خلاصه داستان : زندگی کارمندان تلویزیونی با وارد شدن به روابط عاشقانه و جنگی با یکدیگر در هم تنیده می شود.

Whether a man and a woman become lovers or enemies depends on a fateful encounter. Revolving around work life at a TV network, this story is about young people who believe in destiny.

خلاصه داستان : جو-می پس از طلاق از شوهر خیانتکارش، شانس دومی برای رابطه عاشقانه با یک فوتبالیست حرفه ای سابق به نام وو بین دریافت می کند. با این حال، فاصله سنی جو می و وو بین چالش هایی را ایجاد می کند که باید بر آن غلبه کرد.

A drama that deals with the age differences in relationships. Woo Joo Young and Jang Woo Bin explore the older woman-younger man relationship whereas Jang Woo Jin and Joo Young's younger sister, Joo Mi, deal with the huge age gap between them.

خلاصه داستان : سانگ تائه، یک مدیر بازاریابی بیوه با یک پسر و دختر، عاشق یکی از کارمندانش به نام می یونگ، مادری مجرد با سه فرزند خودش می شود. این زوج در کنار هم شادی واقعی را تجربه می کنند در حالی که از طریق کشمکش کار می کنند.

Sang-Tae is left with his two children after his wife passes away. Since that time, he lives with his two kids and parents-in-law. He works as a marketing team leader for a fashion brand. Mi-Jung works as an assistant manager at the same fashion company. 3 years ago, her husband had an affair with her friend and left her. She couldn't tell her kids the truth about their father and lied that their father went to work in America. To this day, the children still believe that their father is in America. Sang-Tae and Mi-Jung never thought about falling in love again, but they fall in love with each other.

خلاصه داستان : لی کانگ هو (شین ها کیون )در یکی از بهترین دانشگاهای پزشکی درس خوانده و فارغ التحصیل شده و در بهترین بیمارستان و در بهترین بخش مغز و اعصاب مشغول به کار است .جاه طلبی وی تا حدیست که دوست دارد تمام تلاش خود را بکند که به مدیر دانشگاه بیمارستان تبدیل شود به هر حال وی با ارشد خود کیم سانگ چول (جانگ جین یونگ) ملاقات میکند که یکی از نابغه ترین دکترها و یکی از مشهورترتین پزشکان اعصاب دنیاست .سو جون سوک (جو دونگ هیوک ) یک دکتر است و به زودی یکی از اعضای خانواده لی کانگ هون میشود .یو جی هیو (جویی جانگ وون ) هم یکی از متخصصان مغز و اعصاب است که در یک خانواده با اصالت بزرگ شده و خیلی به کار و درس خواندش اهمیت میدهد اما در عین حال رابطه گرمی با بیماران خود دارد …

Lee Gang Hun is a brilliant brain surgeon who will do anything for success. Haunted by the hardships he had growing up including his father’s death, he’s filled with ambition and hopes to prove himself to be the best when it comes to neurosurgery. Gang Hun’s arrogance and selfishness remind Professor Sang Cheol, the best brain surgeon at Chunha University Hospital, of his younger days. San Chul is an empathetic doctor who cares highly about his patients, and dislikes Gang Hun’s approach, but ultimately decides to mentor him, as the two are connected by a secret past. On the other hand, Gang Hun’s rival Jun Seok comes from a family of doctors who have always supported him. Despite this, Jun Seok has always felt inferior to Gang Hun. On top of that, his crush has feelings for Gang Hun instead of him. This is the story of three rival doctors at a prestigious hospital as they navigate their struggles, ambitions, and each other.

خلاصه داستان : داستان عاشقانه ای بین یک وکیل و یک هنرپیشه طراز اول که زندگی آنها پس از گرفتار شدن در رسوایی با یک شابل نسل سوم به سراشیبی می رود. او موقعیت خود را جعل می کند تا منشی وکیل شود تا در یک فیلم معروف بازی کند...

Hoping to make a comeback after a bad scandal, an actress agrees to research a new role by taking a job as a secretary for a prickly attorney.

خلاصه داستان : در دوران چوسان یک رابطه رمانتیک بین یک ادم قلب سنگی بنام گیون وو و پرنسس هی میونگ باعث مشکلاتی میشه ..

Set in the Joseon Dynasty period, a romance takes place between cold-hearted Gyun-Woo and Princess Hyemyung who causes troubles.

خلاصه داستان : گو چوک هی (جو یو جونگ) وکیلی است که برای بردن موکلش دست به هر کاری میزنه. سو جونگ وو (یون وو جین) قبلا دفتردار او بوده و همیشه اشتباهاتش رو به روش میاورده که باعث عصبانیتش میشده. در بهترین حالت چشم نداشتن همدیگرو ببینن حالا بعد از مدتی، این دو نفر دوباره همدیگرو توی دادگاه میبینن ولی اینبار جونگ وو وکیله و چوک هی، دفتردار…

Ko Cheok-Hee worked as a lawyer and she would do anything to win her case. So Jung-Woo was her office manager. He pointed out any mistake made by Ko Cheok-Hee which irked her. Their relationship was rocky at best. Now, they meet again at a law firm, but So Jung-Woo works as a lawyer and Ko Cheok-Hee is the officer manager.

خلاصه داستان : “چا سان هی” خانه دار و “چا دو هه” یه مهماندار هواپیماست این دو خواهر دوقلو هستن و برخلاف ظاهرشون شخصیت کاملا متفاوتی از هم دارن. بعد از اینکه برای “چا دو هه” مشکلی پیش میاد، “چا سان هی” مجبور میشه خودش رو جای خواهرش جا برنه و تظاهر کنه که یه مهماندار هواپیماست…

Cha Sun-Hee is a housewife and she is married to Bong Cheon-Dae. Her husband is currently unemployed. She has a twin sister, Cha Do-Hee, who works as a flight attendant. Although they are identical twins, they have completely opposite personalities. Cha Do-Hee becomes involved in a situation which leads to Cha Sun-Hee pretending to be her flight attendant sister. She then meets co-pilot Song Woo-Jin.

خلاصه داستان : داستان در مورد یک زن و مردی است که در یک پروژه برای 24 ساعت یخ زده شرکت کرده اند ، ولی به جای 24 ساعت بعد، 20 سال بعد از خواب بیدار می‌شوند. اما برای زنده ماندن باید دمای بدن خود را کمتر از 30 درجه نگه دارند...

Ma Dong-chan and Go Mi-ran are both frozen during an experiment. They wake up 20 years later instead of 24 hours later and must keep their body temperature above 30°C in order to survive.

خلاصه داستان : یک درام معمایی سیاسی "تغییر زمان" که داستان سئو جونگ این را روایت می کند که از طریق یک تماس تلفنی با لی جین وو با پنج سال گذشته در ارتباط است و...

A time-leap series to save president who died 5 years ago.