خلاصه داستان : این فیلم داستان یک سرباز مزدور را روایت می کند که با دو پلیس شیاد همکاری می کند تا از یک کشور عربی فاسد، شمش طلا بدزدد...

Moon (Michael Latimer) is a mercenary who joins forces with two crooked cops in an attempt to steal 90 million dollars in gold from an Arab country decimated by political chaos. Sex, violence and mayhem accompany the group of double-crossing heavies who covet the purloined loot. A bevy of females willingly submit to seduction, and a sadistic homosexual murderer trails Moon and his malevolent gang for the gold in this compelling crime drama.

خلاصه داستان : ایتان ستاره نسل گذشته فوتبال است که منتظر فردایی بهتر می باشد.

An aging soccer player has a part-time girlfriend, a young fan, and doubts about throwing a game.

خلاصه داستان : بیلی و گروهش برای شرکت در یک مسابقه ی آواز در هواپیمایی در حال سفر هستند. در این هواپیما اَن برایانت هم حضور دارد. پدر ان او را به این سفر فرستاده است تا شیفتگی او نسبت به ستاره ی پاپ، لری گرینجر، را متوقف کند. این هواپیما مجبور به بازگشت به فرودگاه می شود و بیلی و گروهش ان را متقاعد می کنند که به آن ها پیوسته و برای پیدا کردن لری، کلوب های شبانه ی لندن را با هم بگردند.

A struggling singer and his band befriend an heiress who, against the wishes of her father, is searching for the lover who she has been forbidden to see and with whom she is hoping to elope.

خلاصه داستان :

Greedy sailors capture a giant lizard off the coast of Ireland and sell it to a London circus. Then its mother shows up.

خلاصه داستان : سه نفر در حومه انگلستان به رهبری یک پرفسور شروع به آزمایش یک موشک می کنند. در انفجاری دونفرشان کشته می شوند ولی سومین آنها به طور عجیبی تبدیل به یک هیولا می شود…

The first manned spacecraft, fired from an English launchpad, is first lost from radar, then roars back to Earth and crashes in a farmer's field, and is found to contain only one of the three men who took off in it; and he is unable to talk but appears to be undergoing a torturous physical and mental metamorphosis.

خلاصه داستان : پرستار کودک جوان آماندا به اقامتگاه لوید می رسد تا شب را به مراقبت از پسر کوچک خود بگذراند. بلافاصله پس از ترک لویدز، یک سری اتفاقات ترسناک در خانه قدیمی غم انگیز اعصاب آماندا را به هم می زند. با این حال، وحشت واقعی زمانی شروع می شود که پدر بیولوژیکی کودک پس از فرار اخیر از یک موسسه روانی در آن نزدیکی ظاهر می شود.

Young babysitter Amanda arrives at the Lloyd residence to spend the evening looking after their young son. Soon after the Lloyds leave, a series of frightening occurrences in the gloomy old house have Amanda's nerves on edge. The real terror begins, however, when the child's biological father appears after recently escaping from a nearby mental institution.