگان - ساکن می شود.

Bored and unhappy as the Lord of Hell, Lucifer Morningstar abandoned his throne and retired to Los Angeles, where he has teamed up with LAPD detective Chloe Decker to take down criminals. But the longer he's away from the underworld, the greater the threat that the worst of humanity could escape.