خلاصه داستان : داستان فیلم در اواخر دهه 1980 میلادی رخ می دهد. "تاکون" دانشجویی جویای کار است. "مایو" یک متخصص دهان و دندان است. این دو به طور اتفاقی با یکدیگر آشنا می شوند و کم کم رابطه شان صمیمی تر می شود تا اینکه "تاکون" شغلی در توکیو پیدا می کند و به آنجا می رود. اینجاست که آنها رابطه از راه دور را تجربه می کنند اما کم کم میان آنها فاصله می افتد و...

Set in Shizuoka and Tokyo, Japan in the late 1980's. Takkun is a university student in Shizuoka attempting to find a job. Mayu is a dental hygienist. They meet through a blind date and begin to date, but Takkun finds a job in Tokyo and goes there. They begin a long distance relationship, but their relationship breaks down.

خلاصه داستان : تاکاناشی هیناکو یه زن اداری 30 ساله ست که تو 8 سال گذشته به عنوان منشی تو رِلِیشِن گِیت مشغول به کار بوده، هر روز، رئیس کاریزماتیک شرکت بهش “ماموریت های غیرممکن”مختلفی میداد و باعث میشه تو 6 سال گذشته سینگل باشه و وقتی برای فکر کردن به آینده ـش نداشت. یه روز،رئیس شرکت به هیناکو “ماموریت غیرممکن” خیلی بزرگی می میده و میگه ” رئیسِ شرکتِ زیرمجموعه‌ی شرکت باش”.

Hinako is the executive assistant to the CEO of Relation Gate, a startup company growing at breakneck speed. Apt to listen to his gut feelings, her boss bombards her day in and day out with tall orders he concocts on a whim. Life is far from chill for Hinako, who hasn't had a boyfriend in six years. She barely even has time to sit and think carefully about her future. Each long workday ends with the same toxic thought, "I find no meaning doing this!" as she clutches a beer and lets out a huge sigh.

خلاصه داستان :

Kawakubo Ryo is a detective on a special team. When he was a child, he lived through a difficult time. He lived in poverty and his mother's negligence led to his younger sibling's death. His mother went missing and he has been looking for her. Song Shi-On is a smart guy. He graduated from a top medical school in the United States. He happily spends time with his girlfriend, but an experimenton his brain causes him to lose his memory. Kawakubo Ryo and Song Shi-On have nothing in common but work together on a special team formed by a secret organization of police officers. They try to solve difficult cases.

خلاصه داستان : ایکیگامی ایکیگامی در جامعه ای دیستوپیایی اتفاق می افتد که دولت «قانون رفاه» را اجرا کرده است. این قانون حکم می کند که از هر 1000 شهروند تصادفی 18 تا 24 ساله، 1 نفر در یک قرعه کشی اجباری برای ایالت جان خود را از دست خواهند داد. مرگ در یک تاریخ و زمان از پیش تعیین شده رخ می دهد، یعنی زمانی که یک نانوکپسول تزریقی که در سنین پایین دریافت شده است، منفجر می شود. قانون به معنای ایجاد قدردانی از زندگی...

In an attempt to spur citizens into taking more productive roles in society, the Japanese government issues death messages, or "ikigami", informing them that they have only 24 hours left to live. The film follows a young man tasked with delivering these messages, as well as the victims.

خلاصه داستان : ماکینو دختری از خانواده ای نسبتا فقیر است که بر اثر سوءتفاهمی مجبور می شود به دبیرستان Eitoku Academy برود که مخصوص افراد پولدار و ثروتمند است. او که زمانی دختری شاد با روحیه جنگجویانه بوده و به کسی اجازه نمیداد به خودش و یا دوستانش زور بگویند، از وقتی وارد این دبیرستان می شود، روحیه خودش رو از دست می دهد و فقط تک تک روزهایش را می شمارد تا زودتر از آنجا فارق التحصیل بشود. در این دبیرستان یک گروه ۴ نفره از پسرهای پولدارترین خانواده های ژاپن هستند که خیلی زورگواند و هر کاری دلشان می خواهند انجام میدهند. اسم این گروه (F4) است. سرگروه این باند پسری به نام دمیوجی تسوکاسا است که کسی حتی جرات چپ نگاه کردن را هم به او ندارد. این گروه با هر کسی در بیفتند یک کارت قرمز که آرم گروه (F4 (flower four بر آن نوشته شده را به آ فرد می دهند و از آن به بعد هرکسی در دبیرستان آن فرد را می بیند باید مسخره و اذیتش کند.

Set at a famous high school for the super-wealthy, this is a puppy love story centered on Tsukushi Makino, a poor girl, and the F4 gang of rich kids headed by the rough and fearless Prince Charming, Tsukasa Domyoji.

خلاصه داستان : کانزاکی نائو که یک دانشجوی خوش قلبی هست ، یکی از روزها 100 میلیون ین پول براش میاد که همراه اون کارتی هست روش نوشته که به بازی دروغ دعوت شده . هدف از این بازی هم فریب دادن هم بازی ها برای بدست آوردن 100 میلیون دلاره . در اولین قدم کانزاکی نائو که از مربی سابق خودش فریب خورده و نیاز به کمک داره میره دنبال شخص باهوش و باذکاوتی که تازه از زندان آزاد شده به نام “آکیاما شینجی” تا بهش کمک کنه ….

Nao Kanzaki, a student, was blackmailed into joining a "Liar Game" and ended up losing 100 million yen. In order to repay the debt, she enlists the help of Shin'ichi Akiyama, a genius swindler who was only recently released from jail for bankrupting one of Japan's largest scam companies.

خلاصه داستان : ناناسه نوباتا دانشجوی سال آخر دانشگاه است که با پدرش زندگی می کند. پدر او مدیر عامل یک شرکت دارویی است که تصمیم می گیرد برای شناختن دشمنانش، دارویی را که موقتا او را می کشد بخورد و بعد از دو روز مجددا زنده شود...

After Nanase's father drops dead due to a drug that causes temporal death for 2 days, she is named the president of his pharmaceutical company. Nanase endeavors to prevent her father's enemies from prematurely cremating his body before the drug can wear off and allow him to revive.