خلاصه داستان : Meenakshi Deshpande به شدت وحشیانه و با وسواس فیلم ، بینی بسیار حساسی دارد. پس از استخدام وی برای کار در کتابخانه کالج محلی ، بوی فوق العاده ای در هوا می گیرد. منبع سوریا ، دانشجوی هنر زیبا و معمایی از یک خانواده تامیل است. در همین حال ، خانواده عجیب و غریب مایناکشی ترتیب ازدواج وی با ماداو ، مردی مهربان و معقول را داده اند. میناكشی بین ازدواج با انتخاب والدینش برای یك شوهر به ظاهر ایده آل یا پیروی از بینی او و تعقیب غریبه كوچكی كه ممكن است تمام آنچه كه به نظر می رسد باشد یا نباشد ، اختلاف نظر دارد

Meenakshi, a Marathi gal with an ultra-sensitive sense of smell, lives her life in her dreams, dancing and enacting her favourite actresses Sridevi, Madhuri and Juhi. Not believing in arranged marriages, Meenakshi awaits her prince when she comes across Tamil artist Surya, to whom she is strangely attracted to.

خلاصه داستان : در اوایل قرن بیستم با یک کودک و مادربزرگ وحشی‌اش که در روستایی به نام تومباد (Tumbbad) در زنجیر نگهداری می‌شود روبرو هستیم، اما این مادربزرگ راز گنج و محل آن را می‌داند. این پسر به هنگام ترک آنجا با مادرش به او قول می‌دهد که هیچ گاه به تومباد بازنگردد، اما در اپیزود بعد او بازگشته و راز گنج را از مادربزرگش می‌پرسد و این آغاز ماجرای پر پیج و خمی است که این مرد را به هزارتوی وحشتناکی می‌کشاند؛ هزار توی حرص و آز. این فیلم که ماجراهای آن در روستایی به نام تومباد اتفاق می‌افتد، داستان سه نسل از یک خاندان هندی را روایت می‌کند که پس از احداث معبدی برای پرستش فرزند اول یکی از خدایان اسطوره‌ای خود، با پیامدهایی ناگوار مواجه می‌شوند و…

India, 1918. On the outskirts of Tumbbad, a cursed village where it always rains, Vinayak, along with his mother and his brother, care of a mysterious old woman who keeps the secret of an ancestral treasure that Vinayak gets obsessed with.