خلاصه داستان :

خلاصه داستان :

Pelin is left behind in her wedding. While trying to get over this bad experience, she comes across a fortuneteller who tells her that the only way she could get rid of her pain is by asking for forgiveness from the guy whose heart she has broken. She and her friends start to search for this guy.

خلاصه داستان : خلاصه داستان : ازگی زنی جوان است که یک زندگی شاد و یک کار خوب دارد ولی زندگیش با حرف‌های یک غریبه، حال و روز دیگری پیدا می‌کند. ازگی که بعد از این حرف‌ها تمام باورهایش را زیر سوال می‌برد، دنبال جواب‌هایی برای سوال‌هایی است که مثل خوره به جانش افتاده‌اند…

Ezgi seemingly had everything a woman could want... A son, a handsome and caring husband who loved her, a job she loved, a rich and comfortable life... One day, the words of a stranger she met turned everything upside down: "Your husband." He wants to kill you!” Ezgi didn't know who to trust anymore...

خلاصه داستان : دویگو و بهادیر برای شرکتی کار می‌کنند که مطالبات بانک‌ها را به دست می‌آورد و کارشان این است که با فشار روانی و به حداکثر رساندن جمع‌آوری پول، بدهکار را به زیر بکشند. سرن، یک زن جوان در بدهی، هدف جدید آنهاست.

Duygu and Bahadır work for a company that acquires banks’ receivables and their job is to corner the debtor using psychological pressure and maximizing the money collection. Ceren, a young woman deep in debt, is their new target.

خلاصه داستان : فضيلت خانوم زني هست که تمام عمر آرزوي ثروتمند شدن داشته، و دخترانش را تنها وسيله براي رسيدن به اين آرزو ميبيند، فضيلت خانوم، تلافي خشم و نفرت اش را نسبت به زندگي، و حساب کتاب خود را با گذشته اش، و وقوع آرزوهايش را به وسيله ي دخترانش و سوء استفاده از کاخ با احتشام خانواده ي “اگه من” جامه ي عمل ميپوشاند…

The story of Fazilet, mother of Hazan and Ece, eager to make money using the modeling skills of her younger daughter, Ece. While Hazan pursues a career as a coach in sports, far from her mother's wishes and falls in love with a rich spoiled man.

خلاصه داستان : امین ساروهانلی، پدری مستبد و متعهد به ارزش‌های خانوادگی، متوجه می‌شود که او تنها وارث ثروت قابل توجهی است که در نتیجه از دست دادن یکی از بستگان نزدیکش به دست می‌آید. وقتی خانواده ساروهانلی به استانبول نقل مکان می کنند و زندگی ساده خود را در شهر پشت سر می گذارند، امین برای حفظ خانواده اش تلاش می کند.

Emin Saruhanlı, an authoritarian father committed to family values, learns that he is the sole heir to a considerable fortune as a result of the loss of one of his close relatives. When the Saruhanlı family moves to Istanbul, leaving their modest life in town behind, Emin struggles to keep his family together.

خلاصه داستان : خلاصه داستان : میا، دیمیتری که اونو به خون آشام تبدیل کرده بود رو میکشه و برای این که دوباره به انسان تبدیل بشه به استانبول میاد ولی استانبول برای اون نقشه های دیگه ای داره. میا چشم باز میکنه و میبینه درست در مرکز داستان هایی قرار گرفته که مرز خوب و بد، عشق و نفرت، زندگی و مرگ بهم تنیده شده. کسانی که در این داستان همراه او هستند: کارمن، جوانی جذّاب و تاریک؛ نومل، جنگجویی که در گذشته اش راز بزرگی داره و آوجی (شکارچی) که در حومه ی استانبول با خون آشام ها میجنگه. جنگ بزرگی بین انسان ها و خون آشام ها در شرف آغازه و بزرگترین امتحان میا اینه که نمیدونه در این جنگ طرف کی باشه.

Driven by revenge, human-turned-vampire Mia sets out to vanquish Dmitry, a ruthless vampire leader who seeks an artifact that grants immortality.

خلاصه داستان : خلاصه داستان : این سریال در مورد یک زن 35 ساله به نام فاطمه است که به عنوان یک نظافتچی معمولی کار می کند. همسرش ظفر که به تازگی از زندان آزاد شده است، پس از مدتی ناپدید می شود. فاطمه زمانی که شروع به جستجوی او میکند، مرتکب یک جنایتی غیرمنتظره ای می شود. بعد از این اتفاق فاطمه تنها چاره ای که دارد برای پیدا کردن شوهرش، اینه که به قتل های پی در پی ادامه بدهد. در این شرایط، فاطمه فقط به فکر انتقام است حتی میخواهد از شوهرش هم انتقام بگیرد چون همسرش باعث مرگ بچه شون شده بود. بعد از همه ی این جنایت ها، فاطمه به عنوان یک نظافتچی که مرتکب هیچ جنایتی نشده است، زندگی خود را ادامه میدهد.

Reeling from tragedy, a nondescript house cleaner embarks on a murderous streak as she searches for her missing husband and reckons with old wounds.