خلاصه داستان : هنرمند نجاری تاکومی به روستای کوچک آسوکا نقل مکان می کند. سپس با کایوکو، زنی که به مدرسه تاکومی رفته بود، آشنا می شود. کایوکو مجذوب رنگ هانزو (زرشکی) شده است. با دوست پسر تتسویا زندگی می کند. به زودی او عاشق تاکومی می شود.

Woodwork artist Takumi moves to the small village Asuka in Nara Prefecture. He remodels old homes and lives a peaceful existence with nature. Takumi then meets Kayoko, a woman who went to the same school as Takumi. Kayoko is fascinated with the color crimson. She dyes scarves with the color of hanezu. Kayoko lives with boyfriend Tetsuya, who works as an editor of a PR magazine. They live together. Soon, Kayoko falls in love with Takumi.

خلاصه داستان : طعم چای طلسم زمانی در زندگی خانواده‌ای که در استان توچیگی در شمال توکیو زندگی می‌کنند. اگرچه شوهرش مشغول کار در یک دفتر است، اما یوشیکو یک زن خانه دار معمولی نیست، بلکه در خانه روی یک پروژه فیلم انیمیشن کار می کند. عمو آیانو به تازگی آمده است و به دنبال این است که پس از چندین سال زندگی در توکیو، سرش را جمع کند...

A spell of time in the life of a family in rural Tochigi prefecture. Yoshiko is not an ordinary housewife, instead working on an animated film project. Uncle Ayano, a successful music producer, is looking to get his head together after living in Tokyo. Meanwhile, Sachiko is concerned with why she seems to be followed by a giant version of herself. As the lazy days pass by, each member of the family is followed in a series of episodic vignettes.

خلاصه داستان : یک درام خانوادگی درباره کودکان بزرگسال است که از والدین مسن خود دیدار می کنند و در یک روز تابستان اتفاق می افتد. والدین مسن ده ها سال در خانه خانوادگی زندگی می کنند. پسر و دختر آنها برای یک دیدار خانوادگی نادر بازمی گردند و خانواده های خود را با خود می آورند. آنها برای بزرگداشت مرگ غم انگیز پسر بزرگ که پانزده سال پیش در یک حادثه غرق شد ، گرد هم آمده اند. اگرچه خانه جادار به اندازه مهمانی خانگی مادر آرامش بخش و تغییرناپذیر است ، اما همه اعضای خانواده با ظرافت تغییر کرده اند

Twelve years after their beloved eldest son, Junpei, drowned while saving a stranger's life, Kyohei and Toshiko welcome their surviving children home for a family reunion. Younger son Ryota still feels that his parents resent that he isn't the one who died; his new wife, Yukari, is awkwardly meeting the rest of the family for the first time. Daughter Chinami strains to fill the uncomfortable pauses with forced cheer.

خلاصه داستان : در سال 2084 ، بشریت تقریباً نابودی کامل مهاجمان بیگانه است. مایلی ، زن جوانی در برابر مقاومت زمین ، از یک ماشین زمان استفاده می کند و به اکتبر 2002 باز می گردد و سعی می کند از آغاز حمله بیگانگان و جنگ جلوگیری کند. در بدو ورود به یک کشتی ، او توسط یک مرد ضربه ای به نام میاموت از رئیس شر شیطان یاکوزا نجات یافت و نجات یافت. مایلی با استفاده از روشهای غیر متعارف ، میاموتو را مجبور می کند تا او را برای نجات نسل بشر یاری دهد

After an alien invasion threatens to annihilate the human race, a young Japanese girl, named Milly, travels back in time from 2084 to October 2002, and enlists the reluctant aid of skilled Tokyo gunman, named Miyamoto, to discover and prevent the start of the war. However, trouble ensues when the two protagonists are forced to deal with a Japanese mafia boss, named Mizoguchi, who is somehow involved in the start of the war by keeping the first alien spaceship and its alien pilot captive, while our two heroes race against the clock to find a way to stop the oncoming destruction from the vengeance-seeking alien invasion fleet on its way to Earth.

خلاصه داستان : یک کارآگاه خصوصی منحل (هیروشی آبه) سعی می کند پس از مرگ پدرش با خانواده بی اعتماد خود ارتباط برقرار کند.

Ryota is an unpopular writer although he won a literary award 15 years ago. Now, Ryota works as a private detective. He is divorced from his ex-wife Kyoko and he has an 11-year-old son Shingo. His mother Yoshiko lives alone at her apartment. One day, Ryota, his ex-wife Kyoko, and son Shingo gather at Yoshiko's apartment. A typhoon passes and the family must stay there all night long.

خلاصه داستان : یک خانواده کلاهبر، یک کودک گم شده بنام یوری را پیدا می کنند، با وجود دیدن خبر گم شدن او در تلویزیون، تصمیم می گیرند که یوری را برای همیشه پیش خود نگه دارند و به او راه های دزدی را یاد دهند و...

After one of their shoplifting sessions, Osamu and his son come across a little girl in the freezing cold. At first reluctant to shelter the girl, Osamu’s wife agrees to take care of her after learning of the hardships she faces. Although the family is poor, barely making enough money to survive through petty crime, they seem to live happily together until an unforeseen incident reveals hidden secrets, testing the bonds that unite them.

خلاصه داستان : آدم کوچولو هایی با قد ۴ اینچ وجود دارند که در کنار آدم ها اما به دور از چشم آن ها زندگی می کنند. «شو» پسری است که به خاطر بیمار ها و مشکلات جسمی برای مدتی باید استراحت کرده و روح و جسمش را تقویت کند به همین دلیل به خانه خارج از شهر خانوادگی شان می روند و شو پس از ورود متوجه آرئیتی، دختر آدم کوچولو ها می شود...

14-year-old Arrietty and the rest of the Clock family live in peaceful anonymity as they make their own home from items "borrowed" from the house's human inhabitants. However, life changes for the Clocks when a human boy discovers Arrietty.

خلاصه داستان : شکوفه های گیلاس یک نانوای دورایاکی که با بدهی‌های سنگین و فزاینده‌ای سنگینی می‌کند، پس از چشیدن طعم شگفتی خوشمزه‌اش، یک زن پیر مهربان را استخدام می‌کند. او کم کم دنیای درونی زیبای خود را باز می کند. آیا او می تواند راز موفقیت او را حفظ کند...

The master of a dorayaki pastry store hires a 76-year-old woman whose talents attract customers from all over. But she's hiding a troubling secret. Life's joys are found in the little details, and no matter what may be weighing you down, everyone loves a good pastry.