خلاصه داستان : شانکار که با مادر بیوهش زندگی فقیرانهای را سپری میکند، برای پول درآوردن اسباب بازی میفروشد اما به الکل اعتیاد دارد. او به پارواتی علاقه مند میشود، که او هم همچنین زندگی فقیرانهای دارد و با برادر ناتنیاش، جاگات نارایان، و همسر برادرش زندگی میکند.
Shankar and Paro love each other, but their relationship is strained by his drinking problem and Paro's sudden wealth.
-
-
-
-
1 بار برنده جایزه