خلاصه داستان : سرگیو از روزی که پدرومادرش را کشت، حتی یک کلمه حرف نزده است. شش سال از آن روز می گذرد و شاید یک دختر نوجوان بتواند پرده از تمام ماجرای آن اتفاق بردارد.

Sergio hasn't spoken since the day he murdered his parents. Six years later, a teen girl may be the key to revealing the whole story.

خلاصه داستان : داستان سرنشینان یک ون که یک گردشگر مجروح را حمل می کند. آنها باید در طول سفر از نشستن در کنار او خودداری کنند.

Four people traveling in a van run over a lone woman while she is walking in the dark down a country road. After loading her into the vehicle to take her to the nearest hospital, they notice that she is behaving rather strangely. The occupants of the van soon realise that the time has come to fight for their lives, and together they agree on one very simple rule: "do not sit next to her."

خلاصه داستان : داستان این مجموعه دربارهٔ دختری به نام ماکارنا است که عاشق رئیسش می‌شود و به خاطر او قانون را زیر پا می‌گذارد، در پی این حوادث ماکارنا دستگیر می‌شود و به زندانی از زنان که دارای خلافکارانی ظالم و خشن است؛ منتقل می‌شود. شخصیت دوم فیلم زولما زهیر است. در ابتدای فیلم زمانی که ماکارنا به زندان منتقل می‌شود در شب اول زولما یکی از زندانیان، یولاندا، را به قتل می‌رساند زندانی به قتل رسیده کسی بود که طی دزدیدن ۹ میلیون دلار گرفته شده بود و این پول را در جنگل مخفی کرده بود. ماکارنا به‌طور اتفاقی از محل پول‌ها با استفاده از سیم‌کارتی که پیدا کرد و متعلق به یولاندا بود با خبر می‌شود زولما در تلاش برای به دست آوردن پول‌هاست. در خارج از زندان پدر ماکارنا و دوست پسر زولما، معروف به مصری، با هم وارد رقابت می‌شوند.

Set up to take the blame for corporate fraud, young Macarena Ferreiro is locked up in a high-security women's prison surrounded by tough, ruthless criminals in this tense, provocative Spanish thriller.