FA
EN
خلاصه داستان :
در کلمبیا درست پس از جنگ بزرگ ، پیرمردی از نردبان سقوط می کند. در حال مرگ ، او عشق زیادی به همسرش ابراز می کند. پس از تشییع جنازه ، مردی با بیوه تماس می گیرد - او او را عصبانی می کند. فلورنتینو آریزا ، یک پسر تلگراف ، عاشق فرمینا داازا ، دختر یک تاجر قاطر است. آریزا ماندگار است ، او را به طور مداوم می نویسد ، آرام ، با شعری از عشق صحبت می کند. پدرش سعی می کند آنها را از هم دور نگه دارد و بعد ، روزی ، این عشق را یک توهم می داند. او به زودی با Urbino ، یک پزشک فرهیخته ازدواج کرد و سالها بود که Ariza مشعل را حمل می کند و در آغوش زنان آرامش می یابد و هیچ کس را دوست ندارد. آیا بعد از سقوط اوربینو ، آیا امیدهای آریزا توهم است
In Colombia just after the Great War, an old man falls from a ladder; dying, he professes great love for his wife. After the funeral, a man calls on the widow - she dismisses him angrily. Flash back more than 50 years to the day Florentino Ariza, a telegraph boy, falls in love with Fermina Daza, the daughter of a mule trader.