خلاصه داستان : فاستو و نادین برای اولین بار همدیگر را در هتلی در پاریس می‌بینند. هر دو افرادی شکننده، تنها و حساس هستند که اشتیاق وصف‌ناپذیری برای خوشبختی دارند. نادین یک دختر جوان و زیبای فرانسوی است که عاشق فاتسوی ایتالیایی می‌شود ...

Nadine is a French young woman. Fausto is an Italian young man trying to make it in Paris as a restaurant waiter. They accidentally meet at a five-star hotel. Both are fragile, alone and obsessed with the idea of an unattainable happiness. Their intense love is challenged by their own individual ambition and desperation.

خلاصه داستان : مرا به خانه بران آنتونیو و آگوستینو با هم در شهر کوچکی در سیسیل بزرگ شدند. آنها آرزو داشتند زندگی متفاوتی داشته باشند، در جایی دیگر. اکنون سی ساله هستند، هر دو در خارج از کشور زندگی می کنند اما سال ها پیش ارتباط خود را از دست دادند. وقتی آنتونیو متوجه می‌شود خانه‌ای که در آن بزرگ شده و مدت‌ها خالی بوده، در شرف فروش در حراجی است، تصمیم می‌گیرد آن را ترک کند و دوباره با کودکش ارتباط برقرار می‌کند...

Antonio and Agostino grew up together in a small town in Sicily; they dreamt of living a different life, somewhere else. Now thirty-year-olds, they both live abroad but they lost touch years ago. When Antonio discovers that the house he grew up in, which had been empty for a long time, is about to be sold at auction, he decides to leave and reconnects with his childhood friend. But their lives have changed a lot. Old conflicts and new revelations bring them through Europe on a truck journey.

خلاصه داستان : یک داستان زمستانی بهمراه وقایعی که زندگی شخصیت ها را بطور کلی تغییر می دهد وقتی ترس بر خانه و خانواده ی آنها حکمفرما میشود ....

After the assault of a young woman in their seaside town, a security expert and his family get caught in a powerful riptide of secrets and lies.

خلاصه داستان : جسد سیرو به آرامی در خلیج ناپل در حال غرق شدن است. وقتی او به تاریکی فرو می رود ، خاطرات پدیدار می شوند. سال 1980 است ، زمین در حال لرزیدن است ، و ساختمان ها در حال ریزش هستند. گریه کودک از زیر آوار بیرون می آید. ده سال بعد ، این کودک به خودی خود در خیابان های ناپل زنده مانده و پسرش را از عالم زیرزمینی زنده مانده است. فرزند بی هدف هیچ کس نمی شود سیرو دی مارزیو ، جاویدان

After reuniting with his first mentor Bruno and receiving his latest mission, an exiled Ciro is left to fearlessly confront whatever comes his way, navigating a new chapter of gang warfare while grappling with devastating memories of loss and trauma. Weaving between his past as an orphan in Naples' cruel underworld and present as a hardened, cunning assassin with nothing left to lose, Ciro is plunged into the cold, dark depths of a world where immortality is just another form of damnation.

خلاصه داستان : سیرو در تلاش برای تبدیل شدن به رئیس بعدی سندیکا جرم خود از این سنت چشم پوشی می کند. مبارزات داخلی قدرت او و تمام زندگی خانواده اش را در معرض خطر قرار می دهد...

Based on Robert Saviano's bestselling book, this gritty Italian crime drama paints a portrait of the brutal Neapolitan crime organisation the Camorra, as seen through the eyes of Ciro Di Marzo, the obedient and self- confident right-hand man of the clan's godfather, Pietro Savastano.