خلاصه داستان : خوان پس از 20 سال به زادگاهش بوئنوس آیرس باز می گردد تا پدر در حال مرگش را ملاقات کند و سعی می کند آنا، شعله قدیمی خود را پیدا کند.

Living with his parents, 17-year-old Juan hangs out with several intellectuals who would like to photograph the human soul. The girlfriend of the group's financier is Ana, and Juan is attracted to her, despite the knowledge that she spent two years at a clinic because she was "crazy." Juan sees Ana when he can and trains as a door-to-door salesman, but when the German photographer on the soul project gives him a viewfinder, it changes his life, putting him on the path to his later success as a Hollywood director.

خلاصه داستان : این فیلم که در بوینس آیرس ، آرژانتین قرار دارد ، داستان تلاش کارگردان ماریو سوارز برای ساختن فیلم نهایی تانگو است. تنها پس از آنكه همسرش (یكی از ستارگان فیلم) او را ترك كرد ، ماریو باید موضوعاتی را پیدا كند كه فیلم را در كنار هم نگه می دارد ، در حالی كه به طور همزمان به موسیقی دانان و رقاصان خود آزادی بیان را كه برای جلب رضایت مخاطبان آرژانتینی تنگ تانگو لازم است ، می دهد. وقتی ماریو عاشق النا می شود ، یک رقصنده جوان زیبا و با استعداد که دوست دختر آنجلو لاروکا قدرتمند و خطرناک ، یک سرمایه گذار در تصویر است ، همه چیز پیچیده می شود. و چشم انداز خلاق ماریو هنگامی که صحنه ای را طراحی می کند

A dangerous love affair inspires a director to create the most spectacular and boldly seductive dance film ever made. 1998 Oscar Nominee Best Foreign Language Film.

خلاصه داستان : آلیسا مادری درمانده است و هرکاری میکند تا از رفتن پسرش به زندان جلوگیری کند زیرا پسرش سعی داشته تا همسر سابقش را بکشد و ....

When her son is accused of raping and trying to murder his ex-wife, Alicia embarks on a journey that will change her life forever.

خلاصه داستان : داستان در مورد زن مُسنی است که به صورت اتفاقی دخترش را که 30 سال پیش او را ترک کرده ملاقات میکند و از او میخواهد تا 10 روز در کنار او بماند و...

Annabel is a successful businesswoman with a wealthy husband. At a reception in her villa she meets a woman, a member of the catering staff who has been hired for the evening. This woman is none other than her own daughter Chiara, whom she had left over thirty years ago. Chiara was just eight years old at the time. She now approaches her mother with an unusual request: to spend ten days together with her.