خلاصه داستان : رنت فاینا، ماجراجوی ۲۵ ساله، به مدت یک دهه با موجودات زیرزمینی جنگیده است. با توانایی کم در این شغل، رنت خود را به شکار اسلایم‌ها و گوبلین‌هایی محکوم می‌بیند و حقوقش هم کم است. اما تمام اینها زمانی تغییر می‌کند که در سیاهچالۀ آب‌ماه راهی گمشده را پیدا می‌کند. اما در انتهای این راه، طلا و جواهری نیست، بلکه اژدهای افسانه‌ای است که بدون تردید رنت را می‌بلعد! پس از بیدار شدن، متوجه می‌شود نه مرده است و نه زنده – تنها یک اسکلت است! تنها با شمشیر قابل اعتمادش...

Rentt Faina has hunted monsters for the last 10 years. Sadly, he’s not great at his job, stuck hunting slimes and goblins for a few coins each day. His luck turns when he finds an undiscovered path. At the path’s end, he meets his demise in the maw of a legendary dragon. But, he wakes up as an undead bag of bones! He sets out to achieve Existential Evolution and rejoin the land of the living.

خلاصه داستان : تولد دوباره یک بار شاید جالب به نظر برسد، اما ریشه این کار را برای هفتمین بار انجام می‌دهد! او در زندگی‌های قبلی‌اش انواع و اقسام هیجان‌ها را تجربه کرده است، از فروش کالا به عنوان بازرگان گرفته تا شمشیر زنی به عنوان شوالیه، بنابراین اکنون تصمیم گرفته است که آرام بگیرد و لذت ببرد. اما برای لذت بردن از زندگی اعیانی، او ابتدا باید با شاهزاده خوش‌تیپ ازدواج کند… همان کسی که اتفاقاً...

Rishe, the duke’s daughter, is no stranger to reincarnation—it’s her seventh life, after all. Each life restarts at her broken engagement. Having been a merchant, a maid, and a knight, she now desires leisure. But her world changes when a prince, who killed her in a past life, proposes! To prevent war and live to a ripe old age, she begins her seventh life as the bride of an enemy nation’s prince.

خلاصه داستان : ری اوهاشی، کارمند عادی اداری، با به‌خود آمدن در بدن شخصیت اصلی بازی محبوب بازی اوتومه‌اش، انقلاب، متوجه می‌شود. به شادی او، اولین کسی که او را خوشامد می‌گوید کلر فرانسواست- شخصیت اصلی منفی داستان! حالا ری تصمیم گرفته تا کلر را دوست بدارد به جای مردان اصلی بازی. اما عشق منفی او چگونه به این دوست‌نامه جدید واکنش نشان خواهد داد؟!

The world turns upside down when a corporate drone wakes up as Rae Taylor, the heroine in her favorite otome game, Revolution. Rae is elated at the opportunity to court Claire François, the game’s villainess and the object of her affection. Armed with her knowledge of the game and events to come, Rae sets out to make Claire fall for her. But how will the villainess take Rae’s romantic advances?

خلاصه داستان : مامدا تانوکی است که در دوران اشتباهی به دنیا آمده است - تنها چیزی که او می خواهد این است که انسان ها را فریب دهد، اما آن دوران شنیع تانوکی به پایان رسیده است. اما یک زن، استاد راکوگو به نام بونکو، به مامدا نشان می‌دهد که هنوز هم می‌توان انسان‌ها را جادو کرد... فقط با کلمات، نه توهم. مامدا مصمم است شاگرد بونکو شود، اما آیا می‌تواند استاد رواقی را متقاعد کند که او را بپذیرد...؟

Mameda is a tanuki who was born in the wrong era - all she wants is to trick humans, but that age of tanuki shenanigans is over. But one woman, a rakugo master named Bunko, shows Mameda it's still possible to cast magic on humans...only with words, not illusions. Mameda is determined to become Bunko's apprentice, but can she convince the stoic master to take her on...?

خلاصه داستان : این داستان در مورد خروج کوکونا اوتوری، یک نوجوان خوش اخلاق است که آرزوی پیوستن به شرکت تئاتر معتبر سیریوس را دارد.

Theater has taken the entire world by storm in the 20th century, and teenager Kokona Ohtori aims to take the big stage. Performers who shine the brightest are called Dai Stars, and for Kokona, her first step into stardom is auditioning for the prominent theater troupe—Sirius. As she cultivates her unique sense for the stage, a story of passion and aspiration unfolds in this super-theater age.

خلاصه داستان : هیتوری گوتو یک دختر دبیرستانی است که شروع به یادگیری نواختن گیتار می کند زیرا آرزوی حضور در یک گروه را دارد، اما آنقدر خجالتی است که حتی یک دوست پیدا نکرده است.

Hitori Gotoh, a shy, awkward, and lonely high school student dreams of being in a band despite her doubts and worries, but when she is recruited to be the guitarist of a group looking to make it big, she realises her dream may be able to be fulfilled and come true.

خلاصه داستان : هدف هایی که دنبالشون میرن هیچوقت نمیتونن در برن . ولی این تیم آدمکشی یهو میبینه داره از یه دختر پنج ساله مراقبت میکنه. و حالا زندگی خانوادگیِ یه تیم از قاتل های استخدام شده ی خونسرد و خونگرم و یه دختر کوچولوی معصوم شروع میشه. آیا میتونن بین بچه داری و کار، اعتدال ایجاد کنن؟ و این خانواده ی موقتی، شادی رو پیدا میکنه؟

When two hit men take out a dangerous mobster, the last thing they expect is for him to have a four-year-old daughter - now an orphan. But when they decide to take custody of the child, their life turns upside down! Between a mission here and a shootout there, the two hired killers will have to find time to prepare nutritious meals, stimulate the child's intellectual growth, and take the little one to daycare!

خلاصه داستان : جمهوری سن ماگنولیا در حال جنگ با کشور همسایه خود، امپراتوری Giad است. هر دو طرف از پهپادهای بدون سرنشین برای انجام "جنگ بدون تلفات" استفاده می کنند. داستان لنا را در حالی دنبال می کند که او گروهی از پهپادها به نام 86 را فرماندهی می کند.

Called “Juggernaut,” these are the unmanned combat drones developed by the Republic of San Magnolia in answer to the attacks by the autonomous unmanned drones of the neighboring Empire of Giad, the “Legion”. But they’re only unmanned in name. In reality, they are piloted by the Eighty-sixers—those considered to be less than human and treated as mere tools. Determined to achieve his own mysterious ends, Shin, the captain of Spearhead Squadron, which is comprised of Eighty-sixers, continues to fight a hopeless war on a battlefield where only death awaits him.

خلاصه داستان : توموزاکی یکی از بهترین گیمرهای ژاپن است و از نظر او زندگی واقعی یکی از بدترین بازی هاست.زیرا هیچ قانون مشخصی برای موفقیت وجود ندارد و به طرز وحشتناکی متعادل می باشد و هیچ چیز منطقی در آن وجود ندارد. اما او با یک گیمر آشنا می شود که....

Tomozaki is one of the best gamers in Japan, and in his opinion, the game of real life is one of the worst. No clear-cut rules for success, horribly balanced, and nothing makes sense. But then he meets a gamer who’s just as good as him, and she offers to teach him a few exploits…

خلاصه داستان : سه داستان متفاوت از جوانی در شهرهای مختلف چین اتفاق می افتد.

The rigorous city life of China, while bustling and unforgiving, contains the everlasting memories of days past. Three stories told in three different cities, follow the loss of youth and the daunting realization of adulthood. Though reality may seem ever changing, unchangeable are the short-lived moments of one's childhood days. A plentiful bowl of noodles, the beauty of family and the trials of first love endure the inevitable flow of time, as three different characters explore the strength of bonds and the warmth of cherished memories. Within the disorder of the present world, witness these quaint stories recognize the comfort of the past, and attempt to revive the neglected flavors of youth.