خلاصه داستان :

26 years old Hanako is on the verge of directing her first-ever feature film, achieving her childhood dream. Although she’s being hindered by an older male assistant director, she has a fateful encounter with a man named Masao, and her life at last begins to take on a whole new luster. However, the underhanded actions of an unscrupulous producer cause Hanako to have her personal project stolen. After being dumped into despair, she quietly stokes her rage, and makes a pledge to keep fighting, and never back down! Entangling Masao, her hopeless father and two older brothers (who she’s been out of touch with for over 10 years) in her obsessive quest, Hanako audaciously attempts to make her dream come true, her way!

خلاصه داستان : کنتو از آشپزی با غذاهای کنسروی و خوردن آنها در محل اردو لذت می برد.ناناکو عاشق آشپزی با مواد طبیعی است که خودش از طبیعت بدست می آورد.تنها نکته مشترک بین کنتو و ناناکو این است که آنها در اردوگاه به تنهایی غذا می خورند و می خوابند.از طریق افرادی که در اردوگاه ها با آنها ملاقات می کنند ، هر دو مجذوب دنیای غذا می شوند.

Kento enjoys cooking with canned foods and eating them at a camp-ground. Nanako likes cooking with natural ingredients she obtains herself from nature. The only thing in common between them are that they eat and sleep alone at camp.

خلاصه داستان : داستان فیلم در اواخر دهه 1980 میلادی رخ می دهد. "تاکون" دانشجویی جویای کار است. "مایو" یک متخصص دهان و دندان است. این دو به طور اتفاقی با یکدیگر آشنا می شوند و کم کم رابطه شان صمیمی تر می شود تا اینکه "تاکون" شغلی در توکیو پیدا می کند و به آنجا می رود. اینجاست که آنها رابطه از راه دور را تجربه می کنند اما کم کم میان آنها فاصله می افتد و...

Set in Shizuoka and Tokyo, Japan in the late 1980's. Takkun is a university student in Shizuoka attempting to find a job. Mayu is a dental hygienist. They meet through a blind date and begin to date, but Takkun finds a job in Tokyo and goes there. They begin a long distance relationship, but their relationship breaks down.

خلاصه داستان : هیکاری سوتسویی پسری دبیرستانی است که بیشتر زمان خود را صرف بازی های کامپیوتری و دیدن انیمه میکند و از بودن و وقت گذراندن با آنها رضایت کامل دارد. هیکاری دوستان زیادی ندارد و در دنیای خودش غرقه. تا اینکه یک روز با دختر محبوب مدرسه “ایروها” برخورد میکند و …

Hikaru Tsutsui is a high school student. He enjoys animation and video games in the virtual world, but he doesn't enjoy his real life. People at his school don't even know he exists. One day, he cleans up the pool at his school with beautiful Iroha Ikarashi. Iroha approaches Hikaru and confesses that she likes him.

خلاصه داستان : مامی به ندرت از خانه خارج می شود از مدرسه راهنمایی.

Mami rarely leaves home since she dropped out from middle school. She has been escaping reality by immersing herself in copying her favorite manga and illustrations in her room full of books and comics. Her father, Eisuke, worries a lot about her ever since he divorced with her mother, Mika.

خلاصه داستان : پس از از دست دادن همه چیز در یک سونامی، هانا 10 ساله توسط یکی از بستگان دور 26 ساله جونگو کوسارینو گرفته می شود. آنها به عنوان پدر و دختر زندگی می کنند اما احساس عمیقی از دست دادن دارند. جونگو به عنوان آشپز برای گارد ساحلی کار می کند و هانا جوان را برای روزها تنها می گذارد. در هوکایدوی زمستانی، جونگو و هانا هر دو می‌خواهند قلب‌های خالی و گرسنه‌ی عشق خود را در حالی که می‌بینند پر کنند

As a young child, Hana loses her family to a devastating tsunami that wipes out her town. At a shelter, distant relative Jungo sees her wandering and adopts her as his daughter.

خلاصه داستان : داسانی پلیسی اکشن مملو از اتفاقات جذاب. ساساکی رنا تنها محققی است که برای یک آژانس تحقیقاتی متوسط به نام آژانس تحقیقاتی سوما کار می کند. او به خاطر گذشته مخاطره انگیز خود مجبور است...

Kitagawa Keiko plays Sasaki Rena, a detective who risks her life investigating detectives for her dead sister. Beautiful, intelligent, and with a great memory, the talented woman judges situations and chooses the most appropriate course of action. Her brutal past surrounding her sister's death inspires her to learn everything she can about detectives, leading her to visit the Suma Research Company. As the sole member of the Anti-Detective Department responsible for investigating and pursuing unethical detectives, she is a solitary lady detective.

خلاصه داستان : خلاصه داستان : میکا به عنوان پرستار در روز عمل می‌کند ; شبانه مردان حریص را در یک کافه دختران سرگرم می‌کند . Shinji در یک چشم نابینا است و به عنوان کارگر ساختمانی زندگی می‌کند . در همان زمان , هر دوی آن‌ها به تنهایی به وجود خود ادامه می‌دهند , اما به نوعی مسیر آن‌ها به طور معجزه اسایی از زیر آسمان

Mika works as a nurse by day; by night she entertains covetous men at a girls’ bar. Shinji is blind in one eye and ekes out a living as a construction worker. Young and grown-up at the same time, they both lead a lonely existence, but somehow their paths keep miraculously crossing under the Tokyo sky. Can loneliness be experienced together?

خلاصه داستان : نبرد هیولاهای ژاپنی برای سرنوشت جهان اتفاق می افتد و ...

Kei Watanabe is a fifth grade elementary school student. He has inherited the hunter's blood to hunt yōkai. To save the world from being destroyed, Kei Watanabe challenges a war against the yōkai.

خلاصه داستان : در یک پارک در یک غروب بارانی، یک دانشجوی 19 ساله به نام فومی، چتر را به دختر 10 ساله خیس به نام ساراسا می دهد.

On a rainy evening, 19-year-old university student Fumi Saeki happens to meet 9-year-old Sarasa Kanai in the park. Kanai Sarasa is soaking wet. She is separated from her parents and lives with her aunt, but she tells Saeki Fumi that she doesn't want to go back to her aunt. Saeki Fumi takes Kanai Sarasa to his apartment and they live together for the next 2 months. Saeki Fumi is then arrested for kidnapping. He is labeled as a dangerous kidnapper and Kanai Sarasa is labeled as a poor victim. 15 years later, Kanai Sarasa and Saeki Fumi happen to meet each other.

خلاصه داستان : "ایچیکو" در یک شهر بزرگ زندگی می کند، اما تصمیم گرفته تا به زادگاه کوچکش کوموری بازگردد. این روستای کوچک بر روی یک کوه در منطقه‌ی توهوکو قرار دارد...

Ichiko bakes a cake for an end-of-year party with her friends. In the depths of winter, making mochi and curry keeps the people of Komori warm. Later, spring brings thoughts of her absent mother as well as rice planting and sakura, and she begins to think of leaving Komori behind again.

خلاصه داستان : یک معلم و دانش آموز بعد از سالها با هم ملاقات میکنند و دوستی عمیقی بین آنها شکل میگیرد ....

27-year-old Hatsumi Takimoto is a former teacher and now waitress. She holds a secret. Three years after her boyfriend died, she receives a letter from him. After meeting a former student, Hatsumi Takimoto confesses about her past.

خلاصه داستان : ایچیکو (آی هاشیموتو) در یک شهر بزرگ زندگی می کرد، اما به شهر کوچک خود کوموری، واقع در کوهی در منطقه توهوکو، باز می گردد. او خودکفا است. ایچیکو با زندگی در میان طبیعت و خوردن غذاهایی که از مواد فصلی درست می کند انرژی می گیرد.

Fleeing heartbreak in the big city, Ichiko returns to Komori, her rural hometown. She battles summer's rain and humidity, bakes her own bread, grows hothouse tomatoes and tills the fields. During autumn, the time for pickling and preserving fish and sweet potatoes, Ichiko begins reaping rice and recalls her departure five years before.

خلاصه داستان : نیم قرن از زمانی که کشور اعلام کرد همزیستی انسان ها و هیولاها، دوران هرج و مرج، می گذرد. آئوی ایزومی، یک فعال حقوق بشر جوان که خواستار لغو تبعیض است، با مردی ملاقات می کند...

A remake of the highly popular Kamen Rider Black series has been announced. A new interpretation of a story steeped in the pathos of the hero’s harsh fate, Kamen Rider Black returns to the screen after a hiatus of more than 30 years, reincarnated as Kamen Rider Black Sun.

خلاصه داستان : در مورد پادشاه ایالت کین، ای سی است که پس از سرکوب شورش برادر کوچکترش، تاج و تخت را به دست گرفته و تلاش می‎کند تا کشور چین را متحد کند. در این میان ای سی توسط گروهی از قاتلان که شبانه وارد کاخ سلطنتی شده بودند مورد حمله قرار می‌گیرد اما در نهایت سوءقصد به جان او با شکست مواجه شده و…

It follows a young man who dreams of becoming a general and Ying Zheng, whose goal is unification.

خلاصه داستان : یک بوکسور جوان و یک دختر تماس گیرنده در طی یک شب در توکیو در یک طرح قاچاق مواد مخدر گرفتار شدند.

A young boxer and a call girl get caught up in a drug-smuggling scheme over the course of one night in Tokyo.

خلاصه داستان : ارن و دوستانش که در آستانه پیروزی علیه تایتان ها بودند ناگهان با غول عظیم الجثه مواجه می شوند که قدرتمندتر از آن است که از پس ارن و دوستانش برنیاید. پیروزی آنان تبدیل به شکست می شود و دیگر امیدی برای پیروزی باقی نمی ماند ولی…

Eren Yeager leaves to restore a break in the wall destroyed by a Titan. He comes under attack by the Titans and is cornered. Shikishima comes to his aid. The titans never stops attacking. Eren is now injured and tries to protect Armin, but is swallowed by a titan. A Titan with black hair appears and begins to expel the other titans.

خلاصه داستان : نسل بشر در حال نابود شدن به دست تایتان ها است. اکنون امید بشریت به پسری جوان بنام "ارن ییگر" است، کسی که مصمم است می تواند این مشکل را حل کند...

100 years ago, titans suddenly appeared on Earth. Soon, human civilization veered on collapse due to the titans. Humans then built a giant wall to defend themselves. Within the giant walls, humans lived in peace, but, 100 years later, the giant wall is broken.

خلاصه داستان : یک خانواده سه نفری ، متشکل از یک همسر ، همسر و یک دختر جوان ، زندگی عادی و غیرمنتظره ای را پشت سر می گذارند. سکون گاه با تمرین دختر جوان روی هارمونیوم و به طور غیرمعمول تر با ورود یک آشنای مرد ، خرد می شود. ظاهراً به دنبال بازپرداخت بدهی و جبران وقت گمشده ، ورود جدید به زودی مهمان در خانه خانواده و کارمند کارگاه آنها خواهد بود. همه جهنم شل می شود و هیچ کس پاکدامن نیست

Toshio hires Yasaka to work in his workshop. But then this old acquaintance, who has just been released from prison, begins to meddle in Toshio's family life.

خلاصه داستان : در روزهای افول شوگان،جوبی کاماتا شمشیرزن سابق شوگان،تحت فرمانی شورشیان بیشماری را به قتل رسانده و شهرت زیادی در کیوتو بدست می آورد.پس از سقوط دولت او نقش زیادی در تعیین جانشینی بازی کرده و سپس بدون هیچ نشانه ای ناپدید می شود تا از دستگیر شدن توسط دولت جدید جلوگیری کند و...

Set in Hokkaido, Japan in the 1880s. Jubei Kamata (Ken Watanabe), who is on the side of the Edo shogunate government, kills many people. His name is infamous in Kyoto. When the battle at Goryoukaku is about to be finished, Jubei disappears. 10 years later, Jubei lives with his kid in relative peace. He is barely able to make a living. Protecting his dead wife's grave, Jubei has decided to never pick up a sword again, but due to poverty he has no choice but to pick the sword again. Jubei becomes a bounty hunter.