خلاصه داستان : آی میه که روی صندلی بقلی کائده کومورا می‌شینه، همیشه توجه کائده رو بخودش جلب می‌کنه. کائده که جذب رفتار ناز آی شده، فقط از خدا می‌خواد که آی یکبار با اون چشمای زیبایی که زیر عینکش قرار داره بهش نگاه کنه. اما چند روز پس از آشنا شدن با آی، کائده متوجه یه تغییر در اون می‌شه. آی چشماش رو تنگ کرده و عینکش هم همراهش نیست. با اینحال، آی هنوزم براش نازه! آی استعداد خاصی در فراموش کردن عینکش داره. و با توجه به ضعیفی چشمانش، سخته که بدون عینک مدرسه رو بگذرونه. اما خوشبختانه، کائده از خداشه که به آی کمک کنه. بتدریج با شروع متکی شدن آی به کائده، احساسات کائده برای آی هم بیشتر می‌شه، با وجود نزدیک بینیش، کائده به شخصی تبدیل می‌شه که آی همیشه دوست داره که اون رو ببینه…

Komura starts his school year with a new seat neighbor in homeroom—the bespectacled Mie. Before long, he's nursing a raging crush on his quirky classmate who's always forgetting her glasses! While this might be ideal for Komura to get to know Mie better, will his poor heart give out from the daily strain of being up close and personal with the girl he likes?!

خلاصه داستان : در سال ۱۹۳۹ امپراطوری Germania حمله ای ناگهانی را بر علیه کشور های همسایه ی خود آغاز کرد. این حمله تمام اروپا را در آستانه ی نابودی قرار داد، و آن دوره را در طوفانی از جنگ و نابودی فرو برد. سپس در سال ۱۹۴۰ چشم Germania به کشوری به نام Elystadt افتاد، قلمروی کوچک با مناظر دیدنی و رودخانه های بسیار زیبا در رشته کوه های Alp.داستان بر روی شخصیتی به نام Izetta متمرکز است که بازمانده ای از نسل جادوگرهاست که قدرت های جادوییش، از نسلی به نسل دیگر منتقل شده و به او رسیده اند.او میتواند قدرت خود را بر روی هر چیزی که لمس میکند اعمال کند و آن را به سلطه ی خود درآورد. Izetta از بچگی همراه با مادربزرگ خود در اروپا سفر میکرده و از شهری به شهر دیگر میرفته تا قدرت های خود را از دیگران پنهان نماید.

If I am promised to the princess, then I will fight for her sake. In 1939 C.E., the imperialist nation of Germania invaded a neighboring country. All at once, that war spread throughout Europe, and the era was dragged into a spiral of a great war. Then, in 1940, Germania's attack turned towards the Principality of Eylstadt, a small Alps country abundant with beautiful water and greenery.

خلاصه داستان : موجوداتی به نام Septentriones به ژاپن حمله میکنن. در جواب افرادی که قادر هستن موجوداتی رو کنترل کنن به مقابله با اونها میپردازن ولی مشکل اینجاست که Septentriones ها فقط یک بار در روز پیدا میشن و برای شکست دادن اونها ۷ روز بیشتر وقت ندارند….

The countdown to extinction begins on Sunday with the arrival of the Septentriones, otherworldly invaders set on the eradication of mankind. Caught in the crossfire, Hibiki Kuze and his friends join in the war for humanity's survival by signing contracts with demons to become "Devil Summoners." Soon, their abilities attract the attention of JP's, an underground agency led by Yamato Houtsuin. Once recruited into JP's, Hibiki and his friends fight and bond alongside other ordinary citizens who are Devil Summoners. However, with each new day, another Septentrione appears to wreak havoc upon Japan. Even if many lives are lost in the process, before that night ends, the young summoners must defeat the invaders at all costs.

خلاصه داستان : بازگرداندن آراتا، لیلیت و بقیه هفت ترینیتی برای رویارویی با بزرگترین دشمن در تاریخ تیم. پدر خود لیلیت، قوی‌ترین لرد شیطان، که آراتا را به چالش می‌کشد که اکنون خود کاندیدای لرد شیطان است.

The series focuses on the adventures of Arata Kasuga, a high school student, who is targeted by Lilith, a teacher at a mystical school. Given three choices in an effort to help save the breakdown phenomenon of the world by evil forces and while attempting to solve the mystery of his beloved cousin and childhood friend, Hijiri, who disappeared to a difference space.

خلاصه داستان : داستان فیلم بعد از اتفاقات فصل دوم و در جشن فارغ التحصیلی دانشجویان سال سوم شروع می شود. این 9 دختر با دانستن اینکه فارغ التحصیلی اعضای سال سوم به معنای پایان زندگی شماست، قدم می زنند...

Although μ's, the defending champions of the school idol tournament, plans to dissolve their group after the graduation of their senior members, they receive news that leads them to holding a concert event! The 9 girls continue to learn and grow in this new and unfamiliar world. What is the last thing that these girls can do as school idols? With the clock ticking, what kind of meaning will the μ's members find in performing the most exciting live performance?

خلاصه داستان : داستان فیلم از زمانی شروع می شود که آراتا ناخواسته به «هرمس آپوکریفا»، گریمور لیلیت دست می زند. ناگهان نور سفید روشنی او را فرا می گیرد و دختری در مقابلش ظاهر می شود. او خود را لیلیم می نامد و با آراتا و ال...

The film's story begins when Arata inadvertently touches "Hermes Apocrypha," Lilith's Grimoire. Suddenly, he is enveloped by a bright white light, and a girl appears before him. She calls herself Lilim, and treats both Arata and Lilith as her parents. At the same time she appears, something changes in the world. The forbidden Eternal Library awakens. In the Library is sealed the ultimate culmination of Alchemy, the White Demon Lord. The White Demon Lord plots to eliminate Arata and the Trinity Seven to usurp the position of Demon Lord. Bristling with untold power, the White Demon Lord attacks Arata, and triggers a desperate crisis where Arata and the Trinity Seven must save the world in this last battle.

خلاصه داستان : شینا کازویای نوجوان در حین نجات دختران جوان از دست کسی که بهشون حمله کرده میمیره و متوجه میشه که توی یه دنیای شمشیر و جادو دوباره متولد شده. این رویایی هست که به حقیقت پیوسته! اون که هنوز زندگیش و تجربیاتش رو توی کره زمین به یاد داره، اکنون تحت نام کین فون سیلفورد زندگی می کنه و ...

After dying in the act of stopping a crime in modern Japan, our hero is reincarnated as Cain von Silford, third son of a noble family in a world of swords and sorcery. In his new life, all children receive a blessing from the gods...but Cain is unexpectedly blessed with an absolutely enormous, over-the-top cornucopia of magical powers. If his dream of traveling the world as a free spirit is to come true, he can't reveal too much of his potential to the wrong people. A light-hearted, escapist adventure in another world begins!

خلاصه داستان : جهان در حال نابودی توسط موجودات فضایی به اسمن نوا هست که از یک بعد دیگه به زمین اومدن . قهرمان داستان ما یه پسر به اسم کازویا آویی هست کمه وارد یه ممدرسه میشه که در اونجا دختران جووانی رو آموزش میدن که بهشون پاندورا گفته میشه و تنها امید بشریت برای مقابله با اونها هستن و اونها یه همکار مرد که بهشون محدود کننده میگن دارن و در این نبردها به این دخترها کمک میکنن

Eager to follow in the footsteps of his fallen sister, Kazuya enrolls at West Genetics Academy, a training facility for buxom heroes known as Pandoras. These courageous schoolgirls are genetically-enhanced with enough sex appeal to cripple a man – and the superhuman strength to slaughter aliens by the dozen. Kazuya’s role is that of Limiter, a Pandora’s battle partner, and he quickly sets his sights on the most feared beauty in school, Satellizer el Bridget. This full-figured annihilator of aliens is as desirable as she is deadly, but rubbing her the wrong way could lead to gross bodily harm. Can Kazuya forge a bond with his new partner and rise to the top of the ranks at West Genetics? Or will he fall victim to the mysterious bloodlust lurking within Satellizer?

خلاصه داستان : داستان درباره‌ی آراتا کاسوگا است، پسری که زندگی معمولی‌اش به دلیل یک حادثه عجیب به نام "پدیده فروپاشی" دچار تغییر می‌شود. این حادثه باعث ویرانی در سراسر جهان می‌شود و دختر عمویش، هیجیری کاس، به همراه مردم شهر به دنیای دیگری منتقل می‌شوند. آراتا وارد آکادمی جادویی می‌شود، جایی که هفت دختر جادوگر زیبا به نام ترینیتی سون زندگی می‌کنند. آراتا برای بازگرداندن وضعیت به حالت عادی، باید با این دختران مبارزه کند.

In this "romantic comedy but sometime serious magical school story," life as Arata Kasuga knows it is wiped out by a bizarre incident known as "Collapse Phenomenon," which causes worldwide destruction and takes his cousin Hijiri Kasuga to the next world. To resolve the "Collapse Phenomenon" and bring back Hijiri, Arata enrolls in the Royal Biblia Academy. Waiting in the school are seven beautiful female magic users — the Trinity Seven.

خلاصه داستان :

Despite the constant threat of invasion by neighboring countries who covet Hortensia’s fertile lands, Hortensia has long managed to avoid the maelstrom of war thanks to its two main territories, the principalities of Olivier and Camelia, serving as its sword and shield. But on December 5, 767, Camelia suddenly rises in revolt against Hortensia...

خلاصه داستان : واقع در هینوموتو، یک نسخه تخیلی از ژاپن که برای مدت زیادی، سفر با قطار به عنوان مهم ترین حالت حمل و نقل شناخته میشه. هر لوکوموتیو با یک واحد کنترل شبه انسان جفت میشه که بهش ریلورد میگن و به اوپراتور قطار کمک میکنه. با این حال، خیلی از خطوط ریل به دلیل افزایش محبوبیت «ایروکرفت ها»، یک مدل حمل و نقل هوایی و راحت، قطع شدن. به همین علت ریلوردهای همراهشون هم به خواب عمیق فرو رفتن. سوتتسو تمام خانواده اش رو توی یک سانحه قطار از دست داده و توسط خاندان میگیتا به فرزند خوندگی گرفته شده ...

In an alternate reality in Japan, railroads were the most popular form of travel and transportation. But the difference with these railways is that the trains were paired up with humanoid modules called “Railords.” Due to a popular new form of travel, the railroads were practically forgotten about and eventually, railways were discontinued…

خلاصه داستان : اورانو ، كتابدار جوان ، به تازگی در یک زلزله درگذشت. او در دنیای دیگری به عنوان دختر جوانی به نام مایین مجدداً متولد می شود ، اما می آموزد که کتاب ها کمیاب هستند و فقط در اختیار نخبگان معتبر قرار می گیرند. مایین که خاطرات خود را از زندگی قبلی خود حفظ می کند ، تصمیم می گیرد که کتاب های خود را ایجاد و چاپ کند تا بتواند دوباره بخواند...

Avid bookworm and college student Motosu Urano ends up dying in an unforeseen accident. This came right after the news that she would finally be able to work as a librarian as she had always dreamed of. When she regained consciousness, she was reborn as Myne, the daughter of a poor soldier. She was in the town of Ehrenfest, which had a harsh class system. But as long as she had books, she didn't really need anything else. However, books were scarce and belonged only to the nobles. But that doesn't stop her, so she makes a decision... "If there aren't any books, I'll just create some."