خلاصه داستان : داستان در زمانی است که مردان و زنان از هم جدا شده اند و با هم درحال جنگ هستند. و اصلا خبر ندارند که زمانی در صلح در کنار یکدیگر زندگی می کردند. قهرمان داستان پسریه به نام هیبیکی اون توی سیاره مردا به نام تاراک یک مکانیکه . یه روز با شرط بندی احمقانه با دوستاش ، وارد ماجرایی میشه که مسیر زندگیش را کاملا عوض میکنه

Hibiki Tokai, a male third-class laborer from Taraak, ends up stuck on a battleship after a botched attempt at stealing a robot. When female pirates capture the Taraakian Vanguard, things don't look like they could get any worse.

خلاصه داستان : داستان قبیله‌ای که افرادش، احساسات خود را به کمک عروسک‌های زنده بیان می‌کنند. در این میان، یکی از عروسک‌ها به نام Emilico تصمیم می‌گیرد تا به ارباب خود کمک کند و اطلاعات بیشتری در خصوص خود و اسرار مخفی شده، به دست آورد....

A faceless clan lives in a large mansion, masquerading as nobles. Their caretakers are living dolls who spend their days cleaning up the dirt the tenants leave behind. But there’s a deeper mystery at play… and the secret of the house will be unveiled.

خلاصه داستان : جنگیر جوانی به نام «آلن واکر» برای نجات جهان با شیطان بزرگ یعنی «آکوما» می‌جنگد.

Darkness is moving in, and young exorcist Allen Walker is humanity’s greatest hope against the wicked forces conspiring to bring civilization to its knees. Akuma – cruel spirits born of tragedy and lost souls – lurk in every shadow, willing and eager to do the bidding of their leader, the dread Millennium Earl. With an eye cursed to see evil in its truest form and blessed with an arm to slay soul-devouring demons, Allen stands ready to confront the gathering evil. Should he fail, Innocence will be lost forever. The war to decide the fate of mankind has begun – and the carnage will be endless.

خلاصه داستان :

When Giratina is discovered to be able to create parallel dimensions, it's up to Ash and his friends to stop a mysterious stranger from using its powers for evil.

خلاصه داستان : یک غول رسانه ای حریص و دستکاری به دنبال دستگیری Celebi برای اهداف پلید است و از Pokémon Zoroark تغییر شکل می دهد تا آن را شکار کند.

Ash and his friends must stop a greedy media mogul from using the shape-shifting Zoroark to capture the time-travelling Celebi.

خلاصه داستان : مانجی یک شمشیرزن نامیراست که با زندگی ابدی نفرین شده و از مرگ هایی که توی این مدت زمان باعثشون شده خسته شده. اون به غیر از کشتن هیچ استعداد دیگه ای نداره برای همین یه نقشه میچینه که فراپذیریش رو برگردونه: باید ۱۰۰ انسان خبیث رو به ازای هر انسان خوبی که کشته، بکشه. جادوگری که این نفرین رو روی مانجی گذاشته با این نقشه موافقت میکنه و مانجی راهش رو برای کشتن هزار انسان خبیث شروع میکنه و...

Manji is a crass, violent samurai with a special ability: he cannot die. Cursed with immortality by the nun Yobikuni as punishment for his ruthless deeds, he has grown weary of his ageless life. The only way to lift the curse is to slay 1,000 evil men. So Manji wanders Japan, shedding the blood of the wicked on his quest to finally die.

خلاصه داستان : میکامی، کارگر شرکتی توسط یک قاتل تصادفی با چاقو کشته می شود و به عنوان یک هیولای لجن در دنیایی دیگر متولد می شود. او پس از اینکه نامش را ریمورو می گذارد به توانایی های جدیدی دست می یابد و با دوستان جدید ماجراجویی های زیادی دارد...

A long-running conspiracy is swirling over a mysterious power wielded by the Queen in Raja, a small country west of Tempest. When a slime who evolved into a Demon Lord named Rimuru Tempest crosses paths with Hiiro, a survivor of the Ogre race, an incredible adventure packed with new characters begins. The power of bonds will be put to the test!

خلاصه داستان : سوکاسا میزوکاگی یک جوان هجده ساله است. او بعد از عدم موفقیت در امتحانات دانشگاهش، به دلیل روابط و آشنایان پدرش، موفق می شود یک جایگاه شغلی در شرکت معروف اس اِی آی پیدا کند. این شرکت در کار تولید و مدیریت ربات های انسان نمایی می باشد که دارای احساسات انسانی هستند. این ربات ها گیفتیا نام دارند. او در این شرکت در دپارتمانی کار می کند که وظیفه ی اصل اش بازیافت گیفتیا هایی است که تاریخ انقضاشان نزدیک شده. این بخش تقریبا شبیه یک قبرستان است. البته شرایط برای سوکاسا از این هم بدتر است چرا که او با یک گیفتیای مونث به نام ایزلا همکار شده است. ایزلا تا کنون در زندگی اش هیچ مسئولتی به جز سرو چای برای همکارانش نداشته است...

After failing his college entrance exams, 18 year-old Tsukasa Mizugaki is offered a position at the renowned SAI Corporation, known for its production and management of Giftia, androids that possess human emotions. Tsukasa’s position is in the terminal service department where the main job is to recover Giftias that are close to their expiration, a graveyard department in every sense. To make matters worse, Tsukasa is ordered to work with Isla, a female Giftia who is never given any responsibility other than serving tea to co-workers.

خلاصه داستان : «روبرتا» ، تروریست سابق و خدمتکار فعلی، دختری که در سری اول “مرداب سیاه” نیز حضور داشت، در این سری انیمه‌ی پنج قسمتی نقش اصلی را بر عهده دارد. ارباب “روبرتا”، رئیس خانواده «لاولیس»، در تظاهراتی سیاسی به قتل می‌رسد. دادگاه قاتل برگزار شده اما متهم، تبرئه می‌شود. سرنخ‌هایی از قاتل داستان ما به “رواناپور” ختم می‌گردد. «روبرتا» برای گرفتن انتقام به راه می‌افتد. گرچه رئیس انتخابی جدید خانواده ، «گارسیا» و شاگرد “روبرتا”، «فابیولا اگلیسیاس» (که او هم یک خدمتکار است) نیز او را تعقیب می‌کنند. همین‌طور که “روبرتا” در خلال انتقام خونین خود، از کشته پشته می‌سازد، تمام افراد داخل جزیره ( که شامل گروه “مرداب سیاه” نیز می‌شود)، و همین‌طور افراد مقیم کشورهای خارجی با هم متحد می‌شوند تا علیه تهدیداتی که این جنگ را تشدید می‌کند، به مقابله بپردازند.

The assassination of the head of the Lovelace family in Venezuela sets his maid, a former terrorist named Roberta, on a bloodthirsty quest for revenge at any cost. The search for the culprits leads her to Roanapur, causing a massive commotion in Thailand. Garcia, heir of the Lovelace legacy and someone who regards Roberta as a precious family member, also travels to Roanapur and wants to make a deal with the Lagoon Company.

خلاصه داستان : یک تاجر ژاپنی که توسط دزدان دریایی امروزی اسیر شده بود، توسط شرکتش نوشته شده و مرده می شود. او که از زندگی شرکتی خسته شده است، تصمیم می گیرد با مزدورانی که او را ربوده اند، بپیوندد و بخشی از باند آنها شود.

The story follows a team of pirate mercenaries known as the Lagoon Company, that smuggles goods in and around the seas of Southeast Asia in the early to mid 1990s. Their base of operations is located in the fictional harbor city of Roanapur in southeast Thailand near the border of Cambodia.

خلاصه داستان : در دنیایی مملو از موجودات مرگبار به نام «یوما»، یک زن جوان نقره‌ای چشم به نام «کلر» از طرف سازمانی کار می‌کند که یوماهای زن را به جنگجویان تبدیل می‌کند که توانایی نابود کردن این موجودات را دارند. رو در نظر گرفته شده است

When a shapeshifting demon with a thirst for human flesh, known as "youma," arrives in Raki's village, a lone woman with silver eyes walks into town with only a sword upon her back. She is a "Claymore," a being manufactured as half-human and half-youma, for the express purpose of exterminating these monsters. After Raki's family is killed, the Claymore saves his life, but he is subsequently banished from his home. With nowhere else to go, Raki finds the Claymore, known as Clare, and decides to follow her on her journeys. As the pair travel from town to town, defeating youma along the way, more about Clare's organization and her fellow warriors comes to light. With every town cleansed and every demon destroyed, they come closer to the youma on which Clare has sought vengeance ever since she chose to become a Claymore.

خلاصه داستان : جنگِ جام مقدس – جنگ بر سر جامی که می تونه آرزوها رو برآورده کنه . جنگی که توی اون هفت جادوگر انتخاب می شن و با احضار روحِ قهرمانان ملت های قدیم با هم دیگه می جنگن و برنده ی این جنگ می تونه به آرزوش برسه . ماجرا به وقایعِ ده سال قبل از ماجراهای Fate/Stay Night مربوطه و ماجراهای جنگ چهارم جام مقدس رو روایت می کنه. جنگ توی...

War of the Holy Grail - Pursuing the power of the "Holy Grail" which grants a miracle, this is a contest in which seven magi summon seven Heroic Spirits to compete for it. In that battle whose conclusion was postponed three times, now, the fourth war commenced again. Entrusting their dearest wish of victory, the magi joined the battleground called "Fuyuki", but amongst them, there was a man who was always alone, and could not find out the meaning behind his fights. His name was Kotomine Kirei. Not comprehending the guidance of fate, Kirei was lost, and had kept questioning. Why someone like his was given the Command Seals. However, the fate of his fights crossed Kirei's path with a nemesis by chance. That person is - Emiya Kiritsugu. A man who was sterner than anyone else, more merciless than anyone else, and who sought the miracle of the Holy Grail.

خلاصه داستان : افسانه ها و حکایت هایی که از گذشته برجای مانده است، داستان انسان هایی که غرق در دلاوری های خود بر علیه موجودات پست و فاسد بود را بازگو میکند… دریغ از این که بدانند در جهانی بی رحم متولد شده اند. در همین حال، مخلوقات گریم، موجوداتی که بدون داشتن روح یا هوش فقط خرابی به بار می آوردند، توجهشان به انسان و دست ساخته هایش جلب شد. جنگ ناعادلانه ای بین

In the world of Remnant, a place where science and fairy tales coexist, human civilization is plagued by deadly monsters known as the Grimm. For a time, victory by the Grimm seemed all but certain, if not for the heroism of those sworn to protect humanity -- Huntsmen and Huntresses. These warriors are trained and assembled into teams at schools like Beacon Academy, where Ruby meets Weiss and Blake -- forming Team RWBY along with Ruby’s sister, Yang. While team RWBY studies to become the greatest Huntresses the world of Remnant has ever known, they are faced with a horrifying threat...

خلاصه داستان : هنگامی که یک مراسم کیمیاگری شکست خورده، برادران ادوارد و آلفونس الریک را با اجساد به شدت آسیب دیده باقی می گذارد، آنها شروع به جستجو برای تنها چیزی می کنند که می تواند آنها را نجات دهد: سنگ افسانه ای فیلسوف.

Two young brothers are raised as alchemists, but when they are severely injured trying to perform a forbidden act, they begin searching for the one thing that can save them; the fabled philosopher's stone.

خلاصه داستان : کیمیاگری به نام ادوارد الریک که به مدت دو سال در یک جهان موازی زندگی کرده، تصمیم می‌گیرد که به دنیای خود بازگردد. از سوی دیگر، برادر کوچک ادوارد نیز قصد دارد که به هر روش ممکن، با او تجدید دیدار کند و از وقوع یک جنگ قریب‌الوقوع جلوگیری نماید و...

Munich, Germany, 1923. Two years have passed since Edward Elric was dragged from his own world to ours, leaving behind his country, his friends and his younger brother, Alphonse. Stripped of his alchemical powers, he has been all this time researching rocketry together with Alphonse Heiderich, a young man who resembles his own brother, hoping to one day find a way back home. His efforts so far had proven fruitless, but after lending a hand to a troubled gipsy girl, Edward is thrown in a series of events that can wreak havoc in both worlds. Meanwhile, at his own world, Alphonse Elric ventures deeper into the mysteries of alchemy in search for a way to reunite with his older brother.