خلاصه داستان : رودی و ویکتور دو دوست صمیمی هستند. ویکتور آدم ولخرجی است و رودی در فکر کمک به خانواده خود. اتفاقات جوری رقم می خورد که دوستی این دو از هم می پاشد و...

Poland 1943: An unlikely pair - a concentration camp prisoner and a captain in Hitler's notorious SS - free themselves from the wreckage of a crashed SS airplane. The two appear to be strangely familiar with each other and the extent of their extraordinary relationship is thrillingly revealed.

خلاصه داستان : در جریان یورش پلیس به یک مرکز جوانان، هافمن بیوژنتیک از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار می گیرد. وقتی از کما بیدار می شود، چیزی را به یاد نمی آورد. پلیس او را به تروریست بودن متهم می کند.

One night when seeking his estranged wife, Hoffmann goes to the youth center where she works. The police are there rounding up radicals who frequent the center - Hoffmann runs into the building and ends up being shot in the head. He awakens with brain trauma, partially paralyzed and unable to speak. The police accuse him of stabbing an officer; the radicals herald him as an innocent victim of police brutality. During his slow recovery at the hospital, Hoffmann must piece together his life and struggle to remember the events of that night.

خلاصه داستان : «استفان میروکس» یک مرد جوان خجالتی است که بعد از مرگ پدرش از مکزیک به پاریس نقل مکان می کند تا نزدیک مادرش باشد. او در آنجا عاشق دختر همسایه اش می شود که «استفانی» نام دارد. به دست آوردن این دختر برای او کار بسیار دشواری است، همین امر باعث میشود او برای فرار از مشکلاتش به دنیای رویاهایش پناه ببرد...

Chronicles three years of a middle class family seemingly caught up in their daily routines, only troubled by minor incidents. Behind their apparent calm and repetitive existence however, they are actually planning something sinister.

خلاصه داستان : 71 صحنه حول یک مهاجر اخیر ، زوجی که به تازگی یک دختر ، یک دانشجوی دانشگاه و یک پیرمرد تنها را به فرزندی قبول کرده اند.

71 scenes revolving around multiple Viennese residents who are by chance involved with a senseless gun slaughter on Christmas Eve.

خلاصه داستان : اریک کوهوت نوازنده پیانو است و به تدریس موسیقی می پردازد. شوبرت و شومان قدرت او هستند ، اما او کاملاً در سطح کنسرت نیست. او به دوران میانسالی نزدیک می شود و با مادرش زندگی می کند که سلطه گر است و سپس مطیع. اریکا یک قربانی است و سپس مبارز. با دانش آموزانش سخت گیر است. او برای تماشای DVD به یک فروشگاه مراجعه می کند. او در یک تئاتر رانندگی راه می رود تا به زوج هایی که رابطه دارند خیره شود. والتر دانش آموزی با اعتماد به نفس و دارای برخی استعدادهای موسیقی است. او برای کلاس او ممیزی می کند و کاملاً در جذب او است. او سرد جواب می دهد سپس از او می خواهد که اجازه دهد او را رهبری کند. بعد او بازی را با نامه تغییر می دهد و او را به خیالات خود دعوت می کند

Erika Kohut, a sexually repressed piano teacher living with her domineering mother, meets a young man who starts romantically pursuing her.

خلاصه داستان : دو پسر نوجوان یک ماشین را می دزدند و راهی سفری می شوند که احتمالاً زندگی آنها را تغییر می دهد.

While his mother is in rehab and his father is on a 'business trip' with his assistant, 14-year-old outsider Maik is spending the summer holidays bored and alone at his parents' villa, when rebellious teenager Tschick appears. Tschick, a Russian immigrant and an outcast, steals a car and decides to set off on a journey away from Berlin with Maik tagging along for the ride. So begins a wild adventure where the two experience the trip of a lifetime and share a summer that they will never forget.